خودکشی پناهگاهی برای انسان معترض و از خود بیگانه
شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱

بنا به گزارش هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۱۷ اردیبهشت دو کارگر ۲۰ سالهِ نانوایی به نامهای سیروس حسین پور و کریم محمدی که در یک واحد نانوایی در روستای خومه زار از توابع شهرستان ممسنی استان فارس مشغول به کار بودند از طریق مصرف قرص برنج دست به خودکشی زده و متأسفانه جان خود را از دست دادند. سیروس و کریم از اهالی روستای اردشیری شهر کوه چنار شهرستان قائمیه بودند. این دو کارگر جوان قبل از خودکشی با انتشار یک ویدیویی کوتاه و با گفتن “خداحافظ خداحافظ برای همیشه خداحافظ” دیگران را از قصد خود مطلع کرده بودند. بنا به گزارش هرانا یک منبع آگاه به این خبرگزاری اطلاع داده “علت خودکشی این کارگران مشکلات معیشتی و فقر مالی بوده است”. قافله کارگران، جوانان و زنانی که هر روزه خودکشی می کنند به این دو مورد ختم نمی شود. رسانه های خبری سازمانها و نهادهای مدافع حقوق بشر در ایران و ستون حوادث روزنامه های حکومتی هر روزه اخبار این خودکشی ها را درج می کنند و هر روزه هم در مورد دلایل روانشناسی این خودکشی ها مطلب نوشته می شود.
آمار پر شمار خودکشی ها در همین ماه اردیبهشت نشان می دهد که در کنار ده ها معضل اجتماعی دیگر، پدیده خودکشی نیز به یک معضل اجتماعی در ایران تبدیل شده است. هنگامی که خودکشی به یک مشکل آزار دهنده اجتماعی تبدیل می شود و زندگی تعداد وسیعی از خانواده ها را تحت تأثیر قرار می دهد، اینبار برای ریشه یابی مشکل، فراتر از تحلیل شرایط روانی و سرزنش افراد و نزدیکان باید ریشه معضل را در ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و الگوهای فرهنگی حاکم جستجو کرد. زمانی میشل لووی فیلسوف و جامعهشناس مارکسیست فرانسوی- برزیلی گفته بود: «طبقه بندی دلائل خودکشی طبقه بندی مفاسد جامعه بورژوازی مدرن است. مفاسدی که نمی توان آنها را نابود کرد مگر با تغییر بنیادی و ریشهای ساختارهای اجتماعی و اقتصادی».
در این تردیدی نیست که خودکشی کارگران جوان سیروس و کریم نوعی اعتراض از سر عجز و ناتوانی به مفاسد جامعه بورژوایی تحت حکومت اسلامی است. خودکشی پناه گاهی است که انسان معترض و از خود بیگانه عاجزانه به آن پناه می برد. اعتراض عاجزانه علیه مناسبات و حکومت فاسد و حریصی که محصول کار کارگر را تصاحب می کند، اما حاضر نیست هزینه بازتولید نیروی کار که چیزی جز هزینه مایحتاج روزانه کارگر و خانواده اش برای خوردن، پوشیدن و بهداشت و سلامت است را بپردازد. گرانی سرسام آور و ابعاد فقر و فلاکتی که تحت حکومت اسلامی سرمایه داران با کارگران و فرودستان جامعه تحمیل شده است دلایل این خودکشی ها را توضیح می دهد. بنابراین نباید قربانیان خودکشی را به دلیل پناه بردن به این بی پناهی محکوم کرد. باید دقت کنیم که چگونه حکومت اسلامی سرمایه داران زندگی و جان مردم را به گرو گرفته است. چگونه با لشکر وسیعی از سپاهیان و نیروهای امنیتی، با شمار وسیعی از زندانها با شکنجه های جسمی و روانی و وسائل مرگ آفرین هر اعتراضی به وضع موجود با حربه سرکوب پاسخ می دهد. چگونه می توانیم شمار تکان دهنده، میلیون ها کارگر و انسان رها شده در فقر و فلاکت را توسط اقلیت زالو صفتی که در حکومت و عامل این وضع هستند را نظاره گر باشیم؟ با سرزنش و محکوم کردن پدیده خودکشی و سرزنش قربانیانی که اکنون در میان ما نیستند که از حقوق خود دفاع کنند نمی توان ریشه های پدیده خود کشی را خشکاند. بلکه باید به جنگ مناسبات اجتماعی حاکم در جامعه برویم، جامعه ای که انسان در میان میلیون ها نفر از هم نوعان خود عمیقا احساس تنهایی می کند. جامعه ای که در آن سیروس و کریم با کششی مهار ناپذیر کشتن خود را تدارک می بینند و برای آخرین بار از ما خداحافظی می کنند، جامعه ای بشدت بیمار است. دلیل اصلی این خودکشی ها، مجازات ها و تحقیرهای آشکار و پنهانی است که گرانی و فقر و فلاکت اقتصادی علیه این قربانیان روا می دارد. برای خشکاندن ریشه های خود کشی به عنوان یک بلای اجتماعی باید ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه کنونی را دگرگون کرد.
در شرایط کنونی اگر چه گرانی سرسام آور، سقوط قدرت خرید کارگران و فقر و فلاکت اقتصادی شرایط فوق العاده دشواری را به کارگران و فرودستان جامعه تحمیل کرده است و ارتش عظیم ذخیره بیکاران دست و بال سرمایه دارن و صاحبان صنایع را در تشدید استثمار کارگران باز گذشته است، اما از سوی دیگر یک نیروی اجتماعی دائما عاصی و معترض را در قامت اعتصابات و اعتراضات کارگری در ابعاد توده ای به میدان آورده که رویارویی آن با سرمایه دارن و کارفرماها و حکومت اسلامی آنان هر روز عمیق تر و حادتر می شود و می رود تا کل حکومت اسلامی را به سراشیبی سقط نزدیک کند. باید این تیغ دولبه را بر گردن حکومت اسلامی سرمایه داران قرار داد. لازم است با کار خستگی ناپذیر آگاهگرانه و سازمانگرانه نگذاریم هیچ رفیق کارگری و وبویژه کارگران جوان و کم تجربه در میان این خیل عظیم کارگران و فرودستان جامعه چنان در تنهایی خود غرق شوند که به بی پناهی و به نابودی خود پناه ببرند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له