حکومت اسلامی سرمایه داران مسبب اصلی زن کشی
شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲
بنا به گزارش روزنامه شرق، از خرداد ١٤٠٠ تا خرداد ١٤٠٢ یعنی به مدت دو سال ١٦٥ زن در نقاط مختلف ایران به دست یکی از مردان خانواده خود کشته شده اند. شکی نیست که مانند خیلی از مشکلات و فجایع اجتماعی دیگر در ایران، این آمار زن کشی فقط نوک کوه یخ را نشان میدهد و آمارهای واقعی به مراتب بیشتر از آمار اعلام شده هستند. کمتر اخبار و گزارش های مربوط به این جنایات در رسانه های حکومتی بازتاب می یابند، و اگر هم منعکس شوند، به آنها نه به مثابه یک معضل اجتماعی، بلکه فقط به عنوان یک مسئله جنایی در چهارچوب قوانین اسلامی به آن نگاه می شود. چون اگر به عنوان یک معضل اجتماعی و بازتاب نظام تبعیض جنسیتی و موقعیت فرودست زنان در جامعه به آن نگاه شود، آنگاه نقش زن ستیز حکومت اسلامی و فرهنگ و قوانینی که رواج داده در وقوع این قتل ها هویدا می شود. آنزمان پای رژیم جمهوری اسلامی به میان می آید و دیده میشود چطور پشت همه قتل هایی که به نام دفاع از حرمت خانواده و ناموس در جامعه انجام می گیرند، میتوان رد پای رژیم اسلامی، این رژیم آپارتاید جنسی را پیدا کرد.
دلایل ذکر شده در روزنامه شرق برای وقوع این قتلها، در اکثر موارد، اختلافات خانوادگی، دلایل ناموسی و مسائل مالی عنوان شده است. قتل ها در همه موارد توسط پدر، پسر، شوهر، پدرشوهر، برادر شوهر و دیگر اعضای مرد خانواده و بستگان انجام گرفته است. همچنین این روزنامه عنوان میکند که بر خلاف تصور، که معمولا قتل زنان به مناطق روستایی و شهرهای دورافتاده نسبت داده میشود، از ١٦٥ زن مقتول، ٤١ زن در پایتخت کشته شده اند. سوم خرداد جسد مثله شده زنی جوان در داخل یک ساک ورزشی در میدان آزادی تهران پیدا شد و یک ماه بعد از آن در چهارم تیر، جسد مثله شده زن جوان دیگری در کنار یک سطل زباله در یکی از محلات پایتخت پیدا شد. در حالیکه در کمتر از یک سال اخیر، ایران و جهان شاهد یکی از باشکوه ترین خیزشهای توده ای به پیشتازی زنان و با محوریت دفاع از حقوق و آزادی زنان بوده است، می بینیم که تحت حاکمیت رژیم اسلامی، کشتن و قتل فجیع زنان در ماههای اخیر افزایش یافته است.
دلایل قتل این زنان و مرتکبین این قتلها هر چی و هر کسی باشند، مسبب اصلی آن رژیم اسلامی سرمایه، مرتجع، سرکوبگر و ضد زن حاکم بر ایران است. خشونت خانوادگی، قتلهای ناموسی، کودک همسری، فروش و شوهر دادن اجباری دختران به خاطر فقر خانواده ها، قتل دختران بخاطر انتخاب سبک متفاوت زندگی، همه و همه ناشی از بیش از چهار دهه حاکمیت سیاستها، قوانین و برنامه های ضد زن رژیم سرکوبگر اسلامی است. از نظر سران رژیم اسلامی، محیط خانواده باید بازتاب دهنده ارزشهای اسلامی و سیاستهای و فرهنگ ارتجاعی رژیم باشد. از نظر سران این رژیم مرد باید حاکم مطلق و مشت آهنین خانواده باشد، تا مظاهر سرکوب و استبداد این رژیم بتواند به شکل احسن خود را در محیط خانواده هم بازتولید کند. آنوقت نظام اسلامی موفق عمل کرده و ارزشها، فرهنگ فرتوت آن همه جا در جامعه و خانه و دانشگاه و کارخانه جاری شده اند.
وقتی که سران رژیم برای بقای نظام بی اعتبار اسلامی و جاری کردن فرهنگ و قوانین پوسیده مردسالارانه زنان را با انواع محرومیتها و سرکوبها و بی حقوقیها مواجه میکند، به جرم سرپیچی از قوانین اسلامیش، دختران را از بام خانه به زمین پرت میکند، در خیابان به گلوله می بندد، در زندان آنها را مورد شکنجه و تجاوز قرار میدهد، و آنان را وادار به خودکشی می کند، جای تعجب نیست که مردانی هم پیدا شوند که در محیط خانه با همین عناوین و دلایل و برای حفظ آبرو و ناموس خانواده، و با حمایت قانون، زنان را به قتل برسانند و از زندگی محروم کنند. آن قاتلین سریالی که دلایل خود برای قتل و مثله کردن زنان را پاک کردن زنان ناپاک و فاسد از صحنه شهرها بیان میدارند، در واقع همان الفاظ و بیانات حاکمین مرتجع جمهوری اسلامی برای توجیه سرکوب و سربه نیست کردن زنان را تکرار می کنند. مگر مثله کردن جسد آن زن جوان و رها کردن آن در میدان آزادی برای مرعوب کردن زنانی که در میدان آزادی بدون حجاب میرقصند در راستای سیاست اعدام در ملاء عام رژیم برای مرعوب ساختن جامعه نیست؟ اینبار دست سران رژیم جمهوری اسلامی برای انتقام گرفتن از زنان از آستین قاتلان سریالی بیرون می آید.
در واقع این مجموعه قوانین و سیاست های زن ستیزانه حکومت اسلامی بستر مساعدی جهت گسترش قتل های ناموسی و خشونت علیه زنان در عرصه های مختلف حیات اجتماعی را فراهم ساخته است. به همین اعتبار خشونت علیه زن با همه مصائب آن یک پدیده اجتماعی است و مثل هر پدیده اجتماعی دیگر باید بستر باز تولید آن را شناخت و بر حسب ویژگی هایش به اشکالی سازمانیافته و در ابعادی اجتماعی برای مبارزه علیه آن نیروی توده زنان و مردان کارگر و زحمتکش و انسانهای آزاده و برابری طلب را بسیج کرد. درست از این زاویه است که انهدام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی خشونت علیه زنان و قتل های ناموسی از بستر تعرض رادیکال به رژیم سرمایه داری مذهبی حاکم در ایران و از مسیر سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی می گذرد. جنبش انقلابی جاری که با نام رمز ژینا و زن، زندگی، آزادی و با پیشتازی زنان آغاز شد ضربات کوبنده ای به پایه ایدئولوژیک و زن ستیز رژیم اسلامی وارد آورده است. باید این دستاورد را به سکوی پیشروی برای به زیر کشیدن این رژیم ضد زن اسلامی تبدیل کرد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له