پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

حلقه‌ی غایب در هماهنگ کردن اعتصابات و اعتراضات کارگری و اجتماعی


جامعه‌ی ایران از همه‌ لحاظ در جوش‌وخروش است و گستره‌ی اعتراضات و اعتصابات و خیزش‌های سراسری می‌رود تا تحولات کلان و اساسی را در ساحت سیاسی ایران رقم بزند. از اعتراض و اعتصابات کارگری در بخش‌های‌ تولیدی و صنعتی گرفته تا تحصن و تجمع سراسری معلمان در مدارس و کف خیابان‌، حضور مستمر بازنشستگان در خیابان‌ها، اعتصاب و اعتراض سراسری کارگران پیمانی نفت، «قیام تشنگان» در اهواز و چند شهر دیگر، «قیام آب» در اصفهان، اعتراضِ زنان علیه تبعیض جنسیتی و نابرابری و بسیاری نارضایتی‌های اجتماعی و سیاسی دیگر در گوشه‌وکنار جامعه‌ مجموعاً فضای جامعه‌ی ایران را ملتهب و آبستن تحولات انقلابی کرده است. علاوه بر این، خیزش‌های سراسری و توده‌ایِ تهی‌دستان شهری در برهه‌های مختلف، از اعترضات دی‌ماه ۹۶ و خیزش سراسری آبان ۹۸ تا موج جاریِ قیام گرسنگان در بسیاری از شهرها، جامعه‌ی ایران را به‌سوی موقعیت انقلابی سوق داده است. به‌رغم این تغییر و تحولات، جنبش و خیزش‌های اعتراضی در جامعه هنوز در هم تنیده و هماهنگ نشده‌اند و کم‌وبیش در پراکندگی به‌سر می‌برند.


حال پرسشی که در برابر فعالین و پیشروان جنبش کارگری و دیگر جنبش­های رادیکال اجتماعی و اعتراضی قرار گرفته، این است که چگونه می‌توان حلقه‌های پیوند و هماهنگی میان تمامی این اعتراضات و اعتصابات ایجاد کرد تا این جویبارهای پراکنده از خشم و اعتراضات اجتماعی و سیاسی را به هم متصل و به رودی خروشان و پرقدرت بدل کرد و آن را در یک مسیر هدفمند و روشن هدایت کرد. اگر رشد کمی نارضایتی‌های اجتماعی به وسعت جامعه‌ی ایران مدام در حال افزایش است، اگر محیط کار و زیست و فضای عمومی و خیابان‌ها به صحنه‌ی مقاومت و مبارزه‌ی پرشور کارگران و فرودستان و آزادی‌خواهان تبدیل شده است، اگر اکثریت جامعه خواهان پایان دادن به وضع موجود و رهایی از چنگ رژیم استبدادی جمهوری اسلامی‌اند، راهی جز اتحاد و هماهنگیِ سراسری میان کارگران و مردم ستمدیده‌ و عاصی باقی نمانده است. حقیقت این است که اگر به‌طور جدی تلاش نشود شبکه‌های ارتباطی میان اعتراضات و اعتصابات جاری برقرار و بر پراکندگی و ناهماهنگی‌های موجود غلبه کرد، هم امکان سرکوب آن‌ها از سوی رژیم اسلامی آسان‌تر خواهد بود و هم وارد شدن به موقعیت انقلابی و گام‌برداشتن به‌سوی تسخیر قدرت سیاسی به تأخیر می‌افتند. در صورتی‌که بدون سازمانیابی توده‌ای و طبقاتی، بدون هماهنگی و اتحاد سراسریِ کارگران و زحمتکشان و بدون همگرایی و اتحاد نیروهای چپ و سوسیالیست وارد شرایطی انقلابی شویم، تجربه‌ی تلخ و فاجعه‌بار انقلاب ۵۷ تکرار خواهد شد و انقلاب کارگران و ستم‌دیدگان به ویرانه‌ای بر سر سازندگان انقلاب فرو خواهد ریخت و در عوض، جریانات ارتجاعی و بورژوایی بر مسند قدرت خواهند نشست.


برای اجتناب از تکرار تراژدی‌های تاریخی و برای آماده شدن هرچه‌ بهتر کارگران و رنجبران در راستای تغییر بنیادین و انقلاب اجتماعی، لازم است گام‌به‌گام به فکر وحدت و تشکیلات سوسیالیستی و سازماندهی شورایی و جمعی باشیم. پیشروان و کنش‌گران اجتماعی در بخش‌های مختلف جامعه نقش اصلی و تعیین‌کننده در هماهنگ ‌ساختن و پیوند دادن جنبش‌ها و خیزش‌های اجتماعی و سیاسی دارند. فراموش نکنیم که اعتصاب گسترده و سراسریِ «کارگران پیمانی نفت در پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و نیروگاه‌های» ایران بدون حضور طیف وسیعی از رهبران و پیشروان کارگری امکان‌پذیر نمی‌بود. بخشی از این فعالین در تشکل سراسریِ «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت« متشکل شده‌اند، فعالینی که ارتباط ارگانیک و نزدیک با بدنه‌ی کارگران در این صنعت مهم دارند و قادرند اعتصاب سراسری را رقم بزنند. در این شکی نیست که اعتصاب سراسری رانندگان کامیون در سال‌های گذشته، بدون وجود فعالین و سازمان‌دهندگان و تشکل «شورای هماهنگی رانندگان سراسر کشور»، نمی‌توانست جامه‌ی عمل بپوشاند. همچنین اعتصاب و اعتراض مستمر کارگران در هفت‌تپه و فولاد اهواز و در بسیاری مراکز کارگری دیگر بدون تشکل‌های مستقل و شورایی کارگران و بدون پیشروان و فعالین کارگری نمی‌توانست این سطح از استقامت و پایداری را به نمایش بگذارند و بخشی از خواسته‌های خود را بر سرمایه‌داران و دولت حاکم تحمیل کنند. جنبش طبقاتیِ معلمان و آموزگاران آزاده چگونه می‌توانست به‌سان زنجیری درهم‌تنیده در گستره‌ای به وسعت جغرافیای ایران متشکل و سازمان یابد، اگر شبکه‌ای به‌هم مرتبط از کنش‌گران و فعالان این عرصه در مقیاس سراسری و محلی حضور نمی‌داشتند و اگر این پیشروان رابطه‌ای ارگانیک و تنگاتنگ با بدنه‌ی معلمان و فرهنگیان در همه‌ی سطوح نمی‌داشتند. اگر تشکلی مستقل مانند «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران» وجود نمی‌داشت، تشکلی که به‌عنوان هسته‌ی هماهنگ‌کننده و حلقه‌ی پیوند میان تشکل‌های صنفی معلمان و فرهنگیان در مدارس شهر و روستاها و در گوشه‌وکنار کشور عمل می‌کند، به‌طور یقین معلمان قادر نمی‌بودند چنین اعتصاب و اعتراضات سراسریِ پرشور و غرورآفرین را خلق کنند و این سطح از پیکار طبقاتی و همبستگی سراسری را به نمایش بگذارند.


مادامی‌که جنبش کارگری در بخش‌های مختلف و دیگر جنبش‌های پیشرو و رادیکال اجتماعی طیف گسترده‌ای از رهبران و کنش‌گرانِ جسور و رادیکالی را در دامن خود پرورانده و آنان را در کوران مبارزات پرفراز و نشیب‌ خود آبدیده و آزموده کرده است، مادامی‌که اعتصاب و اعتراض به بخشی جدایی‌ناپذیر از مطالبه‌گری و حق‌خواهی کارگران و فرودستان تبدیل شده است، اکنون زمان آن فرا رسیده که پیشروان و تلاش‌گران جنبش کارگری و دیگر جنبش‌های اجتماعی و رهایی‌بخشِ زنان، دانشجویی، دانش‌آموزان، جنبش زیست‌محیطی، تهی‌دستان شهری و بسیاری عرصه‌های دیگر، فعالیت و مبارزات خود را با هم هماهنگ کنند و آن با سازوکارها و رشته‌های متعدد مبارزاتی به هم متصل کنند. بر کسی پوشیده نیست که شرایط و موقعیت جنبش‌های اجتماعی در بخش‌های مختلف کم‌وبیش متفاوت است و هرکدام از مزیت‌های منحصربه‌فردی برخوردارند و هم‌زمان با موانع و چالش‌های عدیده و خاصی مواجه‌اند. اما مادامی‌که تداوم سیاست‌های اقتصادیِ ریاضتی و نئولیبرالی و تحمیل فقر و نابرابریْ هزینه‌ی زندگی و معیشت را چنان برای اکثریت مردم سخت و طاقت‌فرسا کرده، که تاب تحمل آن را غیرممکن و کارد را به استخوان رسانده است، مادامی که مقاومت و مبارزه علیه شرایط مشقت‌بار اقتصادی و معیشتی، فقر و نابرابری و استبداد و بی‌عدالتی در گستره‌ی جامعه‌ی ایران در جریان است، مادامی‌که تغییر وضع موجود به خواست عمومی و سراسری تبدیل شده است، بنابراین اعتراضات اجتماعی و سیاسی شکلی از هم‌زمانی و هماهنگی سراسری را می‌طلبد تا رشد کمیِ نارضایتی‌های اجتماعی را چند گام به جلو پرتاب کند و شرایطی مبارزاتی را از لحاظ کیفی تا سطح موقعیت انقلابی ارتقا دهد.


مادامی‌که اعتصاب و اعتراضات کارگری و اجتماعی شعله‌ور است و در اشکال مختلف زبانه می‌کِشد، چه بهتر که این مبارزات به‌طور هم‌زمان و هم‌صدا و هماهنگ سازماندهی شوند و در صفی واحد و متحدانه در کنار هم محیط کار و خیابان را میدان مطالبه‌گری و پیکار طبقاتی و سیاسی تبدیل کنند. اگر این واقعیت را دریافته‌ایم که زمان پیوند دادن و هماهنگ ‌ساختن همه‌ی اعتراضات جاری فرا رسیده است، چگونگی پیشبرد و عملی‌ساختن این وظیفه‌ی مبرم مبارزاتی و سیاسی بر دوش کنش‌گران و پیشروان جنبش‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. این تلاش‌گران با تشخیص درست و سنجیده‌ی خود از اوضاع‌واحوال کنونی و با شناختی که از وضعیت این جنبش‌ها در بخش‌های مختلف دارند، ابتکار عمل را در دست بگیرند و در راستای اتحاد و هماهنگی سراسری این مبارزات گام بردارند.


پیوند خوردن این جنبش‌ها با هم و پیوند دادن آن با خیزش‌های اعتراضی در کف خیابان علیه گرانی و فقر و گرسنگیْ توازن قوای مبارزاتی و طبقاتی موجود را به شکل بارزتری به سود اکثریت جامعه و زیان رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی تغییر خواهد داد. تنها از این مسیر است ملزومات پیشروی جنبش پرخروش کارگران و تهی‌دستان مهیا می‌شود و ما را برای خیزبرداشتن به‌سوی یک تغییر کلان از مسیر انقلاب اجتماعی و سرنگونی رژیم اسلامی، مسلح و آماده می‌سازد. در این مسیر پرفراز و فرود و پیکار طبقاتی، احزاب و نیروهای چپ و کمونیست نقش اساسی در به سرانجام رساندن این رسالت تاریخی بر دوش دارند. باید به فکر وحدت و تشکیلات طبقاتی و سراسری، سمت‌وسو بخشیدن به مبارزات پیشارو، تقویت گفتمان سوسیالیستی و انقلابی و هدایت خیزش‌ها و انقلاب فردا باشیم.

سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: