جنگ غزه از کدام بیراهه می گذرد؟
جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲
جمشید م
جنگ اسرائیل و فلسطین یکی از تراژدی ترین، غمانگیزترین و همزمان بحث برانگیز ترین رویدادهای جامعه انسانی است. این جنگ قریب به ۷۰_ ۸۰ سال است که از هر دو طرف قربانی میگیرد. قربانیانی بدونه اینکه هیچ گونه نقشی در شروع و ادامه این نزاع ناخواسته که جامعه سرمایهداری به آنها تحمیل کرده است داشته باشند.
حماس و اسرائیل دو روی یک سکه اند !
بعد از چندین سال از این نسل کشی، در حالی شعله های آن برافروخته تر میشوند که روزانه صدها کودک فلسطینی آواره، گرسنه ، کشته و هزاران خانه، مدرسه، بیمارستان ویران میشوند. و از آن سوی دیگر، مردم اسرائیل از سیاست های فاشیستی دولت نتانیاهو به ستوه آمده اند، و آنها نیز قربانی نژادپرستی و زياده خواهی دولت اسرائیل هستند. توحشی که حماس علیه مردم اسرائیل به راه انداخت ( کشتار، تجاوز، حمله به جشنواره موسیقی ، و…) که نتیجه سیاستهای غلط چندین ساله حکومت اسرائیل بوده، را قویا باید محکوم شود.
و اما برای ارزیابی آن؛ اولا، باید ریشه های این جنگ را شناخت
این روزها دنیا با یک نظام جهانی امپریالیستی روبرو است که در تمام رشته های اقتصادی، اجتماعی و حتی زندگی مردم در سراسر جهان رخنه کرده و در کشورهای عقب مانده منجمله ( عراق، سوریه، ایران، مصر، اسرائیل و…..) دولتهای سرمایهداری را تاسیس کرده است. با این تفاوت که این دولتهای در جامعه جهان سوم، دولتهای سرمایهداری عادی نیستند، بلکه دولتهای وابسته و متکی به امپریالیسم هستند که هرگز نمیتواند استقلال اقتصادی بیابند ودر نتیجه هیچگاه روی خوش از دموکراسی را نخواهند دید. برای درک عمیقتر امپریالیسم و رابطه اش با کشورهای سرمایهداری لازم است چگونگی بوجود آمدن کشورهای عقب افتاده سرمایهداری، که توسط امپریالیسم از بالا به جامعه تحمیل شده اند را بشناسیم. یکی از کشورهای سرمایهداری ساختهٔ دست امپریالیسم غربی علل خصوص آمریکا، اسرائیل است. این یک واقعیت تاریخی است که اسرائیل با حمایت امپریالیستهای غربی و از همه مهمتر توسط دولت آمریکا تاسیس شده است.
کشورهای قدرتهای بزرگ ( انگلیس، فرانسه، آلمان ) به رهبری آمریکا، برای پیشبرد منافع استراتژی خود در منطقه، خواهان گسترش سیاسی و نظامی اسرائیل هستند. اسرائیل به عنوان یک پایگاه نظامی کلیدی در خاورمیانه، برای پیشبرد اهداف سرکوبگرانه آمریکا و حفظ منافع داز مدت او، در بسیاری از نقاط جهان نقش ویژه ای را ایفا کرده است. بخش اعظم جهان، اسرائیل را دست نشانده غرب میبینند که به عنوان یک کشور استعماری شهرک نشین درنتیجه فرایند استعماری به وجود آمده است.
یهودیان که خود قربانی نژادپرستی، و قومی در حقيقت مظلوم واقع شده و از پس ماندهای آشویتس بودند، امپریالیسم غربی علل خصوص آلمان برای جبران یهودستیزی به گسترش صهیونیسم دامن زدند و پروژه صهیونیستی را شکل دادند، و مظلوم تر از خود یعنی فلسطین را آماج اهداف شیونیزمی خود قرار دادند. صهیونیسم یک ایدولوژی سیاسی نژادپرستانه است و دولت اسرائیل بر مبنای آن بنا نهاده شد. صهیونیسم سیاست تبعیضی و برتری طلبانه یهودیان علیه فلسطین برای سرکوب خونین آنها و همچنین برای پیشبرد اهداف امپریالیسم بورژوازی است. درکل، ریشه های جنگ اسرائیل و فلسطین را همان قدرتهای سرمایهداری غربی، دولت فاشیسم اسرائیل، خونخوار و جنگ طلب و یک کشور هستهای تا بن دندان توسط آمریکا مسلح شده را برای پیشبرد اهدافشان درست کردهاند.
دوما، این جنگها چگونه به وجود آمده اند
به قول لنین؛ ʺجنگ، خود ذات سرمایه داری استʺ
« جنگ افروزی یک راه حل فوری برای سرمایهداری است. دولتهای امپریالیستی و سرمایهداری برای حل موقتی مشکلات سیاسی و اقتصادی خود ، ناگزیر تدارک جنگهایی را خواهند دید و به جنگ افروزی در سطح جهان دامن خواهند زد.«
هراز گاهی بحرانهای در جامعه سرمایهداری پیش می آید که منجر به انقلاب و یا جنگ میشوند و امپریالیسم برای جلوگیری و ممانعت از انقلاب، بهترین گزینه ممکن که بتواند راه برون رفتی برای سرمایهداری باشد، تدارک جنگ است. جنگ اسرائیل و فلسطین تاریخچه ای بس طولاني دارد. این جنگ تا کنون جان صدها وهزاران نفر را گرفته و میلیونها خانواده را بی خانمان و آواره کرده است. حمله اخیر حماس به اسرائیل که سیاست های چند جانبه ( آمریکا، ایران، اسرائیل و ترکیه ) را به دنبال داشت، و تداعی جنگهای چندین ساله بود، بار دیگر چشمان جهانیان را به خود معطوف و خیره کرد. فلسطینیان قبل از تشکیل دولت اسرائیل، هم از سوی انگلیسها و هم از سوی تروریستها اسرائیلی سرکوب میشدند و باعث میشد فلسطینیان خانه های خود را ترک کنند و آواره به کشورهای همسایه گردند. به دنبال سرکوب و آواره شدن فلسطینیان ، سازمانها و تشکلهای که اغلب به جهانبینی و دیدگاههای سکولار و سوسیالیستی تاکید داشتند، برای نجات و اتحاد فلسطین ایجاد گردیدند.
حماس و تقویت آن توسط اسرائیل
سازمان امنیت اسرائیل با همکاری کشورهای سرمایهداری، با این نگاه که حماس میتواند جنبش آزادی بخش فلسطین و در مقابل الفتح ، که جنبشی رهایی بخش وترقی خوا بود، به حاشیه براند. ماحاصل این ریسک بزرگ و قمار خطرناک که برای پیشگیری از نفوذ کمونیسم صورت گرفت، از دل آن نیرویهای سیاسی بنیاد گرای مذهبی سربرآوردند. از طرف دیگر نگرانیهای جهان عرب از مبارزه طبقاتی جنبش آزادی بخش و عقب نشینی ناسیونالیسم عرب که تحت تاثیر جهانی شدن سرمایه و خصوصی سازی شکل گرفته بود، شکافهای را در این میان به وجود آورد که کمونیستها نتوانستند در این فاصله زمانی آن را پوشش دهند و این جای خالی را اسلامگرایان پرکردند. با ردیف کردن این معاملات در کنار هم شاهد این چنین جنگهای خونین چندین ساله هستیم.
ناگفته نماند که ناکارآمدی دولت خود گردان فلسطین، فساد مالی و اداری، مماشات با دولتهای اسرائیل و آمریکا، نگرانی مردم از زندگی و آینده، بیش از پیش باعث شد که مردم نزدیکی و سمپاد به حماس بیشتر گردد. کشورهای امپریالیسم سرمایهداری برای بقا و حفظ اقتدار خود در منطقه، فروش تسلیحات نظامی، بازتولید ناسیونالیسم و مذهب جنگهای نیابتی را به وجود می آورند و دولت اسرائیل با تقویت حماس و ایجاد تفرقه در مقابل دولت خودگردان فلسظین در دوره های مختلف تاریخی تلاش نموده تا شکلگیری دولت فلسطین را نیز به حاشیه براند. جنگ در حال حاضر بر متن نکات زیر اتفاق افتاده است از جمله:
▪️ آمریکا که متهم به دخالت و شکل گیری جنگ روسیه و اوکراین است
▪️ ایران ترس از تکرار خیزش زن، زندگی، آزادی بعد از مرگ آرمیتا گراوند، دستپاچه و نگران شده بود.
▪️اختلافات داخلی اسرائیل و ناکارآمدی دولت نتانیاهو که باعث اعتراضات خیابانی و خواستار برکناری و استیضاح نتانیاهو شده بودند.
▪️حملات جنایتکاران دولت اردوغان به شمال سوریه و کشتار مردم روستاهای کنار قندیل. همه و همه ی این گزینهها دست در دست هم می دادند تا توپ را در میدان حماس بیاندازند و اذهان عمومی و جهانی را به خود معطوف سازد و مردم فلسطین را گوشت دم توپ کنند، و نسل کشی و ژنوساید دیگر را برای مردم فلسطین رقم زدند. طبیعتا در هر جنگی هیچ کدام از طرفین به طور قطع شکست نمیخورند، ولی به یقین تنها پیروز میدان نظام سرمایهداری است که با به را انداختن جنگها بقای خود را تضمین میکند. با این اوصاف می بینیم که ادامه این جنگ به شیوه ای طرفهای شروع کنندگان را به مخاطره می اندازد.
• آمریکا نگران از اینکه طرفداران خود را در جهان عرب و خاورمیانه از دست دهد.
• ایران پرهیز و ترس از وادار و مجبور شدن به جنگی ناخواسته
• اسرائیل نگران از این که مردم خسته وناراضی از جنگ دوباره اعتراضات داخلی را ازسر گیرند و وضعیت دولت نتانیاهو به خطر بیفتد.
همه ی این نگرانیهای دست در دست هم می دهند تا جنگ را متوقف کنند.
با چند قطبی شدن جهان سرمایهداری و ایجاد شکافهای عميقی در بین قدرت های بورژوازی و گسترش شکافهای عمیقتر در بین مردم جهان، این امید را زنده میکند که روزی ملتهای تحت ستم به مبارزات حق طلبانه خود دست یابند. از طرف دیگر آنچه مسلم است تنها راه پایان دادن به این جنگ و کشتار مردم بی دفاع از هر دو سوی جبهه ی ارتجاعی و فاشیستی، تابعی از به میدان آمدن توده های عظیم در سراسر جهان برای قطع فوری این سطح از جنایات است. تنها با به میدان آمدن توده های عظیم مردمی در سطح میتوان توازون قوا به نفع مردم بی دفاع و میلیون های انسان زحمتکش و ستمدیده فلسطین تغییر داد و این امکان تنها در صورت به میدان آمدن مردم آزادیخواه فلسطین همگام با نیروهای مترقی و آزادیخوا مردم اسرائیل که خواهان جنگ نیستند، میتواند از ادامه این جنایات، کشتار و نسل کشی مردم بی دفاع جلوگیری کرد.