پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ | 26 - 12 - 2024

Communist party of iran

جنگ رسانه ای، جبهه ی دیگر جنگ امپریالیستی


در شرایط کنونی و مشخصا در جنگی که در اکراین در جریان است، نقش رسانه های امپریالیستی و یا حکومتهایی که خود را با یکی از طرفین جنگ روسیه و یا آمریکا و متحدانش همسو می بینند، از هفته ها پیش از آغاز جنگ بسیار قابل توجه بوده است. جریانهای انقلابی در سراسر دنیا و مشخصا احزاب چپ و کمونیست اپوزیسیون جمهوری اسلامی و یا فعالین انقلابی داخل کشور در سطوح مختلف به درستی این جنگ امپریالستی را نه تنها بی ربط به منافع کارگران و زحمتکشان اکراینی و یا روسی خواندند، بلکه این رخداد را ناشی از تضادهای بنیادی سیستم سرمایه داری، رقابت بین قدرت­های امپریالیستی و تلاش برای تجدید تقسیم جهان میان این قدرت های جهانی ارزیابی کردند. رقابت در دوره ای که امپریالیسم آمریکا به دلیل افول قدرت اقتصادی نقش هژمونیک و رهبری خود را از دست داده است، و امپریالیسم روسیه که دوران حقارت بعد پایان جنگ سرد را پشت سر گذاشته و همچنین چین با رشد اقتصادی شتابانش و قدرت نظامی­ای که دارد سهم بیشتری در تقسیم مجدد این جهان و مناطق تحت نفوذ می خواهند.


در این میان اما نقش رسانه ها هم در روسیه و هم طرف دیگر یعنی قدرت های غربی و بویژه آمریکا و دولت ها عضو پیمان نظامی ناتو بسیار قابل تامل است. رسانه های ضد روسیه با تمام توان در تلاشند که اولا این جنگ را به دیوانه و یا دیکتاتور بودن پوتین ربط دهند. درست به همین دلیل بود که  جو بایدن در سخنرانی خود در محل “اتاق شرقی” کاخ سفید با اشاره به اقدامات پوتین و تحولات اوکراین، تاکید کرد:” مسئولیت حمله به اوکراین تنها به عهده رئیس جمهور روسیه است و دولت آمریکا در پاسخ به حملات گسترش یافته به اوکراین تحریم‌های شدیدتری علیه روسیه اعمال خواهد کرد”. رئیس جمهور آمریکا در ادامه اظهارات خود ضمن حمله به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفت: “پوتین متجاوز است و وی این جنگ را انتخاب کرده و حالا او و کشورش تبعاتش را به دوش خواهند کشید” . البته که ولادمیر پوتین به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاه مردمی باید محاکمه شود اما بایدن و سران دیگر کشورها هم به اندازه ی او در روشن کرد آتش جنگ نه تنها در اوکراین بلکه بسیاری کشورهای دیگر چون عراق، افغانستان، ژاپن، ویتنام، یوگسلاوی و… مسئولند. در واقع تلاش آنها این است خط تمایزی بین سران دولت هایی که نماینده ی سیستم امپریالیستی هستند بکشند تا بدینوسیله دستاویزی همچون تروریسم و استقرار دموکراسی در کشورهای پیرامونی برای جنگ افروزی داشته باشند.


یکی دیگر از تلاشهای رسانه ها حمله به کمونیسم علی العموم و مشخصا انقلاب کارگری است که در دهه دوم قرن بیستم در روسیه تزاری روی داد. بی بی سی با چنین عنوانی تیتر زد که ” آیا پوتین رؤیای احیای شوروی سابق را دارد؟” . بنگاه دروغ پراکنی دولت انگلیس در ادامه به نقل از یکی از روزنامه نگاران می گوید که “ولادیمیر پوتین هیچ گاه بر اهداف خود برای باز گرداندن اعتبار و قدرت پیشین روسیه سرپوش نگذاشته است، اما آنچه روشن نیست این است که او تا کی می تواند این اهدف را پی گیری کند.” تلاش آنها برای انتساب روسیه ی کنونی به کمونیزم و آوردن نام پوتین در کنار نام چهره هایی چون لنین هم در عناوین خبری و هم در تحلیل­هایشان موید این امر است.


به علاوه ی اینها، رسانه های امپریالیستی و راست دیگر کشورهای سرمایه داری وظیفه ی خطیر دیگری هم دارند و آن خالی کردن مفاهیم از معنای واقعی خویش و شکل دادن اذهان عمومی به تمام آن چیزهایی است که منافعشان حکم می کند. جا زدن چهره­ی نئوفاشیستی چون زلنسکی به عنوان رهبری که مقاومت می کند و به مردم خود پشت نمی کند، بخشی از این برنامه­ی مهندسی افکار عمومی است. این رسانه ها با انعکاس هدفمند و فکرشده­ی اخبار و تصاویر رخدادهای اکراین، زمینه را برای عروج هرچه بیشتر گرایشات ناسیونال فاشیستی فراهم می­کنند. بعد از حاکمیت فاشیستی هیتلری، سابقه نداشته بدین گونه که در اکراین در جریان است جریانات فاشیستی هم توجیه و هم مسلح و تطهیر شوند. وقتی در مرز اکراین به سمت لهستان و آلمان رفتار دوگانه و تحقیرآمیز با پناهجویانی که موبلوند و چشم آبی نبودند رسانه ای شد، با زیرکی هرچه تمامتر آن را در لابلای اتفاقات جاری کمرنگ و سپس محو کردند. چون آنها عمیقا به این باور دارند، همانطورکه شبکه “ان بی سی” آمریکا، “آی تی اف” و “بی بی سی” انگلیس و”بی اف ام” فرانسه به صراحت اعلام کردند تفاوت هست میان آواره گان اکراینی با پناهجویانی که سفیدپوست و به عبارتی اروپایی نیستند. به این شکل این رسانه های به اصطلاح آزاد لیبرالی با نرمالیزه کردن فاشیزم به آن سیاستی خدمت می کنند که از ابتدا برای آن به وجود آمده اند. عملا و در حال حاضر دامن زدن به ناسیونالیسم و جریانات راست افراطی فاشیست به عنوان اهرمی است برای ضربه زدن به اعتراضات مردمی که منافع خود را در ضدیت با روابط سرمایه دارانه می بینند. توجیه سرمایه داری به هرشکل ممکن همیشه در دستور کاررسانه ها بوده است. توجیه چنین سیاستهایی فقط برای افکار عمومی در خارج از مرزها موضوعیت ندارد، بلکه مصرف داخلی هم دارد. در واقع تبعات جنگ اوکراین و پاسخهای پوتین به تحریمهایی که علیه وی و دیگر الیگارشی های روس وضع کرده اند، دامن مردم عادی و طبقه ی کارگر اروپا را می گیرد. آنها وقتی موفق شوند که به مردم بقبولانند خود را در جبهه ی آمریکا و ناتو ببیند طبیعتا کنار آمدن با این سختی ها برایشان راحتتر است. چرا که به قول یکی از نماینده های راست آلمان اگر بهای آزادی این است ما حاضر به پرداخت آن هستیم. و به این شکل است که جنگ رسانه­ای جبهه­ی دیگری از این جنگ امپریالیستی است.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه‌له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: