جنگ حماس و دولت اسرائیل در خدمت اهداف کوتاه مدت رژیم اسلامی
یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲
با گذشت یک هفته از آغاز جنگ جنایتکارانه و ارتجاعی میان دولت اسرائیل و گروه اسلامی حماس، جمهوری اسلامی جرأت نکرده مسئولیت دخالت خود در برپایی این جنگ را برعهده گیرد. جنگی که در آن تا کنون حداقل پنج هزار نفر کشته و بیش از ده هزار نفر مجروح شدهاند که اکثریت آنها مدنی و غیرنظامی بودند. همچنین بیش از یک میلیون نفر از مردم ستمدیدۀ غزه بر اثر بمبارانهای وحشیانۀ رژیم نژادپرست اسرائیل آواره و خانه خراب شدەاند. روز جمعه٢١ مهرماه دولت نژاد پرست اسرائیل اعلام کرد که همۀ مردم شهر غزه خانه و کاشانۀ خود را ترک کنند تا این جنایتکاران بیش از این خانههایشان را که با هزار بدبختی ساختهاند بمباران کنند. نتانیاهو نخست وزیر فاسد اسرائیل پس از هفت روز بمبارانهای مداوم و فشردۀ شهر غزه گفت: “آنچه انجام دادهایم هنوز آغاز کار است و این جنگ به این زودیها پایان نمی پذیرد”. از سوی دیگر ابعاد جنایاتی که آموزش دیدگان “عصائب عزالدین قصام” شاخۀ نظامی حماس در شبیخون روز شنبه ۱۵ مهر از قتل عام کودکان و زنان، هتک حرمت انسانی آنها و ربودن و به گروگان گرفتن تعداد زیادی از یهودیان، انجام دادند، آنچنان دهشت آور بود که جمهوری اسلامی از اقرار به دخالت در آن ابا دارد زیرا نگران عکسالعمل متعاقب آن است. ویدیوهای بخشی از آن جنایات وحشیانه که در رسانهها منتشر می گردند نشان از آن دارد که هردو طرف جنگ فرصتی طلایی برای کشتار کودکان و زنان و مردان بیگناه گیر آوردهاند تا مشکلات و بحرانهای داخلی خود را با آن بپوشانند.
روز سه شنبه ۱۸ مهر ماه یعنی سه روز پس از انجام این جنایت حماس و به دنبال هشدار آمریکا به جمهوری اسلامی، علی خامنهای با ابراز شادی و خوشحالی از این جنایات به موضع گیری متناقضی پرداخت و گفت: “من پیشانی و بازوی طراحان مدبر و هوشمند فلسطینی را می بوسم. اما حامیان اسرائیل و افرادی از حکومت اسرائیل، ایران اسلامی را پشت این حرکت معرفی می کنند. آنها اشتباه میکنند. البته ما از فلسطین دفاع میکنیم و کردهایم”. به دنبال خامنهای بقیه مقامات حکومت اسلامی نیز با اتخاذ موضع مشابه به انکار دست داشتن رژیم اسلامی در جنایات حماس پرداختند. ابراهیم رئیسی قاتل، حسین سلامی فرماندۀ سپاه پاسداران، امیرعبدالهیان، برخی از نمایندگان مجلس و رسانههای وابسته نیز همگی با ابراز خوشحالی و افتخار به آن، شبیخون قتل و کشتار مردم اسرائیل را به مسئولان حماس تبریک گفتند و به تعریف و تمجید از آن پرداختند. در خیابان و میادین شهرهای ایران کارنوال جشن و شادی مزدوران حکومتی به راه انداختند. از نظر آنان قتل عام کافران و به غنیمت گرفتن کودکان و زنان شان آنچنانچه داعش نیز انجام داد، جایز است. این اولین بار نیست که رژیم مطابق قوانین اسلامی قتل عام “کافران” یعنی مردم را واجب شرعی اعلام می کند. پس از روی کار آمدن حکومت اسلامی، خمینی جنایتکار مردم کردستان را “بنی قوریضه” نامید و فرمان حمله و فتوای قتل عام مردم را صادر کرد، لشکریان حکومت اسلامی به روستاهای قارنی، قلاتان کانی مام سیده و دیگر روستاها حمله ور شدند و با کشتار مردم بیدفاع همان جنایاتی را آفریدند که حماس در این جنگ انجام داد.
اما برای خامنهای جنگ علیه اسرائیل تنها انجام فرایض دینی نیست، بلکه نعمتی است که به اهداف کوتاه مدت جمهوری اسلامی کمک می کند. یکی از نعمات این جنگ که او به آن امید عبث بسته، فرافکنی و انحراف افکار عمومی کارگران و تودههای مردم در ایران از بحران عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که موجب بروز جنبش انقلابی و سراسری یک سال گذشته می باشد که گریبان رژیم را گرفته و نمیتواند از آن رهایی یابد. دیگر اینکه سالهاست سازمانهای امنیتی اسرائیل به مراکز اتمی، تحقیقاتی، و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در داخل ضربه نظامی می زنند؛ به مراکز اطلاعاتی جمهوری اسلامی دستبرد زده و کامیونها اسناد آنها را تخلیه می کنند؛ دانشمندان اتمی جمهوری اسلامی را ترور میکنند؛ سالهاست در سوریه مراکز سپاه پاسداران رژیم را بمباران میکنند و تا کنون صدها نفر از فرماندهان و نیروهای سپاه قدس را کشتەاند، اما جمهوری اسلامی نتوانسته در مقابل آن عکسالعملی نشان دهد. جنگ اخیر فرصتی است برای خامنهای تا آنرا تلافی حملات اسرائیل به رژیم به حساب آورد و به نیروهای سپاه و دیگر مقامات رژیم که بسیاری از آنها در جریان جنبش ژینا دچار تردید شده و نافرمانی می کردند، روحیهای بدهد. نکته دیگر اینکه خامنهای آنرا سرآغازپیش بنیی نا بخردانۀ خود به حساب می آورد که پنج روز قبل از آن در کنفرانس اسلامی در تهران نابودی اسرائیل را قریب الوقوع دانسته بود. البته به تأخیر انداختن برقراری رابطه دیپلماتیک میان عربستان سعودی و اسرائیل نیز میتواند بخشی از اهداف جمهوری اسلامی از دخالت در برپایی چنین جنگی باشد. شورای عالی امنیت ملی رژیم در این رابطه حملات حماس را “پیام روشنی برای عربستان” نام برده که در فکر عادی سازی رابطه با اسرائیل است.
حال که جمهوری اسلامی چنین اهدافی را تعقیب میکند و از این شبیخون ابراز رضایت و خوشحالی میکند چگونه میتواند منکر نقش خود در برپایی این جنگ باشد؟ اصرار بیهودۀ خامنهای درانکار دخالت در این جنگ درحالی است که انگشت اتهام هر کسی رو به جمهوری اسلامی است. زیرا اولاً بسیاری از کارشناسان نظامی اذعان دارند که سازماندهی و برنامه ریزی چنین حملهای خارج از توان و ظرفیت گروه اسلامی و تروریست حماس است. ثانیأ به گزارش روزنامه وال ستریت جورنال به نقل از مسئولان حماس و حزبالله لبنان، سپاه قدس از ماه اوت گذشته مشغول کمک به مسئولان حماس در طراحی حملات هماهنگ زمینی، هوایی و دریایی به اسرائیل و آموزش و تمرین به افراد “عصائب عزالدین قصام” و جهاد اسلامی بودهاند. از سوی دیگر این جنگ برای نتانیاهو و حکومت فاسد و نژاد پرست اسرائیل نیز که با بحران عمیق سیاسی اقتصادی و اجتماعی و یک جنبش اعتراضی تودهای دست به گریبان است و اعتراض و اعتصاب به نهادها و مراکز نظامی هم کشیده شده است و خواهان سرنگونی حکومت هستند، شروع و تداوم چنین جنگ نژادپرستانه و ارتجاعی اگر هم به قیمت جان دهها هزار نفر از مردم فلسطین و اسرائیل تمام شود، نعمت و فرصت خوبی برای تداوم حکومت فاسد و نژاد پرستش به شمار می آید. بنا براین هر دو طرف این جنگ بدون توجه به اینکه جنگ برای مردم فلسطین و حماس چه هزینۀ سنگین و عواقب وخیمی به بار می آورد، برپایی جنگ را برای خود نعمت به حساب میآورند. این امر خطر جدی در گسترش دامنۀ جنگ به نقاط دیگر نیز هست و لازم است مردم آزادیخواه و جنبشهای مترقی در سراسر دنیا این جنگ ضد بشری را محکوم کنند و برای خاتمه آن به اعتراض برخیزند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له