جنبش دانشجویی یکی از ستون های جنبش انقلابی جاری
سه شنبه ۲ خرداد ۱۴۰۲
در پی موج جدید اعدام هایی که رژیم جانی جمهوری اسلامی در یک ماهه اخیر به راه انداخته است و به ویژه بعد از به دار آویختن صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی سه تن از رزمندگان شهر اصفهان در بامداد روز ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، همزمان با اعتراض های گسترده در سطح ایران و جهان علیه اعدام ها، دانشگاههای شهرهای مختلف ایران هم به کانون اعتراض علیه موج کشتار زندانیان تبدیل شدند. دانشجویان در تجمع های اعتراضی خود از جمله در دانشگاههای تهران، بهشتی، الزهرا، زنجان و تربیت مدرس ضمن محکوم کردن موج اعدام ها، با فریاد شعار “قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان” همبستگی و همدری خود را با خانواده و بستگان سه جوان اعدام شده در زندان شهر اصفهان اعلام کردند. دانشجویان در دانشگاه تهران ضمن محکوم کردن اعدام زندانیان، علیه احکام کمیته های انضباطی، احضارهای فله ای و سرکوب دانشجویان دختر به دلیل بی حجابی نیز شعار سر دادند و اعلام کردند که مقاومت تا آزادی و برابری ادامه دارد. در دانشگاه تربیت مدرس دانشجویان با در دست داشتن پلاکاردهایی که بر آنها نوشته شده بود “کشتار را متوقف کنید، بگذارید نفس بکشیم” و “سکوت ما خیانته، همدستی با جنایته” به اعدام زندانیان اعتراض کردند.
برپایی تجمع های اعتراضی علیه موج اعدام ها بار دیگر نشان داد که جنبش دانشجویی ایران یکی از ستون های جنبش انقلابی جاری است. هنوز سه روز از آغاز خیزش انقلابی ژینا که تعرض زنان آزاده به مهمترین ارکان ایدئولوژیک رژیم در مرکز آن قرار داشت نگذشته بود که دانشجویان با اعتصابات و برپایی تجمع های اعتراضی به این جنبش انقلابی پیوستند. از آغاز این خیزش تا کنون صدها تن از فعالان جنبش دانشجویی بازداشت و تعدادی از آنها جان خود را از دست داده اند، اما این سرکوبگری ها نتوانسته این سنگر مقاومت و مبارزه را در هم شکند. جنبش دانشجویی به رغم این بگیر و ببندها همچنان آزادیخواهی و برابری طلبی را فریاد می زند.
نقش پر رنگ جنبش دانشجویی در جنبش انقلابی جاری از زمینه های عینی نیرومندی برخوردار است. در جامعه ایران که هنوز نیمی از جمعیت آن زیر ۳۳ سال سن دارند جمعیت دانشجویان ایران بیش از سه میلیون نفر است. اکنون مدتهاست که ترکیب دانشجویان تنها به فرزندان قشر مرفه و پولدار محدود نمیشود، بلکه فرزندان کارگران و اقشار کم درآمد جامعه نیز با هزار و یک بدبختی وارد دانشگاه شده اند، زیرا تامین آینده زندگی خود را بدون تحصیلات بالا سخت و دشوار می بینند. این بخش از دانشجویان در بیرون دانشگاه شاهد وضعیت دلخراش خانواده های خود هستند که با چه سختی ها و محرومیتهای فزاینده ای روزگار خود را سپری میکنند. شاهد این هستند که بیکاری، تورم و گرانی، هزینه سرسام آور مسکن، دستمزدهای پایین تر از خط فقر نان آور خانواده شان، زندگی آنها را در چه منگنه ای قرار داده است. اکنون بیشتر از ۳۰ در صد از فارغ التحصیلان کشور بیکار هستند، هیولای بیکاری از هم اکنون بر آینده بسیاری از این دانشجویان سایه افکنده است. کم نیستند فارغ التحصیلانی که در کردستان به کولبری و در سیستان و بلوچستان به سوختبری و درجاهای دیگر به دستفروشی روی آورده اند. این نیروی عظیم و پر انرژی که به آزادی و رفاه همانند نان شب نیاز دارد، هیچ امیدی به بهبود آینده تحت حاکمیت رژیم اسلامی سرمایه داران ندارد.
از سوی دیگر دانشگاه ها همواره و بویژه در سالهای اخیر یکی از کانون های فعال مبارزه بوده اند. نه تلاش برای تبدیل کردن دانشگاه به یک مرکز آموزش ارتجاع مذهبی، نه هفت خوانی که برای دستیابی به دانشگاه ایجاد کرده بودند، و نه دادن امتیازات ویژه به جوانان عضو خانواده های وابسته به رژیم، نه پادگانی کردن محیط دانشگاه و ستاره دار کردن دانشجویان هیچکدام نتوانست سرانجام دانشگاه را به نهاد سرسپرده رژیم تبدیل کند. بویژه بخش چپ و سوسیالیست جنبش دانشجویی به یاری استادان مبارز دانشگاهها نقش برجسته ای در عقب راندن سازمانهای مذهبی و طرفداران اصلاح طلبان حکومتی داشتند و نگذاشتند فضای سیاسی و معنوی دانشگاه ها تحت سلطه کامل این جریان های ارتجاعی قرار گیرد. این شرایط مادی و اجتماعی دانشگاه، نقش برجسته تری به جنبش دانشجویی ایران بخشیده است.
از طرف دیگر خصلت نمای جنبش دانشجویی در سالهای اخیر سیاسی بودن آن بوده است. مبارزات دانشجویان اگرچه در مواردی بر سر مسائل صنفی آغاز شده، اما به سرعت از سطح مسائل صنفی فراتر رفته و به انعکاس مسائل اجتماعی بیرون از دانشگاه پرداخته است. بخش چپ جنبش دانشجویی ایران در سال های اخیر با اتکا به این تجارب و پیشینه تاریخی خود، و با دفاع از آرمانهای کارگری و سوسیالیسم نقش چشمگیری در ایجاد پیوند سیاسی و معنوی با فعالین و پیشروان جنبش کارگری ایفا کرده است.
در موقعیت انقلابی کنونی، جنبش دانشجویی به عنوان یکی از ستون های جنبش انقلابی جاری، ضروری است مطالبات دموکراتیک مطرح در جنبش انقلابی جاری را به پیگیرترین و رادیکال ترین شکل نمایندگی کند و مورد حمایت قرار دهد. بخش چپ و رادیکال جنبش دانشجویی در مقابل جریان های اپوزیسیون راست که می خواهند این جنبش را به انحراف بکشانند، فقط با طرح این مطالبات دمکراتیک از زاویه منافع طبقه کارگر و جنبش رهائی زن و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی است که می تواند این رسالت را به انجام برساند و با جنبش کارگری و دیگر جنبش های رادیکال اجتماعی پیوندهای عمیق تری برقرار کند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له