جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه در بوته آزمایش
جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
از دوازدهم نوامبر ۲۰۱۳ و تشکیل “شورای خودگردان انتقالی در کردستان سوریه” برای کنترل مناطقی که از زیر سلطه رژیم بشار اسد خارج شده بودند، بیش از یازده سال می گذرد. اعلام این تشکیلات خود گردان بدنبال تلاش و رایزنی «حزب اتحاد دموکراتیک» با چند تشکل توده ای و پس از آن صورت گرفت که نیروهای مسلح کردستان، پیروزی های چشم گیری در مقابله با تعرض گروههای تروریست ارتجاع اسلامی به مناطق کردنشین، به دست آوردند. حکومت خودگردان موقت از سه ناحیه عفرین، جزیره و کوبانی تشکیل و از طریق یک انجمن ۸۲ نفره به نمایندگی کردها، اعراب، ترکمان ها، آشوريان و ديگر اقليت ها اداره می شد.
در آنزمان و در پی اعلام حکومت خود گردان از جانب نیروهای سیاسی و نهادهای توده ای در کردستان سوریه، «شورای ائتلاف مخالفین سوری» بلافاصله طی بیانیه ای از موضعی شوونیستی ایجاد یک نظام خودگردان، را گام برداشتن در مسیر تجزیه طلبی دانست و ایجاد دولت جدید را دشمنی با انقلاب مردم سوریه معرفی کرد. همزمان وزیر امور خارجهی وقت ترکیه اعلام خودگردانی در کردستان سوریه را غیر قابل قبول دانست. رئیس اقلیم کردستان عراق نیز در موضعگیری مشابهی، این اقدام را محکوم کرد و با انتشار بیانیه ای حزب اتحاد دموکراتیک را به تک روی و در معرض خطر قرار دادن سرنوشت مردم کرد متهم کرد.
اما در واقع تشکیل شورای خودگردان انتقالی در کردستان سوریه در آن مقطع، از یک سو پیامد توازن نیرویی بود که در دل بحران و جنگ داخلی در سوریه شکل گرفته بود و از سوی دیگر محصول سال ها مبارزه حق طلبانه مردم کردستان علیه دولت مرکزی بود که بر متن آن کردستان به یک جامعه حزبی تبدیل شده بود و احزاب سیاسی در آن از پایه اجتماعی برخوردار شده بودند. از آنجا که حضور و استقرار نیروهای سیاسی کردستان در شهرها و روستاها در این دوره بحران جنگی کماکان خلاء یک سیستم اداری که در غیاب نهادهای وابسته به دولت مرکزی اداره امور مناطق کردستان را بر عهده بگیرد را بحال خود باقی گذاشته بود، حکومت خودگردان موقت در کردستان سوریه تحت تأثیر این شرایط عمومی و برای پاسخگویی به این نیاز واقعی شکل گرفت. اینکه آیا این تشکیلات خودگردان طی بیش از ده سال گذشته توانسته منافع اکثریت مردم کردستان سوریه را نمایندگی کند، باید بر اساس فاکت های عینی مورد ارزیابی قرار گیرد.
با این حال همینکه نیروهای تشکیل دهنده حکومت خودگردان، پیشاپیش مردم کردستان سوریه را از زیر منگنه و پیامد های فاجعه بار و خونین جنگ ارتجاعی نیروهای دولتی و جبهه ارتجاعی نیروی اپوزیسیون بیرون کشیدند و با تسلیح توده ای در حد مقدورات آن دوره سنگربندی و دژ محکمی در برابر تعرض های پی در پی نیروهای داعش و میلیشیای ارتجاعی وابسته به ترکیه و تجاوزات و جنایت جنگی دولت فاشیست ترکیه در این منطقه ایجاد کردند و در مقابل خطراتی که این تجربه را تهیدید می کرد، به دفاع برخاستند، دستاوردی مهم و غیر قابل انکار است.
برای نمونه شورای خودگردان انتقالی در کردستان سوریه با تکیه بر نیروی یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان توانست تهاجم گسترده داعش برای محاصره کوبانی و تسخیر این شهر که به تصرف و ویرانی بیش از ۳۰۰ روستای این منطقه و آوارگی بیش از ۲۰۰ هزار نفر از مردم منجر شد، را در هم شکند. در آن زمان گروه داعش با برخورداری از کمک های مالی، تسلیحاتی و لجستیکی دولتهای ترکیه، عربستان و قطر برای تصرف کوبانی از هیچ جنایتی فروگذار نکرد. دولت فاشیست اردوغان می خواست با درهم کوبیدن تجربه خود مدیریتی مردم کردستان سوریه و برقراری “خلافت اسلامی” در این منطقه، تکیه گاهی برای خود و دیگر حکومت های ارتجاعی در این منطقه ایجاد کند. اما در اواخر ژانویه ۲۰۱۵ شهر کوبانی این اسطوره مقاومت، پس از١٣٤ روز نبرد متهورانه زنان و مردان آزاده در برابر جانیان گروه اسلامی داعش بطور کامل از وجود این نیروی ضد انسانی پاک شد، خبر آزاد سازی “کوبانی” در صدر اخبار خبرگزاریهای جهان قرار گرفت و کوبانی این شهر بی نام نشان به عنوان رمز ایستادگی و مقاومت شهرت جهانی پیدا کرد.
از دیگر دستاوردهای ارزنده تجربه جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه، صدور بیانیه ی مربوط به حقوق پایه ای زنان در اول نوامبر ۲۰۱۴ از جانب اداره مشترک خود مدیریتی در کانتون جزیره بود. انتشار این بیانیه گام مهمی در جهت تأمین حقوق و آزادی زنان و تأمین برابری حقوقی میان زن و مرد در کردستان سوریه و در منطقه خاورمیانه است. این بیانیه که بر برابری میان زن و مرد در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و همچنین بر حقوق زن در محیط خانواده تأکید می کند، آشکارا در تقابل با فرهنگ ارتجاع اسلامی و فرهنگ پوسیده مرد سالارانه در برخورد به حقوق زنان در جامعه قرار دارد.
اعلام برابری حقوقی اقلیت های ملی و مذهبی و مشارکت آنها در نهادهای حکومت خود گردان از دیگر دستاوردهای این تجربه است.
جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه یا “روژ آوا” با این مجموعه دستاوردها، اکنون در برابر یک آزمون تاریخی قرار گرفته است. در پی سقوط رژیم دیکتاتوری بشار اسد که مطابق نقشه و برنامۀ از پیش تدارک شدۀ رژیم فاشیستی ترکیه، آمریکا و در هماهنگی با دولت اسرائیل انجام گرفت، فاز جدیدی از جنایات جنگی و اشغالگری دولت ترکیه در کردستان سوریه آغاز شده است. در جریان جنگ سوریه، پس از آنکه مذاکرات آستانه ۱ و ۲ و ۳ و مذاکرات سوچی در دستیابی به یک راحل عملی برای پایان دادن به بحران جنگی ناکام ماندند، بعد از هفت سال جنگ بر پایه توازن قوایی بشدت ناپایدار، آتش بسی شکننده برقرار کردند.
بر اساس توافقات انجام گرفته از سال ۲۰۱۸ به بعد استان ادلب در شمال غربی سوریه و دارای مرز مشترک با ترکیه با یک و نیم تا دو میلیون نفر جمعیت به محل استقرار و قلمرو هیئت تحریر شام تعیین گردید. هیئت تحریر شام در همان حال که در این مدت تمرین حاکمیت و دولت داری و جذب نیرو می کرد از جانب دولت های ترکیه و قطر در هماهنگی با آمریکا به لحاظ مالی ، لجستیکی و تسلیحاتی تجهیز می شد و نیروهایش مانند یک ارتش حرفه ای تحت آموزش قرار گرفتند. تداوم روند تجهیز و آموزش هیئت تحریر شام با آغاز جنگ روسیه و ناتو در اوکراین و تحریم های اقتصادی غرب علیه روسیه که کاهش حضور نظامی ارتش روسیه در سوریه را در پی داشت، همراه شد.
حزب الله لبنان و نیروهای قدس سپاه پاسداران و لشکر میلیشیای وا بسته به رژیم اسلامی نیز که در سال ۲۰۱۵ مانند پیاده نظام نیروی هوائی روسیه در جنگ با گروه های جهادی سنی و در دفاع از رژیم و ارتش بشار اسد عمل می کردند، طی یک سال اخیر زیر ضربات سنگین و پی در پی ارتش اسرائیل بشدت تضعیف شده و توان نظامی خود را از دست دادند. بدین طریق استراتژی حفط و بقای رژیم بشار اسد که اساسا به کمک های مالی و نظامی دولت روسیه و رژیم جمهوری اسلامی تکیه داشت، به بن بست رسید. در چنین شرایطی دولت ترکیه در همکاری و هماهنگی با آمریکا و دولت قطر و با تکیه بر نیروی هیئت تحریر شام بر متن نارضایتی عمومی از اوضاع حاکم و رژیم بشار اسد و بر متن توازن قوای جدید، در جامعه ای که در اثر جنگ و ویرانی شیرازه اش از هم پاشیده بود، سناریوی تهاجم پی در پی تصرف شهرها و مناطق تحت کنترل ارتش بشار اسد و سرانجام ساقط کردن رژیم بشار اسد را به اجرا گذاشتند.
فرماندهان فاسد و ارتش فرسوده سوریه که هیچ انگیزه ای برای دفاع از رژیم اسد نداشتند مواضع خود را یکی پس از دیگری واگذار کردند. ارتش اسرائیل در هماهنگی با آمریکا با حملات سنگین هوایی نیروی دریایی و بخش عمده زیرساخت های نظامی سوریه را نابود و با استفاده از بی عملی نیروهای صلح سازمان ملل، منطقه حائل در بلندی های جولان را دوباره به اشغال کامل خود در آورد و سناریوی دست به دست شدن قدرت از بالای سر توده های مردم را تکمیل کرد.
اکنون در غیاب نیروهای سازمانیافته انقلابی و پیشرو و آزادیخواه که در نتیجه چند دهه سرکوب و کشتار و تبعید صفوفشان تضعیف و پراکنده شده است، ائتلافی از نیروهای ارتجاع اسلامی با محوریت هیئت تحریر شام با حمایت دولت ترکیه و آمریکا و دیگر قدرتهای ارتجاعی منطقه اهرم های قدرت سیاسی در سوریه را در دست گرفته اند. در این تردیدی نیست که جریان هیئت تحریر شام هر اندازه هم برای حفظ اهرم قدرت و رضایت خاطر قدرت های غربی رویکرد محافظه کارانه در پیش گیرد، اما با تثبیت پایه های حکومت خود قوانین ارتجاع اسلامی را جاری خواهد کرد. از این رو توده های کارگر و زحمتکش و مردم آزادیخواه و برابری طلب سوریه که در میان بیم و امید سقوط رژیم بشار اسد را جشن گرفتند راهی جز این در پیش رو ندارند که در این دوره خلاء تثبیت حکومت به هر میزان که می توانند صفوف خود را سازمان دهند و هر جا که توانستند نهادهای حاکمیت خود را ایجاد کنند.
دولت ترکیه به عنوان یکی از برندگان اصلی بحران سوریه از یکسو با اعمال نفوذ بر جریان هیئت تحریر شام و از سوی دیگر با تکیه با نیروی میلیشیای مزدوری که تحت نام ” ارتش ملی سوریه” سازمان داده است، می خواهد در ساختار حکومت نقش داشته باشد و اهداف چند گانه خود را در سوریه پیش ببرد. جدای از اهداف اقتصادی، کسب بیشترین سهم در سرمایه گذاری برای بازسازی سوریه وحل بحران سه میلیون آوره جنگی که به ترکیه پناه برده اند، یکی از اهداف سیاسی اصلی آن نابودی تجربه حکومت خودگردان کردستان سوریه است. همزمان با خیز برداشتن هیئت تحریر شام برای قبضه کردن قدرت در سوریه، اکنون بیش از سه هفته است که نیروهای “ارتش ملی سوریه” و ائتلافی از نیروهای فوق ارتجاعی مانند “احرارالشرقیه”، “جیش الشرقیه”، “فرقه سلطان مراد” که همه آنها وابسته و مزدور دولت فاشیست ترکیه هستند حملات گسترده ای را تحت نام عملیات “فجر آزادی” در چند جبهه علیه نیروهای دمکراتیک سوریه آغاز کرده اند.
در جریان این عملیات ها پهبادها و جنگنده های ارتش ترکیه مواضع نظامی نیروهای دمکراتیک سوریه را بمباران می کنند، توپخانه ارتش ترکیه شهرک ها و روستاها و زیرساختهای اقتصادی این منطقه را زیر آتش گرفته اند و تاکنون صدها نفر را کشته و زخمی کرده و هزاران نفر از مردم منطقه را آواره کرده اند. بعد از اشغال تل رفعت و منبج توسط نیروهای وابسته به ترکیه، نیروهای هیئت تحریر شام نیز در هماهنگی با ترکیه، عملیات برای تصرف “تل تمر” و “ابوراسین” در حومه حسکه و شهر حسکه را آغاز کرده و با نیروهای دموکراتیک سوریه درگیر شدند. همه شواهد بیانگر آن است که دولت ترکیه هم پیمان آمریکا در ناتو این تهاجم گسترده که بیش از سه هفته است ادامه دارد را در توافق دوفاکتو و عملی با نیروهای آمریکائی مستقر در این منطقه انجام داده است. اهداف اصلی عملیات ترکیه اشغال مناطق و سرزمین های تحت کنترل نیروهای دمکراتیک سوریه و تضعیف موقعیت حکومت خود گردان مردم کردستان سوریه در برابر حکومت ارتجاعی هیئت تحریر شام است.
این عملیات گسترده و هماهنگ علیه مردم کردستان سوریه در حالی است که احمد الشرع رهبر هیئت تحریر شام تاکنون بارها و از جمله در کنفرانس خبری با هاکان فیدان وزیر امور خارجه دولت ترکیه در دمشق، بر خلع سلاح و انحلال گروه های مسلح، از جمله نیروهای مسلح کردستان و ادغام آنها در ارتش سوریه تأکید کرده است. این در حالی است که نیروهای دموکراتیک سوریه که ستون فقرات آن را همان “یگان های مدافع خلق” و “یگانهای مدافع زنان” تشکیل می دهند ریشه در زندگی و مبارزه مردم کردستان دارد. این یگان های مسلح بخشی از دستاوردهای جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه هستند.
اگر مزدوران وابسته به ترکیه از میان شارلاتانها و لمپن های اسلامی و مرتجعین محلی برای تعرض به جان و مال مردم دستچین شده اند، اگر هیئت تحریر شام محصول به شکست کشاندن خیزش توده ای سال ۲۰۱۱ و به حاشیه راندن مردم سوریه و مداخله گری قدرتهای ارتجاعی منطقه است، اما نیروهای دمکراتیک سوریه از میان مردم کردستان برخاسته اند و مردم این منطقه با تکیه به همین نیروی مسلح توده ای از دستاوردهای خود در زمینه خودمدیریتی جامعه، برابری زن و مرد، برابری اقلیت های ملی و مذهبی در برابر قانون، جدایی دین از دولت و … در مقابل تهاجم داعش، جبهه النصره، تهاجم پی در پی نیروهای مرتجع وابسته به ترکیه و جنایات جنگی و اشغالگری دولت فاشیست اردوغان در این منطقه از موجودیت و دستاوردهای خود به دفاع برخاسته اند. از اینرو یکی از شاخص های عبور پیروزمندانه جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه از این دوره سرنوشت ساز حفظ و توده ای کردن هر چه بیشتر این نیروی مسلح است.
در شرایطی که حضور و استقرار نیروها و پایگاه های نظامی آمریکا به بخشی از واقعیت و آریش نظامی این منطقه تبدیل شده است، برخی ارتباطات و هماهنگی های عملی میان نیروهای دموکراتیک سوریه با این پایگاههای نظامی جهت جلوگیری از درگیری های ناخواسته اجتناب ناپذیر شده است، اما نمی تواند هم پیمانی با آمریکا را توجیه کند. نیروهای وابسته به ترکیه که طی بیش از ده سال گذشته شهرها، شهرک ها و روستاهای کردستان را مورد تهاجم قرار داده و جنایات جنگی مرتکب شده اند هیچکدام از داعش کمتر مرتجع و تروریست نیستند. چطور است که آمریکا در حالی که دم از هم پیمانی با کردها در جنگ با داعش می زند، اما همزمان دست مزدوران داعشی دولت ترکیه در تعرض به جان و مال مردم این منطقه را باز گذاشته است.
آمریکا که با اهدافی فراتر از جنگ با داعش نیروهایش را در این منطقه مستقر کرده است، از نیروهای کردستان سوریه مانند ابزاری در جنگ با داعش استفاده می کند چون نمی خواهد خون از دماغ سرباز آمریکایی بریزد. اما اگر نیروهای دمکراتیک سوریه این نقش ابزاری را برای آمریکا دارند، در مقابل، منافع و همکاری های راهبردی آمریکا و دولت ترکیه با چندین رشته به هم گره خورده اند. آمریکا به همکاری ترکیه که در نقطه اتصال اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی قرار دارد و به عنوان پلی میان شرق و غرب عمل می کند نیاز دارد، پایگاه هوایی اینجرلیک در جنوب ترکیه نقش کلیدی در استقرار نیروهای امریکایی و عملیات های هوایی در خاورمیانه دارد، این پایگاه همچنین یکی از مکانهای استراتژیک برای ذخیره تسلیحات هسته ای ناتو به شمار می آید، ترکیه یکی از اصلی ترین مسیرهای عبور مهاجران و پناهندگان به اروپا است، آمریکا به همکاری ترکیه برای کنترل بحران مهاجرت نیاز دارد،
آمریکا روی همکاری ترکیه برای مهار نفوذ روسیه در مناطق اطراف دریای سیاه حساب می کند، ترکیه گذرگاه مهمی برای انتقال انرژی از خاورمیانه و آسیاسی مرکزی به اروپا است، آمریکا به حفظ امنیت این خطوط و کاهش وابستگی اروپا به انرژی روسیه اهمیت قائل است، ترکیه دومین ارتش ناتو را دارد و همکاری با ترکیه برای حفظ و تقویت ائتلاف نظامی غرب ضروری است. همین چند فقره از منافع مشترک دو عضو ناتو، نه تنها توافقات عملی و دوفاکتوی آمریکا با تهاجم پی در پی نیروهای وابسته به دولت ترکیه به مناطق تحت کنترل نیروهای دمکراتیک سوریه را توجیه می کند، بلکه نسبت به انجام معاملات بزرگتر بر سر سرنوشت جنبش حق طلبانه مردم کردستان هشدار دهنده هستند. گفتن همین حقایق ساده به مردم کردستان و آگاهی از ماهیت سیاست های آمریکا در آمیخته با تجاربی که توده های مردم در جریان مبارزه کسب کرده اند جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه را تقویت می کند.
از طرف دیگر آمریکا کارنامه ای از کودتا، لشکرکشی و اشغالگری و جنایات جنگی و سرکوب جنبش های آزادیخواهانه در گوشه و کنار جهان در پرونده دارد و یک پای اصلی نسل کشی دولت نژادپرست اسرائیل علیه ملت فلسطین در غزه است. از اینرو هر گونه هم پیمانی با آمریکا، تشکیل ستاد فرماندهی مشترک با آنها و یا دلخوش کردن به اظهارات سران دولت فاشیست اسرائیل که در اوج ریاکاری فریبکارانه از حمایت خود از مردم کردستان سخن می گویند به اعتبار جنبش ستمدیده مردم کردستان در نزد افکار عمومی پیشرو و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب بشدت ضربه می زند. در این شرایط فقط آن نیرویی می تواند مردم ستمدیده کردستان را از این گذرگاه ها عبور دهد و منافعشان را نمایندگی کند که باور به نقش توده های مردم کارگر و زحمتکش در مدیریت و اداره و تعیین سرنوشت جامعه را به محک پراتیک زده باشد و تمام حقایق را در مورد سیاست های دولت آمریکا و منافع استراتژیک آن در همکاری با دولت ترکیه را با مردم در میان بگذارد.
در میان پیچیدگی های اوضاع کنونی و مخاطراتی که از جانب ترکیه، هیئت تحریر الشام و آمریکا جنبش حق طلبانه مردم کردستان را تهدید می کند، فقط حضور فعال کارگران و زحمتکشان و زنان و مردان ستمدیده کردستان سوریه در صحنه سیاسی جامعه و نهادینه کردن دستاوردهای دمکراتیک تاکنونی، تسلیح عمومی برای دفاع از این دستاوردها و تلاش برای ایجاد و تحکیم پیوند با مردم آزادیخواه و برابری طلب در سراسر سوریه است که می تواند افق روشنی برای عبور از دوره را پیش روی جامعه قرار دهد، و در دراز مدت فقط سمت گیری ضد سرمایه داری است که این دستاوردها را ماندگار می کند. در این شرایط تأکید بر دستاوردهایی که بر برابری میان زن و مرد در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و همچنین بر حقوق زن در محیط خانواده تأکید می کند، تأکید بر برابری اقلیت های ملی و مذهبی و جنسیتی در برابر قانون، دخالت دادن مستقیم مردم در امر اداره و مدیریت شهرها و روستاها و تأکید بر آزادی های سیاسی و رعایت آن در عمل و … می توانند به جلب همبستگی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر سوریه با جنبش حق طلبانه مردم کردستان یاری رسانند.
مردم ستمدیده کردستان سوریه باید هم پیمانان راستین خود را در میان مردم آزادیخواه و برابری طلب سوریه، منطقه و سراسر جهان جستجو کنند. مردم کردستان سوریه در دل اوضاع پیچیده کنونی بیش از هر زمان دیگری به حمایت و پشتیبانی مردم آزادیخواه در کشورهای منطقه و سراسر جهان نیاز دارند. باید از جنبش حق طلبانه مردم کردستان سوریه در برابر خطراتی که آن را تهدید می کند قاطعانه پشتیبانی کرد.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv