جنبش انقلابی ژینا و نیروهای اپوزیسیون
پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲
با ظهور جنبش انقلابی ژینا نیروهای اپوزیسیون بورژوایی تحرک تازه ای پیدا کردند. رضا پهلوی در رهبری سلطنت طلبان افراطی از همان آغاز تلاش کرد با تبلیغ شعار مردسالارانه و ناسیونالیستی “مرد، میهن، آبادی” در برابر شعار ” زن، زندگی، آزادی” ماهیت اهداف این جنبش را مسخ کند و آن را به بیراهه ببرد. در ادامه با سازماندهی باندهای لمپن و فالانژیست سلطنت طلب و حمله به تجمعات نیروهای چپ و ترقی خواه در خارج کشور خواست که پرچم شیر و خورشید، این نماد ارتجاع سلطنت پهلوی را به راهپیمایی های خارج از کشور تحمیل نماید. وی سپس با سازمان دادن کمپین “وکالت می دهم” و در واقع بیعت گیری تحت عنوان وکالت سیاسی، سعی کرد پروژه تحکیم اقتدار فردی خود را پیش ببرد. در ادامه رضا پهلوی و سلبریتی های هواخواهش با هم پیمانی رهبری سازمان زحمتکشان کردستان، تحت نام مهسا، منشور و نقشه راه خود برای به شکست کشاندن جنبش انقلابی مهسا را اعلام کردند. در حالی که موتور پیش برنده جنبش انقلابی مهسا در خیابان ها، دانشگاه و مدرسه و حاشیه شهرها به حرکت درآمده بود، این ائتلاف ضد انقلابی بر جلب حمایت قدرتهای امپریالیستی تمرکز کرد و عملاٌ به اهرم فشار آنها برای اعمال کنترل شده بر رژیم جمهوری اسلامی جهت بند و بست های پشت پرده تبدیل شدند. این پروژه در نتیجه روشنگری نیروهای جنبش چپ و کمونیستی و انقلابی ایران رسوا، و با انتشار منشور مطالباتی بیست تشکل کارگری و صنفی در داخل درهم شکسته شد. درتحولی دیگر پنج حزب و سازمان و نهاد جمهوری خواه ائتلاف جمهوری خواهان را شکل دادند. این ائتلاف از اپوزیسیون نیروهای بورژوایی، پافشاری بر گذار خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی به یک جمهوری سکولار و دموکرات را در محور استراتژی سیاسی خود قرار داده اند. همچنین “شورای مدیریت گذار” و “شورای ملی تصمیم” با چشم انداز یکی شدن و تأکید بر حفظ حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران و پذیرش دموکراسی پارلمانی همکاری های خود را گسترش دادند. تأکید بر گذار خشونت پرهیز از جانب این بخش از اپوزیسیون اسم رمز ضدیت با انقلاب است. اینها از انقلاب بیشتر از رژیم جمهوری اسلامی می ترسند. دو پایه اصلی نقشه های راهبردی همه نیروهای اپوزیسیون بورژوایی حفظ ارتش و سپاه پاسداران و دستگاه عریض و طویل بوروکراسی دولتی و تلاش برای نجات مناسبات سرمایه داری است. چشم اسفندیار این ائتلاف ها و بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران برنامەهای اقتصادی آنان است. اینها در حالی می خواهند مناسبات اقتصادی سرمایه دارانه ایران را حفظ کنند که حکومت اسلامی بیش از چهار دهه است با تکیه بر همین مناسبات طبقاتی نان و کار و آزادی و زندگی انسانها را به گرو گرفته است.
در میان نیروهای اپوزیسیون تأثیرات سیاسی و معنوی جنبش چپ و کمونیستی ایران به ویژه نیروهای متشکل در شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست بر جنبش انقلابی جاری، غیر قابل انکار است. این تأثیرات زمانی برجسته تر خود را نشان می دهد که حجم فعالیت های چندین غول رسانه ای امپریالیستی مانند بی بی سی، ایران انترناشنال، صدای آمریکا، من و تو و …و بمباران تبلیغاتی آنها برای رهبر تراشی و به بیراهه بردن این جنبش را از نظر بگذرانیم. نیروهای جنبش چپ و کمونیستی با امکانات رسانه ای محدودی که دارند در برابر این بمباران تبلیغاتی ایستادند و در مرزبندی با نیروهای چپ پوپولیست با افشای ماهیت واقعی این تبلیغات و پروژه های سیاسی اپوزیسیون راست بورژوایی تلاش کردند که افق انقلابی و سوسیالیستی را پیش روی این جنبش قرار دهند. با اینحال جنبش کمونیستی هنوز از ایفای نقش میدانی در امر سازمانیابی و رهبری و سر و سامان دادن به پایه اجتماعی آلترناتیو سوسیالیستی فاصله دارد. اوضاع متحول کنونی از شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست می طلبد که بیش از گذشته در نقش رهبری سیاسی ظاهر شده و برای انسجام بخشیدن به قطب چپ و سوسیالیستی در داخل و خارج به طور نقشه مندترعمل کند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له