چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ | 13 - 11 - 2024

Communist party of iran

جنبش انقلابی ژینا، چه باید کرد؟


تضمین پیشروی و پیروزی این جنبش در گرو گستراندن استراتژی و چشم انداز سیاسی روشن و انقلابی، سازمانیابی و شکل دادن به عنصر رهبری سراسری است. بنابراین نباید وعده پیروزی سهل و آسان را به توده ها داد، بلکه باید عملاٌ در راه پاسخ دادن به نیازهای واقعی این جنبش و تأمین ملزومات سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی گام برداشت و توده ها را به دشواری های این راه پر سنگلاخ آگاه ساخت. این جنبش فقط یک جنبش سلبی برای سرنگونی جمهوری اسلامی نیست. توده های به پاخاسته علیه فقر و فلاکت اقتصادی، علیه نابرابری ها، محرومیت ها و تبعیض هایی پا به میدان اعتراض و مبارزه گذاشته اند که ریشه در مناسبات سرمایه داری ایران دارند. به این اعتباراین جنبش نه فقط هدف سرنگونی جمهوری اسلامی را در پیش روی خود قرار داده، بلکه ماهیتاٌ جنبشی ضد سرمایه داری است. مردم به حق به امکانات نهفته در ایران برای برپایی جامعه ای آزاد، برابر و مرفه چشم دوخته اند. بنابراین باید افق سوسیالیستی، افق حکومت شورایی کارگران و فرودستان را در برابر این جنبش قرار داد. باید سعی کرد شعارهایی از نوع ” نان، کار، آزادی، اداره شورایی”، “آزادی، برابری، اداره شورایی” که از جانب معترضان در این جنبش انقلابی طرح شده اند را با کمپین های سیاسی- تبلیغی هر چه توده ای تر کرد. باید تبیین روشنی را از این شعارها به میان توده ها ببریم. باید پیگیرانه و به طور تعطیل ناپذیر مواضع و استراتژی سیاسی بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران برای به شکست کشاندن این جنبش را برای مردم توضیح داد. باید تناقض برنامه های اقتصادی آنان که همان سرمایه داری مبتنی بر الگوی بازار آزاد و نئولیبرالیسم با مدیریت غیر اسلامی است را با پلاتفرمهای مطالباتی آنها و وعدەهایی که به مردم می دهند را آشکارا نشان داد. آنها که بدیل شان سرمایه داری با مدیریت غیر اسلامی است نمی توانند وعده رفاه به مردم بدهند. در ایران برای تأمین نیروی کارارزان، سرمایه داری با مدیریت غیر اسلامی هم ماهیتی استبدادی خواهد داشت.


به میدان آمدن طبقه کارگر با اعتصابات یکپارچه و سراسری عنصر کلیدی در پیشروی و پیروزی این جنبش انقلابی است. طبقه کارگر به رغم موانع عدیده ای که سر راه دارد، اما می تواند با تکیه بر دستاوردهای مبارزات تاکنونی، با تکیه بر وجود رهبران کاردانی که دارد، با تکیه بر تجربه شکل دادن به کمیته های اعتصاب و کمیته های کارخانه که جوانه ها و نطفه های شوراهای کارگری هستند بر این موانع غلبه کند. با غلبه بر این موانع و تحزب یابی کمونیستی است که می توان به تأمین هژمونی طبقه کارگر بر جنبش انقلابی جاری کمک کرد. یکی از درس های مهم این خیزش انقلابی برای طبقه کارگر این بوده است که ابداٌ کافی نیست که قدرت رژیم جمهوری اسلامی تضعیف و محدود بشود، این قدرت باید نابود گردد و برای نابود کردن دولت بورژوایی پیشروان و رهبران جنبش کارگری باید در حزب کمونیستی خود متشکل شوند.  طبقه کارگر بدون حزب سیاسی کمونیستی نمی تواند از منافع خاص طبقاتی خودش در عرصه های مختلف مبارزه اقتصادی، سیاسی  و اجتماعی دفاع کند و در میدان جدال ها و کشمکش های طبقاتی جنبش های پیشرو اجتماعی به ویژه جنبش زنان را با خود همراه و برای سازماندهی انقلاب کارگری و تصرف قدرت سیاسی خیز بردارد.


حضور گسترده و پیشتازی زنان یکی از ویژگیهای برجسته جنبش انقلابی جاری در یک سال اخیر  بوده  و یک بار دیگر تأثیر گذاری و نقش زنان در هرگونه تحول و دگرگونی سیاسی و اجتماعی را بیش از پیش نمایان ساخت. جنبش زنان با پیشینه و موقعیتی که در آن قرار گرفته است تنها با در پیش گرفتن استراتژی سیاسی سوسیالیستی می تواند هر درجه از عقب راندن رژیم اسلامی و ایجاد گشایش در فضای سیاسی جامعه را در خدمت پیشروی خود برای تحقق خواستهای پایه ای اش قرار دهد. یکی از پایه های استراتژی سوسیالیستی در جنبش زنان که در واقع پیش شرط پیشروی این جنبش نیز می باشد، توده ای شدن هر چه بیشتر و اجتماعی شدن جنبش زنان است. برای تبدیل شدن جنبش زنان به یک جنبش توده ای و اجتماعی باید توده زنان کارگر و زحمتکش را در ابعاد میلیونی به میدان مبارزه آورد. فعالین سوسیالیست جنبش زنان باید کار و فعالیت در میان این توده میلیونی زنان کارکن و زحمتکش، به ویژه در محلات حاشیه شهرها را  محور فعالیت خود قرار دهند. باید در محیط های کار در محل زندگی با این خیل عظیم زنان در آمیخت و از نزدیک به آنها نشان داد که بدون در افتادن با نظام طبقاتی سرمایه داری و بدون در افق قرار دادن سوسیالیسم نمی توان مبارزه مؤثری علیه فرهنگ مرد سالارانه و قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی را به پیش برد.


یکی دیگر از ملزومات سرنگونی جمهوری اسلامی توده ای کردن این جنبش انقلابی است. باید موانع ذهنی سر راه پیوستن توده ها به جنبش انقلابی جاری را برطرف کرد.  در این تردیدی نیست که این جنبش انقلابی از حمایت میلیونی مردم ایران برخوردار است. ایستادگی زنان و مردان آزاده در برابر نیروهای سرکوبگر، شجاعت زنان بی حجاب در برابر تهاجم گسترده رژیم، شور و شوق و مبارزه جویی زندانیان سیاسی در شکنجەگاهها به لحاظ روانشناسی اجتماعی بیانگر آن است که این مقاومت و شور مبارزاتی از حمایت میلیونی و مقبولیت اجتماعی برخوردار است. بنابراین باید راه مشارکت فعال تودەهای میلیونی در اعتراضات خیابانی راهموارکرد. اگر سرکوب مدام و خونین آنها را از حضور فعال در صحنه سیاسی محتاط کرده است، باید نشان داد که تنها با به میدان آمدن تودەها در ابعاد میلیونی می توان ماشین سرکوب رژیم را زمینگیر و انسجام آن را در هم کوبید. چنانچه تودەهای مردم از جنگ داخلی و سوریه ای شدن ایران نگران هستند باید به آنها یادآور شد که در سوریه و لیبی تنها زمانی که در نتیجه یک مبارزه مسلحانه زودرس طبق نقشه بالایی ها، تودەها به حاشیه مبارزه رانده شدند این کشورها به دام جنگ داخلی و نیابتی افتادند. بنابراین تنها حضور مردم در صحنه سیاسی است که می تواند تضمین کند جنبش انقلابی جاری به سرنوشت خیزش های تودەای در سوریه و لیبی دچار نمی گردد.


از دیگر ملزومات پیشروی این جنبش انقلابی سازمانیابی است. تردیدی نیست که در این جنبش عنصر سازمانیابی وجود دارد. همین شبکه جوانان انقلابی در محلات شهرهای مختلف، نهادها و تشکل های متعدد دانشجویی و دانش آموزی که در این دوره گسترش یافته اند، سازمان های سراسری معلمان و بازنشستگان که با تکیه به آن در این دوره چندین اعتصاب و اعتراض سراسری را سازمان دادند، شبکه های رهبران و محافل کارگری و کمیته های اعتصاب در جنبش کارگری که بدون آنها سازماندهی اعتصابات و اعتراضات کارگران قابل تصور نیست، تشکل مادران جانباختگان، تشکل های زنان و نویسندگان همه از وجود درجه ای از سازماندهی و کار متشکل خبر می دهند. روشن است که این سطح از تشکل و سازمانیابی موجود با نیازهای این جنبش عظیم خوانایی ندارد. باید تلاش کرد در دل این جنبش عنصر سازمانیابی را تقویت کرد. 


یکی دیگر از پیش شرط های پیشروی جنبش انقلابی جاری شکل دادن به رهبری سراسری است. پدیده رهبری از عنصر سازمانیابی جدا نیست. این جنبش به میزان پیشرفت در امر سازمانیابی از رهبری هم برخوردار بوده است. خیزش ها و اعتراضات تودەای و اعتصابات کارگری در سالهای اخیر رهبران خود را هم پرورده کرده اند. روشن است که رهبری فعلی جنبش عمدتاٌ خصلت محلی دارد و پاسخگوی نیاز یک جنبش سراسری نیست. با اینحال به هم مرتبط شدن و به هم پیوستن این رهبران محلی می تواند گامی در راستای شکل گیری رهبری سراسری باشد. حزب کمونیست ایران باید به این روندها کمک کند. در مسیر تلاش برای پاسخگویی به نیازهای این جنبش انقلابی می توان به این رهبران تلاقی پیدا کرد. احزاب و سازمانهای موجود در جنبش کمونیستی ایران ضروری است با این شبکه رهبران محلی به هم برسند. شکل گیری آلترناتیو رادیکال و سوسیالیستی متکی بر یک پایه اجتماعی نیرومند از این مسیر می گذرد.


در خارج کشور برپایی و شرکت فعال در آکسیون ها در حمایت از خیزش انقلابی جاری و حضور در رسانه ها برای معرفی اهداف آن همچنان از اولویت کار و فعالیت تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران در این دوره است. بسیاری از پناهندگان و مهاجرینی که خود در اعتراض بە سیاستهای سرکوبگرانە رژیم جمهوری اسلامی بە خارج کشور پناه بردەاند امروز در صف اعتراض عمومی علیە رژیم و بە نشانه همبستگی با جنبش انقلابی در ایران بە خیابان می آیند. ما در همکاری با دیگر نیروهای چپ و کمونیست باید وسیعاٌ تلاش کنیم که همە انسانهای آزادیخواه و مترقی که در اعتراض علیە دیکتاتوری و اختناق در ایران و برای رهایی کارگران، زنان، جوانان، ملیتهای تحت ستم و همە مردم ستمدیدە و جان بە لب رسیدە ایران بە میدان می آیند را در صفهای قدرتمند علیە جمهوری اسلامی بسیج نماییم. برای جلب این نیروی وسیع بایستی سبک کاری جدید و فراسازمانی که مناسب این شرایط جدید برای جلب همبستگی عمومی باشد در پیش گرفت. در این راستا می توان به تقویت و گسترش شوراهای همبستگی با جنبش انقلابی ایران و یا هر نهاد مبارزاتی دیگری که بتواند کل این پتانسیل اعتراضی علیه جمهوری اسلامی را فعال کند تأکید کرد.


سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

https://cpiran.org

https://komala.co

اشتراک در شبکه های اجتماعی: