پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ | 26 - 12 - 2024

Communist party of iran

جمهوری اسلامی زیر منگنۀ همکاری با چین و فشارهای آمریکا


برآمد چین به عنوان یک قدرت نوظهور در قرن بیست ویکم، تحولات عظمی را در موازنۀ قدرت میان قدرتهای بزرگ سرمایه داری جهانی و منطقه ای پدید آورده است. بر متن این تحولات، جمهوری اسلامی ایران در طول چند دهۀ گذشته برای خارج شدن از زیر فشار قدرتهای غربی، روابط خود با چین را به عنوان متحدی قابل اعتماد و «شرقی» ارتقا داده، به طوری که این دو کشور سند پیمان راهبردی ۲۵ ساله را امضا کرده اند که هنوز هم از آشکارساختن مفاد آن امتناع می ورزند. اقتصاد ایران به تدریج در اقتصاد روبه رشد چین ادغام شده و وابستگی اش بیش از هر زمانی تشدید شده است. اما چین رفته رفته دامنۀ نفوذ خود را در ایران گسترش داده و هژمونی و موقعیت برتر خود را استحکام بخشیده است.


به رغم این درجه از روابط اقتصادی، رژیم ایران نه تنها قادر نبوده به موقعیت خود در تنشهای ژئوپلیتیکی با قدرتهای غربی و منطقه ای را برتری بخشد و خود را از این مخمصه ها رها سازد، بلکه گسترش روابط فزاینده اش با چین را نیز تحت تأثیر قرار داده و با تنگناهای جدیتری مواجه کرده است. این معضل یکی از بیشمار فاکتورهایی است که جمهوری اسلامی را در مذاکراتش با قدرتهای غربی بر سر «احیای برجام» در موقعیت ضعیف و فرسوده تری قرار داده است.


در همین رابطه، مجید رضا حریری، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین روز چهارشنبه ۱۷ آذر در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اعلام کرد که تجارت ایران با چین تحت تاثیر تحریم بوده و ایران از رتبۀ اول تجارت با چین به رتبۀ پنجم سقوط کرده است. مقامات رژیم ایران درحالی به درماندگی خود در روابط با چین اعتراف میکنند که ایران طی دو دهۀ گذشته بیش از هر زمانی به اقتصاد چین وابسته و متکی بوده است. در اواخر دهۀ ۸۰ شمسی چین به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل شد. طی بازۀ زمانی ۲۰۰۴ تا ۲۱۹ سرمایه گذاریهای چین تقریباً دوسوم کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران را تشکیل میداد. این امر موقعیت انحصاری و هژمونیکی برای چین در راستای تعقیب منافع اقتصادی و سیاسیش در ایران ایجاد کرده است. سرمایه گذاری چین در ساخت شبکه های خطوط راه آهن، مترو، جاده و بزرگراههای ایران، روند درهم تنیدگی اقتصادی این کشور را از طریق «جاده ی ابریشم نوین» شدت بخشیده است.


چین به دلیل گسترش حوزۀ نفوذ خود در ایران، همواره زیر تیغ دولبۀ فشارهای آمریکا قرار داشته است. تحریمهای آمریکا علیه ایران، فرصتهای مناسبی را برای شرکتهای بزرگ نفتی چین ایجاد کرد تا جایگزین شرکتهای فراملیتیِ نفتی غربی شوند و مجموعه ای از قراردادهای سرمایه گذاری در پروژه های بالادستی و پائین دستی در بخش انرژی ایران را امضا کنند. اما تحریمها همزمان روابط چین و ایران را مستقیماً نشانه گرفته است. برای نمونه، برآیند تحریمهای آمریکا پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶، روند واردات چین از ایران از ۲۷  میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ به حدود ۶.۵ (شش و نیم) میلیارد دلار در سال۲۰۲۰ کاهش یافت. بعلاوه، تا سال ۲۰۱۹ خزانه داری آمریکا پنج شرکت غول پیکر چین و شش تبعۀ چینی را به دلیل همکاری با ایران تحریم کرد. این تحریمهای سنگین نیز واردات نفت چین از ایران را شدیداً کاهش داد و صادرات نفت ایران به چین در سال ۲۰۱۹ تقریباً به ۷ میلیارد دلار سقوط کرد و در سال۲۰۲۰ به ۱.۳ (یک و سه دهم) میلیارد دلار یعنی پایینترین حد خود در دو دهۀ گذشته رسید.


در نمونه های دیگر، اگرچه قرارداد برقی کردن راه آهن سریع السیر تهران – مشهد به ارزش ۱.۵ (یک و نیم) میلیارد دلار در مرداد ۹۶ میان ایران و اِگزیم بانک چین منعقد شد، اما معاون وزیر راه ایران در بهمن ۹۹ خبر خروج چین از این پروژه را اعلام کرد. این درحالیست که این پروژه بخشی از خط ریلی «جاده ی ابریشم نوین» است که چین را از طریق آسیای مرکزی به بازارهای عمده و منابع انرژیِ مناطق نفتخیز خاورمیانه و دریای خزر و قلب آسیای غربی و اروپا متصل میکند. تحریمهای اعمال شده، عامل اصلی خروج سرمایه گذاران چینی از این پروژه های مهم است.


بر بستر چنین اوضاع پرتنشِ جهانی و منطقه ای است که «حریری» آیندۀ مناسبات اقتصادی ایران و چین را منوط به سرنوشت مذاکرات برجام میکند و میگوید: «وقتی ما تحت تحریم هستیم در مذاکرات تجاری با طرفهای چینی در موضع ناچاری هستیم؛ علاوه بر این بسیاری از شرکتهای چینی که در صحنۀ بین المللی فعال هستند بنابر ملاحظات تحریمی به راحتی با ما کار نمیکنند. ما در فضای جذب سرمایه گذاری چینی و همچنین پیشبرد پروژه های مشترک که قرار بود به صورت فاینانس انجام شود و همینطور در حوزه تجارت حتما دچار مشکل شده ایم.»


بنا براین دست به عصا بودن چین در مناسبات با ایران و گردن نهادن به فشارهای آمریکا، تا حد زیادی برخاسته از گره خوردن اقتصاد و منافع کلان آن به اقتصاد جهانی است. به همین دلیل پکن دورنما و منافع کلان جهانی خود را فدای روابط محدود خود با تهران نمیکند و مدام درحال جبران کاهش فعالیتهایش در ایران از طریق جایگزینِی کشورهای انرژی خیز است.


جمهوری اسلامی میان منگنۀ امیدبستن به همکاری با چین و فشارهای آمریکا گرفتار شده است. این معضل رژیم ایران را در مذاکرات برجام در موقعیت زبونی و دفاعی قرار داده و علیرغم لفاظیهای پوشالیِ سران حکومت، ناچار است به خواسته های دولتهای غربی گردن نهد. اگر این فاکتور را در کنار مبارزات و غلیانهای گسترده و بی وقفۀ اجتماعی در ایران و نیز بحران و ورشکستگی اقتصادی رژیم حاکم قرار دهیم، این واقعیت را نشان میدهد که رژیم ایران بیش از هر زمان دیگری در موقعیت عقبنشینی و درماندگی قرار دارد و بیش ازپیش فرسوده شده و سرانجام مجبور است جام زهر را در لفافۀ «نرمش قهرمانانه» سر کِشد و خوار و زبونیِ صد چندانش را بپذیرد.


آنچه مایۀ امید است و میتواند مبارزات توده های مردم کارگر و زحمتکش را در بُحبُوحۀ بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیش برد، استمرار اعتصابات و اعتراضات پرخروش و نویدبخش کارگران، معلمان، زنان و دیگر توده های تهیدست است. تنها بر متن پیشروی این مبارزات است که این جنبشها قادر خواهند بود روند تشکل یابی و انسجام و اتحاد سراسریشان را فرآهم و تقویت نمایند و مسیر سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی را تسهیل و مهیا سازند.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: