شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ | 07 - 06 - 2025

Communist party of iran

جرج حبش: اگر می‌خواهید برای فلسطین کاری کنید اول علیه دولت‌های ارتجاعی خود بایستید!


شیوا سبحانی



در نخستین روز خرداد ۱۴۰۴، تجمعی تحت عنوان «دفاع از فلسطین» در مقابل دانشگاه تهران برگزار شد. سازمان‌دهی این آکسیون، به‌ظاهر مردمی، اما در عمل تماما از سوی ساختارهای حکومتی و نهادهای امنیتی و وابسته به جناح موسوم به «محور مقاومت» انجام شده بود. با بررسی دقیق‌تر، روشن می‌شود که این گردهمایی بیش از آن‌که نشانگر حمایت واقعی از مردم فلسطین باشد، تجلی دیگری از بهره‌کشی ایدئولوژیک دولت از درد و رنج ملل تحت ستم برای اهداف داخلی و ژئوپلیتیکی خویش است.


مسئله‌ی فلسطین نه به عنوان ابزاری برای رقابت میان بلوک‌های قدرت، بلکه به مثابه‌ی بخشی از پیکره‌ی مبارزات ضدسرمایه‌داری در سطح منطقه‌ای و جهانی شناخته می‌شود. اما در ایران، حاکمیت با مصادره‌ی نمادین این مبارزه، تلاش دارد تا از خشم توده‌ها نسبت به شرایط وخیم اقتصادی و سرکوب سیستماتیک، افکار عمومی را منحرف کرده و تصویری از خود به عنوان مدافع مظلومان جهان به نمایش بگذارد.
نهادهای برگزارکننده‌ی این آکسیون، همان‌هایی‌اند که روزانه در خیابان‌های همین شهر، هر صدای معترضی را با باتوم و زندان خاموش می‌کنند. حضور این نیروها در صف مقدم “حمایت از فلسطین” ، طنزی تلخ و نمادین است. کسانی که در سرکوب جنبش‌های مردمی در داخل کشور نقشی محوری دارند، خود را متولی مبارزات خلق‌های دیگر معرفی می‌کنند. اما تاریخ جنبش‌های انقلابی نشان داده که همبستگی واقعی، نه از دل سرکوب داخلی، که تنها از دل مبارزه‌ی مشترک علیه تمامی اشکال سلطه و استثمار می‌جوشد.

آنچه به نام «محور مقاومت» شناخته می‌شود، ائتلافی است از دولت‌ها، شبه‌نظامیان و نیروهای نظامی که بیشتر به دنبال تثبیت قدرت سیاسی خود در منطقه‌اند تا رهایی مردم فلسطین. پروژه‌ی محور مقاومت، با تمامی شعارهای ضد امپریالیستی‌اش، در عمل تابع منطق سرمایه‌داری  و هژمونی‌طلبی منطقه‌ای است. این نیروها، برخلاف تبلیغات رسمی، نه تنها هیچ نوع بدیلی برای نظم موجود سرمایه‌داری ارائه نمی‌دهند، بلکه خود به بازتولید آن در اشکالی دیگر مشغول‌اند.
در داخل کشور نیز، دستگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی به‌طور مستمر تلاش کرده تا با محور قرار دادن مسئله‌ی فلسطین، بحران‌های داخلی را در سایه‌ی دشمن خارجی کمرنگ سازد. در این چارچوب، فلسطین بهانه‌ای می‌شود برای سرکوب اعتراضات کارگران، زنان، معلمان، و دانشجویان. هر بار که توده‌های مردم به خیابان می‌آیند تا صدای اعتراض خود را بلند کنند، حاکمیت تلاش می‌کند تا با تحریک احساسات ضدصهیونیستی و «ضد استکباری»، نوعی اجماع ساختگی تولید کند؛ اجماعی که به‌جای تکیه بر عدالت اجتماعی، بر طبل امنیت، بیگانه‌ستیزی و تبعیت از نظم موجود می‌کوبد.

همبستگی با فلسطین به معنای همسویی با رژیم‌های سرکوبگر منطقه‌ای نیست؛ بلکه تلاشی است برای برقراری پیوند میان مبارزات توده های تحت ستم، از غزه تا زاهدان، از جنین تا کردستان. بدین‌سان، مبارزه برای آزادی فلسطین نمی‌تواند از مبارزه برای آزادی در داخل کشور جدا باشد. هر نوع همبستگی واقعی با مردم فلسطین باید از دل تقابل با نظام سیاسی ـ اقتصادی حاکم بر ایران نیز عبور کند.

در تجمع روز اول خرداد، حضور چهره‌های امنیتی، نظامی، و سخنرانانی از جناح‌های رسمی، خود گواهی روشن است بر ماهیت فرمایشی آن. شعارها، نه حامل خشم توده‌ای، که انعکاس گفتمان رسمی جمهوری اسلامی بود. فقدان هرگونه شعار مستقل، رادیکال یا ضدسرمایه‌داری در این تجمع، آن را به صحنه‌ای تبلیغاتی تقلیل داده بود؛ صحنه‌ای که بیش از آن‌که نشانگر همبستگی با مردم فلسطین باشد، ابزاری بود برای بازتولید مشروعیت نظام در داخل.

کمونیست ها موظف‌اند این نمایش‌های فرمایشی را افشا کرده و بر این نکته پافشاری کنند که مبارزه با صهیونیسم، بدون مبارزه با سرمایه‌داری ممکن نیست. آنچه امروز در خیابان‌های تهران به‌نام دفاع از فلسطین برگزار می‌شود، در واقع بخشی از سازوکار بازتولید نظم سرمایه‌دارانه در ایران است؛ نظمی که از یک‌سو کارگران را به فقر می‌کشاند و از سوی دیگر، با مصادره‌ی نمادهای مبارزاتی ، تلاش دارد خود را بدیل آن معرفی کند.
در نتیجه، تحلیل رویدادهایی از این دست، باید همواره با در نظر گرفتن پیوند درونی‌شان با ساختار طبقاتی و سیاسی کشور انجام شود. نمی‌توان از یک‌سو خواهان آزادی برای فلسطین بود و از سوی دیگر، از رژیمی دفاع کرد که در داخل کشور، آزادی ابتدایی‌ترین حق انسانی را سرکوب می‌کند.
از این رو، لازم است کمونیست ها، با افشای نفاق سیاسی حاکمان و نشان دادن پیوند مبارزات زحمت‌کشان، بر استقلال جنبش‌های اجتماعی تأکید کنند. دفاع از فلسطین تنها در  صورتی معنا دارد که بخشی از یک مبارزه‌ی انترناسیونالیستی علیه تمام اشکال سرکوب استثمار و سلطه باشد ـ چه در تل‌آویو، چه در تهران.





اشتراک در شبکه های اجتماعی: