جدال و کشمکش بر سر برجام
چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰
دولت روحانی با همه خیزهائی که برای به انتها رساندن برجام برداشته بود و با وجود اینکه دستکم در مدیای رسمی پنج بعلاوه یک از پیشرفتهای محسوس و حتی تنظیم سند نهائی سخن رانده میشد، اما کادر رهبری سپاه پاسداران مصصم بود که سرنوشت برجام به دست آن بخش از رژیم رقم بخورد که تمام ارگانهای قدرت را به انحصار خود در آورده بود. همانهائی که هیأتهای قبلی مذاکره کننده را به سازش با” شیطان بزرگ ” متهم میکردند، چاره ای نداشتند که بر سر میز مذاکره برگردند. آنها خوب میدانستند علیرغم وارونه نمائی ها، راز پنهانی نبود که خامنه ای در تمام مدت نه تنها در جریان مذاکرات قرار داشته، بلکه بنا به گفته هیأت مذاکره کننده رژیم، خامنه ای آخرین دستورات را در این زمینه صادر میکرده است. با وجود همه دولت رئیسی به چند ماه وقفه نیاز داشت تا خود را برای دور بعدی مذاکرات آماده کند. از ابتدا هم روشن بود که رژیم چاره ای به جز بازگشت به مذاکرات ندارد. بحران اقتصادی و تحریم های بین المللی بیش از اندازه گلوی رژیم را فشار داده و بلند پروازیهای آن را با بن بست جدی روبرو ساخته بود. آنگونه بود که دور جدید مذاکرات در وین از هشتم آذر آغاز شد. این دور از مذاکرات در شرایط نوین جهانی انجام میگرفت. موضع دولت بایدن در مورد بازگشت به توافقات برجام با استقبال متحدین غربی آمریکا روبرو شده و در نتیجه آنها برخلاف دوران ترامپ تا حدود زیادی با زبان یکسانی در مقابله به سیاستهای جمهوری اسلامی سخن میرانند. در دورانی که ترامپ نزدیکترین متحدینش در اروپا را تهدید به جنگ تجاری مینمود، رژیم ایران کوشش میکرد در میان شکاف های آنها بازی کند. همین امر در مورد روسیه و چین دو عضو دیگر برجام هم صدق میکرد. اگر در دوره ای این رژیم بود که از رقابتهای غرب با روسیه و چین برای رسیدن به اهدافش در برجام استفاده میکرد، اکنون حدت یابی کشمکش ها بین غرب و روسیه و چین سبب گشته است که این دو کشور از اهرم جمهوری اسلامی در این کشمکش ها بهره جویند و این هیچ معنائی جز این ندارد که اینبار روسیه و چین، جمهوری اسلامی را قربانی خواهند کرد. اینکه در گفتگوهای دوگانه بایدن و پوتین از جمله مسئله برجام مورد بحث قرار گرفته خود بیان همین امر است. آنچه که روشن است با وجود اهداف متفاوتی که طرفهای مقابل رژیم در این گفتگوها دارند، رژیم راهی جز عقب نشینی برای نجات خودش ندارد. بیانیه های رسمی و غیر رسمی شرکت کنندگان در گفتگوها مهر همین وضعیت را بر خود دارند. زمانی که نمایندگان رژیم بعد از شش ماه وقفه به سر میز باز گشتند، صحبت از اسناد جدیدی میکردند که نمایندگان رژیم تهیه و در اختیار هیئت های مذاکره کننده قرار داده بودند. این اسناد با واکنش تند طرف های غربی مواجه شده و سرانجام از دور خارج شدند. اکنون طرح مشترک جدیدی مبنای مذاکرات قرار گرفته است. هر چند که مرندی مشاور تیم مذاکره کننده رژیم از مضمون موضوعات طرح شده در اسناد جدید چیز چندانی نگفته و تنها به این اکتفا کرده که اضافه نشدن موضوعات جدید “حق دولت ایران را تأمین نمیکند”، ولی نماینده ویژه روسیه در مصاحبه ای اعلام کرد که چین و روسیه “ایران را متقاعد کردند که از برخی مواضع وخواسته های حداکثری خود عقب نشینی کند”. او عنوان کرد که اصرار بر اینکه مذاکرات فقط بر تحریم ها متمرکز باشد و نه موضوع هسته ای، یکی از مواردی بود که جمهوری اسلامی پذیرفته تا از آن “عقب نشینی” کند.
در حالیکه علی باقری رئیس هیأت مذاکره کننده رژیم اسلامی در وین گفتگوهای دور هشتم را مثبت ارزیابی کرده و فرستاده ویژه روسیه مذاکرات چند روز اخیر را ” مفید وسازنده ” خواند، در مقابل آلمان، فرانسه و بریتانیا در بیانیه ای این مذاکرات را دارای وضعیت ” اضطراری” خواندند.آنها هشدار دادند که برای رسیدن به توافق برجام تنها “چند هفته ” و نه چند ماه فرصت باقی مانده است.همزمان مقامات آمریکائی هم با بیان اینکه مذاکرات به کندی پیش میروند، تهدید کردند که در صورتی که مذاکرات وین به نتیجه نرسد تحریم های بیشتری علیه جمهوری اسلامی وضع خواهند کرد.
واقعیت این استکه علیرغم لاف وگزاف های سران رژیم هیچ زمانی جمهوری اسلامی چنین در چنبره بحرانهای چند گانه گرفتار نبوده است. هم سران رژیم و هم دولت های مذاکره کننده میدانند که جمهوری اسلامی در داخل ایران با یک موج فزاینده اعتصابات کارگری و جنبش های اعتراضی و خیزشهای توده ای روبرو است. سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی هم با بن بست مواجه شده است و همه این فاکتورها میدان مانور رژیم در مذاکرات برجام را بسیار تنگتر از گذشته کرده است.
به رغم فراز و نشیب های این مذاکرات، جمهوری اسلامی برای بقای خود راهی جز سازش در پیش ندارد. رژیم جمهوری اسلامی با این سازش یکی از سلاح های خود را در مقابله با کارگران و مردم حق طلب و آزادیخواه ایران از دست می دهد. رژیم جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند به بهانه مقابله با دشمن خارجی عوارض مصیبت بار تحریم های اقتصادی و امنیتی کردن فضای حاکم بر جامعه و زیر پا نهادن ابتدایی ترین حقوق انسانی را به مردم تحمیل نماید. فعالین و پیشروان آگاه جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی که از همان ابتدا ماهیت طبقاتی و سیاست امپریالیسم آمریکا و رژیم جمهوری اسلامی در نزاع بر سر برنامههای هستهای رژیم را ارتجاعی و سرمایه دارانه و در ضدیت آشکار با منافع کارگران و مردم ستمدیده میدانستند، لازم است بن بست رژیم در تداوم این سیاست را محصول مبارزات خود بدانند. در عالم واقع فاکتور هراس از اعتراضات کارگری و توده ای عامل مهمی در به بن بست کشاندن سیاست ارتجاعی رژیم است. فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی با شناخت توازن قوای جدید و بن بستهایی که رژیم به دان گرفتار آمده است لازم است خود را برای نبردهای سرنوشت ساز آماده نمایند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له