جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ | 29 - 03 - 2024

Communist party of iran

جایگاه و اهمیت اعتصابات کارگری در شرایط سیاسی کنونی


علیرغم غیر قانونی بودن اعتصاب کارگری در رژیم جمهوری اسلامی و علیرغم وجود دیوار سانسور رسانه های وابسته به رژیم، روزی نیست که اخبار اعتصابات و اعتراضات کارگری از گوشه و کنار ایران به گوش نرسد. روند رو به رشد اعتصابات و اعتراضات کارگری در ماههای اخیر نشان از آن دارد که کارگران ایران زیر فشار های روز افزون و کمرشکن اقتصادی کارد به استخوانشان رسیده است. شرایط عینی زندگی و ابعاد بی حقوقی کارگران راهی برای عقب نشینی آنان از زیر فشارهای اقتصادی و تعرض هر روزه سرمایه داران و دولت به سطح زندگی و معیشت شان باقی نگذاشته است. اعتصابات شکوهمند و پی در پی کارگران هفت تپه، اعتصاب کارگران صنایع نفت و پتروشیمی، اعتصاب کارگران معادن، اعتراضات کارگران شهرداری ها و معلمان که طی ماههای اخیر در جریان بوده اند این واقعیت را بخوبی نشان می دهند.


کارگری که هشتش در گرو نهش است، اگر از کار اخراج شود و یا اگر در برابر کاری که انجام داده دستمزدی دریافت نکند، هیچ پس انداز و اندوخته ای ندارد تا با آن زندگی خود و خانواده اش را تامین کند. کارگران در شرایطی که هیچ راهی برای عقب نشینی برویشان باز نیست، بناگزیر راه مبارزه و نبرد با صاحبان صنایع و دولت را در پیش گرفته اند. اگر چه کارگران در جریان بسیاری از این اعتصابات و نبردها موفق شده اند عقب نشینی هایی را به کارفرمایان، صاحبان صنایع و دولت تحمیل کنند و حقوق خود را از حلقوم آنان بیرون بکشند، اما نباید اهمیت و ارزش واقعی این مبارزات و اعتصابات کارگری را به دستاوردهای اقتصادی آن محدود بدانیم. فعالین و پیشروان رادیکال جنبش کارگری، دستاوردها و نتایج سیاسی و روحی این اعتصابات را علیرغم اینکه ممکن است دستاورد اقتصادی آنها محدود باشد را دست کم  نمی گیرند. کارگران آگاه می دانند که در شرایطی که پیامد بحران ساختاری سرمایه داری ایران، تداوم تحریم های بین المللی و پیامدهای اقتصادی فاجعه کرونا و تشدید فقر و فلاکت اقتصادی آثار ویرانگر خود را بر کار و زندگی طبقه کارگر بجای گذاشته است، کارگران بدون این مبارزه نمی توانند زمینه های خود رهایی طبقه خویش را فراهم کنند.


اگر چه برخی از اعتصابات و مبارزات کارگران از درجه بالایی از سازمانیافتگی و رهبری برخوردارند و برخی از اعتراضات خود انگیخته بنظر می رسند، اما در خودانگیخته ترین اعتراضات کارگران هم درجه ای از سازمانیابی و رهبری وجود دارد. به رغم اینکه که بخشی از اعتراضات کارگری بر محور دریافت حقوق و دستمزدهای معوقه شکل می گیرند، اما طرح خواسته های تعرضی نشان از آن دارد که جنبش کارگری از موضع دفاعی فاصله می گیرد. جدای از اینها تداوم و گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری در ماههای اخیر از چند نظر اهمیت دارند.


اول، رشد اعتصابات و اعتراضات کارگری در ماههای اخیر و بویژه آغاز اعتصاب سراسری کارگران صنایع نفت و پتروشیمی درست یک روز بعد از پایان نمایش انتخاباتی و بیرون آوردن ابراهیم رئیسی از صندوق آراء به عنوان نماد استراتژی گسترش سرکوب، نشان می دهد که کارگران ایران مرعوب سرکوب های خونین رژیم در برخورد به این اعتراضات توده ای، و بگیر و ببند هر روزه فعالین کارگری و رهبرانشان بمنظور وحشت پراکنی در میان صفوف کارگران نشده اند. نشانه آن است که کارگران نمی خواهند مانند گذشته به زندگی خودشان ادامه دهند و مانند گذشته غارت شوند.


دوم،  موج پی در پی اعتصابات کارگری و تأثیرات آن بر فضای سیاسی جامعه بار دیگر گفتمان طبقاتی را برجسته کرد، نقش طبقه کارگر در تحولات آتی را برجسته تر نشان داد، و افسانه پردازی در مورد نقش طبقه متوسط را به حاشیه راند.


سوم، طرح مطالبه افزایش دستمزدها تا سقف دوازده میلیون تومان در ماه، خواست ده روز مرخصی در برابر بیست روز کار، پایان دادن به نقش شرکت های پیمانکاری، حق ایجاد تشکل مستقل و … از جانب کارگران صنایع نفت و پتروشیمی، خواست پایان دادن به خصوصی سازی و به گِل بستن درب شورای اسلامی از جانب کارگران هفت تپه، مطالبه بهداشت و تحصیل رایگان از جانب معلمان همگی نشانه آن است که مبارزات کارگران از موضع دفاعی فاصله گرفته و روش و اسلوب تعرضی بخود گرفته است. در واقع بخش پیشرو طبقه کارگر پرچم مبارزه علیه فلاکت اقتصادی که خواست اکثریت مردم ایران است را در دست گرفته است.


چهارم ، گسترش این اعتراضات که نشانه پر شدن پیمانه صبر و تحمل کارگران است، نقش تعیین کننده ای در زنده نگاه داشتن و تقویت فضای مبارزاتی و باز کردن فضای سیاسی در جامعه دارد. در شرایطی که بخش وسیعی از نیروهای اپوزیسیون بورژوایی برای جابجائی و گذار از رژیم جمهوری اسلامی به بند و بست از بالا و به دخالت قدرت های امپریالیستی امید بسته اند، تداوم بی وقفه مبارزات کارگران آن روزنه ای است که روحیه مبارزه جویی را دامن می زند و امید به تحول انقلابی و عبور از دوره حاکمیت جنایتبار جمهوری اسلامی را در دلها تقویت می کند.


پنجم، رشد اعتصابات و اعتراضات کارگری در همانحال بستر بسیار مناسبی را برای تشکل یابی طبقه کارگر فراهم آورده است. تشکل توده ای و طبقاتی کارگران محصول مبارزه است. تشکل یابی طبقه کارگر نمی تواند درخلاء انجام گیرد. اعتصاب که ابزار مبارزه دسته جمعی کارگران و مدرسه ای برای آموزش طبقه کارگر و پیشروانش در مبارزات سرنوشت سازی است که پیش رو دارد، در همانحال وسیله و مکانیسمی است که کارگران از طریق آن به ضرورت متشکل شدن پی میبرند. کارگران هفت تپه در دل مبارزات و اعتصابات شکوهمند خود با برگزاری منظم مجامع عمومی به عنوان پایه تشکل شورایی، با دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها، با انتخاب نمایندگان خود برای پیگیری خواسته ها یشان، نشان دادند که ایجاد شوراهای کارگری امری ممکن است.


ششم، همین روند تاکنونی مبارزات کارگری نشان می دهد که جنبش کارگری در سیر تحولاتی که پیشاروی جامعه قرار دارد آگاهانه تر حرکت خواهد کرد. این بار و در هر برآمد توده ای، جنبش کارگری نه حول مطالبات مبهم، بلکه با خواستها و مطالبات مستقل طبقاتی خود به میدان می آید. در روند رو به پیش این مبارزات از آنجا که میان مبارزه اقتصادی و مبارزه سیاسی کارگران ارتباط و تأثیر متقابلی وجود دارد، مبارزه اقتصادی کارگران عملا با مبارزات سیاسی آنان در هم می آمیزد. کارگرانی که به رغم قانون دستمزد وزارت کار رژیم سرمایه، مطالبه ۱۲ میلیون تومان در ماه را مطرح کنند، کارگرانی که سیاست خصوصی سازی یعنی یکی از سیاست های نئولیبرالی کلان رژیم را به چالش می کشند، کارگرانی که خواست حق آزادی تشکل مستقل کارگری را مطرح می کنند، معلمانی که خواست تحصیل و بهداشت رایگان را در سر لوحه خواسته های خود قرار می دهند، عملا مرزهای مبارزه اقتصادی را پشت سر گذاشته و مطالباتشان با مبارزه سیاسی در هم می آمیزد.


اما تجربه ایران و نیز تجربه تحولات انقلابی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه در یک دهه گذشته به ما نشان می دهد که طرح مطالبات مستقل به تنهایی نمی تواند پیروزی جنبش کارگری و به تبع آن جنبش توده ای را تضمین کند. آنچه اهمیت تعیین کننده دارد این است که طبقه کارگر نه تنها با خواستهای مستقل خود بلکه با تشکیلات مستقل و با استراتژی سوسیالیستی روشن و چه باید کرد خودش به میدان بیاید، بطوریکه از قبل تصویر روشنی از مراحل مختلف پیشروی جنبش طبقاتی خود داشته باشد. برای جنبش طبقه کارگر ضروری است که جنبش های اجتماعی دیگر نظیر جنبش زنان، جنبش دانشجویی و جنبش انقلابی کردستان و دیگر جنبش های اعتراضی پیشرو را با خود متحد و همراه کند، نقش هژمونیک پیدا کند و این امر بدون تحزب کمونیستی طبقه کارگر در ابعاد اجتماعی ممکن نیست.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: