جایگاه و اهمیت اعتصابات و اعتراضات کارگری در اوضاع سیاسی کنونی
یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲
خیزش انقلابی ژینا که بیش از یک سال از عمر آن می گذرد مانند خیزش های انقلابی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ بطور عینی توازن قوا را به سود جنبش کارگری، جنبش زنان و دیگر جنبش های اجتماعی تغییر داده و زمینه مناسب تری را برای گسترش مبارزات کارگری و توده ای فراهم آورده است. در واقع خیزش سراسری ژینا زمین سیاسی ایران را برای رشد مبارزات اقتصادی و سیاسی کارگران و جنبش های اعتراضی دوباره شخم زد و تقویت کرد. خیزش انقلابی ژینا بار دیگر نشان داد که این برآمدها و موج های جوشان مبارزه سیاسی بر متن تعمیق بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی چگونه می توانند گرایش و میل درونی کارگران را برای مبارزه شدت ببخشند. اعتصابات کارگران در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی، فولاد اهواز، اعتراضات بازنشستگان و اعتصاب شکوهمند کارگران ذوب آهن اصفهان در ادامه همین روند و بر متن توازن قوای جدید جریان پیدا کردەاند. تداوم و گسترش اعتراضات و اعتصابات کارگری درهفته های اخیر از چند نظر اهمیت دارند.
اول- رشد اعتصابات و اعتراضات کارگری در ماههای اخیر و بویژه یکشنبەها، دوشنبەها و سه شنبەهای اعتراضی بازنشستگان، اعتراضات ادامه دار کارگران نفت و گاز و پتروشیمی و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان به روشنی نشان می دهد که موج اعدام ها و بگیر و ببند فعالین جنبش های اجتماعی، تهاجم به زنان بی حجاب و تعرض برنامه ریزی شده و سازمانیافته به جنبش دانشجویی نتوانسته جنبش کارگری ایران را مرعوب سازد. این جنبش اعتراضی نشان از آن دارد که کارگران مدتها است از زندگی به روال سابق فاصله گرفته و نمی خواهند مانند گذشته غارت شوند.
دوم- موج اخیر اعتراضات بازنشستگان و ابتکار برپایی یکشنبه ها، دوشنبه ها و سه شنبه های اعتراضی که چند ماه است ادامه دارد نشان از این دارد که این مبارزات وارد دوره جدیدی شده است. بازنشستگان با پیگیری و شور مبارزاتی خود و با ابتکاراتی که از خود نشان داده اند به بهترین نحو راه بازگشت به خیابان را به بخش های محروم جامعه نشان می دهند. بازنشستگان با راهپیمایی و حمل پارچه نوشته ها و پلاکاردهایی که مطالبات خود را بر آن نوشته اند و با سر دادن شعارهای کوبنده تا محل تجمع خود راهپیمایی می کنند و با سخنرانی های سیاسی و پرشور سیاست های دولت اسلامی سرمایه داران را به چالش می کشند. بازنشستگان با این پیگیری و ابتکارات دارند در توده عظیم ناراضی اما خاموش، جسارت به میدان آمدن را بوجود می آورند. بازنشستگان نشان می دهند که چگونه باید عمل کرد، تا نیروهای سرکوبگر دشمن نتوانند به راحتی اعتراضات خیابانی و تظاهرات را به جنگ و گریز خیابانی تبدیل کنند.
سوم- گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران در حالی که خط فقر در تهران به ۳۰ میلیون تومان در ماه رسیده است، نشانه پر شدن پیمانه صبر و تحمل کارگران است. گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران اجتناب ناپذیر است چون نه رژیم اسلامی پاسخی به مطالبات کارگران دارد و نه کارگران هیچ راهی برای عقب نشینی دارند. در جریان اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان پیام هر دو جبهه این نبرد کاملا صریح و روشن بود. معاون مدیریت سرمایه نیروی انسانی کارخانه ذوب آهن اعلام کرد که “ما نمی توانیم مطالبات کارگران را (حتی در چهارچوب همین قانون کار) یعنی افزایش دستمزد به نسبت تورم و تأمین سبد معیشت کارگران پاسخ بدهیم”. منظورش این بود که اعتراض را با سرکوب پاسخ می دهند. کارگران هم طی بیانیه ای با صراحت تأکید کردند که: “گارد ویژه و باتوم دیگه اثر ندارد”، همچنین اعلام کردند که: «فراموش نکنید که چرخهای این صنعت با دستان ما میچرخد و با دستان ما نیز میتواند متوقف گردد». اعتراضات و اعتصابات کارگران بویژه در شرایطی که با فروکش اعتراضات خیابانی، فعالین طبقه متوسط روحیه یأس و سرخوردگی را رواج می دهند، نقش تعیین کننده ای در زنده نگاه داشتن و تقویت شور و شوق مبارزاتی و به عقب راندن تلاش های رژیم جهت امنیتی کردن فضای جامعه دارند. در شرایطی که بخش وسیعی از نیروهای اپوزیسیون بورژوایی برای جابجائی و گذار از رژیم جمهوری اسلامی به بند و بست از بالا و به دخالت قدرت های امپریالیستی امید بسته اند، تداوم بی وقفه مبارزات کارگران آن روزنه ای است که روحیه مبارزه جویی را دامن می زند و امید به تحول انقلابی و عبور از دوره حاکمیت جنایتبار جمهوری اسلامی را در دلها تقویت می کند.
چهارم- همین روند تاکنونی مبارزات کارگری نشان می دهد که جنبش کارگری در سیر تحولاتی که پیشاروی جامعه قرار دارد آگاهانه تر حرکت خواهد کرد. این بار و در هر برآمد توده ای، جنبش کارگری نه حول مطالبات مبهم، بلکه با خواستها و مطالبات مستقل طبقاتی خود به میدان می آید. در روند رو به پیش این مبارزات از آنجا که میان مبارزه اقتصادی و مبارزه سیاسی کارگران ارتباط و تأثیر متقابلی وجود دارد، مبارزه اقتصادی کارگران عملا با مبارزات سیاسی آنان در هم می آمیزد. کارگرانی که قانون دستمزد وزارت کار رژیم اسلامی سرمایه داران را به رسمیت نمی شناسند، کارگرانی که سیاست خصوصی سازی یعنی یکی از سیاست های نئولیبرالی کلان رژیم را به چالش می کشند، کارگرانی که بر حق آزادی تشکل مستقل کارگری و آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی تأکید می کنند، معلمانی که تحصیل و بهداشت رایگان را در سر لوحه خواسته های خود قرار می دهند، عملا مرزهای مبارزه اقتصادی را پشت سر گذاشته و مطالباتشان با مبارزه سیاسی در هم می آمیزد. در واقع بخش پیشرو طبقه کارگر پرچم مبارزه علیه فلاکت اقتصادی که خواست اکثریت مردم ایران است را در دست گرفته است.
پنجم – اگر چه اعتراضات منظم و پیگیرانه بازنشستگان کاملا سازمانیافته است، و اعتراضات ادامه دار کارگران نفت و گاز و پتروشیمی درجه بالایی از سازمانیافتگی را نشان می دهد، و اعتصاب ذوب آهن اصفهان با ۱۸هزار کارگر بدون درجه بالایی از فعالیت سازمانیافته غیر قابل تصور بود، با اینحال باید اذعان کرد که حتی در خودانگیخته ترین اعتراضات کارگران هم درجه ای از سازمانیابی و رهبری وجود دارد. این تجارب و کل تجارب جنبش کارگری در ایران و جهان نشان می دهد که اعتصابات و اعتراضات کارگری بستر بسیار مناسبی را برای تشکل یابی طبقه کارگر فراهم می آورد. تشکل توده ای و طبقاتی و مستقل از دولت کارگران محصول مبارزه است. تشکل یابی طبقه کارگر نمی تواند درخلاء انجام گیرد. اعتصاب که ابزار مبارزه دسته جمعی کارگران و مدرسه ای برای آموزش طبقه کارگر و پیشروانش در مبارزات سرنوشت سازی است که پیش رو دارد، در همانحال وسیله و مکانیسمی است که کارگران در ابعاد توده ای از طریق آن به ضرورت متشکل شدن پی میبرند. کارگران هفت تپه در دل مبارزات و اعتصابات شکوهمند خود با برگزاری منظم مجامع عمومی به عنوان پایه تشکل شورایی، با دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها، با انتخاب نمایندگان خود برای پیگیری خواسته ها یشان، نشان دادند که ایجاد شوراهای کارگری امری ممکن است. کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی در جریان مبارزه درجه ای از سازمان پیدا کردند، معلمان و بازنشستگان در جریان اعتراضات خود تشکل سراسری خود را ایجاد کرده و آن را صیقل دادند. این تجارب نشان می دهند که نباید ایجاد تشکل های طبقاتی و توده ای و مستقل از دولت کارگران را به بعد از سرنگونی رژیم اسلامی موکول کرد، بلکه باید برای ایجاد این تشکل ها آستین ها را بالا زد.
اما تجربه ایران و نیز تجربه تحولات انقلابی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه در بیش از یک دهه گذشته به ما نشان می دهد که طرح مطالبات مستقل به تنهایی نمی تواند پیروزی جنبش کارگری و به تبع آن جنبش توده ای را تضمین کند. آنچه اهمیت تعیین کننده دارد این است که طبقه کارگر نه تنها با خواستهای مستقل خود بلکه با تشکیلات مستقل و با استراتژی سوسیالیستی روشن و چه باید کرد خودش به میدان بیاید، بطوریکه از قبل تصویر روشنی از مراحل مختلف پیشروی جنبش طبقاتی خود داشته باشد. برای جنبش طبقه کارگر ضروری است که جنبش های اجتماعی دیگر نظیر جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش انقلابی کردستان، جنبش دفاع از محیط زیست و دیگر جنبش های اعتراضی پیشرو را با خود متحد و همراه کند، و این امر بدون تحزب کمونیستی رهبران، فعالین و پیشروان جنبش طبقه کارگر ممکن نیست.
۱۵ دسامبر ۲۰۲۳
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له