تورم افسار گسیخته و مزد ناچیز کارگران
پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

آیا کسی هست که نداند دستمزد کارگران چقدر ناچیز و بخور و نمیر است؟ علت چیست که بسیاری از کارگران بجز کار در کارخانه به شغلهای دیگر مثل دستفروشی، سیگارفروشی، مسافرکشی و امثال آن روی میآورند؟ در شرایطی که قیمت مایحتاج اولیه و ضروری زندگی هر روزه بالا میرود، دستمزد واقعی و قدرت خرید کارگران هر روز کاهش پیدا می کند. به افزایش قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز خانوادههای کارگری در یک هفته ای که گذشت توجه کنید.
افزایش ۱۳ برابری نرخ آرد صنعتی، افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت ماکارونی، افزایش ۱۳۰ درصدی برنج و افزایش ۱۳۱ درصدی محصولات دارویی، خبر از موج تازه و سرسام آوری از گرانی می دهد. بنا به گزارش ها بعد از افزایش قیمت آرد آزاد، افزایش قیمت نانهای معمولی در نانواییها به نگرانی جدی خانواده های کارگری و اقشار فرودست جامعه تبدیل شده است. هنوز دو ماه از سال ۱۴۰۱ نگذشته است که این موج گرانی، سبد خرید خانوارهای کارگری را به شدت خالی کرده و دستمزد واقعی کارگران شمول قانون کار را بیش از صد درصد کاهش داده است. با اینحال هر وقت کارگران صحبت از لزوم بالا رفتن دستمزدشان را مطرح می کنند، حکومت اسلامی سرمایه داران ادعا می کنند که این کار تورم را بالا می برد، ولی این دروغ بیشرمانه ای بیش نیست. زیرا همه می بینیم که با وجود کاهش دستمزد واقعی کارگران، تورم روز به روز بالا رفته است. در حقیقت تورم و گرانی و سطح پایین دستمزد کارگران هر دو ریشه در نظام سرمایه داری دارند. از نظر سرمایه داران دستمزد باید در حدی باشد که کارگر، همسر و بچه ها و نسل بعدی کارگران را فقط زنده نگه دارد. سرمایه دار فقط خرج زنده ماندن کارگر را می پردازد و در عوض حاصل کارش را تصاحب می کند.
به آخرین مصوبه شورای عالی کار حکومت اسلامی سرمایه داران در مورد تعیین حداقل دستمزد نگاه کنید. بر اساس مصوبه “شورای عالی کار” رژیم، حداقل دستمزد ماهانه کارگران از رقم ۲ میلیون و ۶۵۵ هزار تومان در سال ۱۴۰۰ به چهار میلیون و ۱۸۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرد. بهاین ترتیب یک کارگر فاقد سوابق و سنوات و فرزند، با احتساب مزایای حق مسکن و “بن کارگری” حدود پنج میلیون و۶۸۰ هزارتومان دریافت می کند. تعیین این میزان از حداقل دستمزد در حالی است که دولت هزینه تأمین سبد معیشت کارگران را ۹میلیون تومان در ماه اعلام کرده بود. حداقل دستمزد تعیین شده برای سال ۱۴۰۱ حتی بر اساس هزینه ای که دولت برای تأمین سبد معیشت یک خانوار کارگری تعیین و اعلام کرده ۴۰ درصد پایین تر از خط فقر است. از همان مقطع تعیین حداقل دستمزد و همچنین تصمیم دولت برای حذف ارز ۴۲۰۰ از واردات بسیاری از اقلام مورد نیاز روزانه، و پیش بینی گرانی و تورم سرسام آور، جای سئوال بود که یک خانواده کارگری چگونه از عهده تأمین هزینه سنگین زندگی بر می آید؟
ما می گوییم یک کارگر حق دارد و باید که از آسایش و رفاه برخوردار باشد. کارگر و خانواده اش باید در یک مسکن مناسب زندگی کنند. بتوانند غذای با کالری و انرژی کافی بخورند، از آموزش ، بهداشت و درمان رایگان برخوردار باشند و خلاصه بتوانند مطابق استاندارهای یک زندگی راحت و آسوده در قرن بیست و یکم زندگی کنند. حداقل دستمزد کارگران باید در حدی باشد که هزینه این زندگی را برای یک خانواده کارگری تأمین کند. تازه آنزمان که حداقل دستمزد کارگران متناسب با تأمین هزینه یک زندگی انسانی و مرفه تعیین گردید، دستمزد تعیین شده باید مرتبا و متناسب با بالا رفتن تورم و بالا رفتن سطح زندگی افزایش یابد. حداقل دستمزد باید بوسیله نمایندگان سراسری منتخب کارگران تعیین و تصویب گردد. کارگران و نمایندگان منتخب آنان صلاحیتدارترین مرجع برای تعیین بهای دستمزد و قیمت فروش نیروی کار کارگران هستند.
در ایران، فاصله حداقل دستمزد تعیین شده از جانب “شورای عالی کار” با هزینه تأمین سبد معیشت کارگران که از جانب خود دولت ۹میلیون تومان در ماه اعلام شده است، نشان می دهد که رژیم اسلامی سرمایه داران حتی حاضر نیست هزینه بازتولید نیروی کار که چیزی جز هزینه مایحتاج روزانه کارگر و خانواده اش برای خوردن، پوشیدن و بهداشت و سلامت است را بپردازد.
پدیده “تعیین و قانونی کردن حداقل دستمزد زیر خط فقر” اگر چه به یکی از شاخص های بی حقوقی کارگران در ایران تبدیل شده است، اما به تنهایی ماهیت ظالمانه نظام دستمزدها را نشان نمی دهد. در ایران میلیونها نفر از کارگران و بویژه زنان که بازار کار غیر رسمی و یا در کارگاههای کوچک کار می کنند و از شمول قانون کار خارج هستند، حتی از دریافت این حداقل دستمزد تعیین شده هم محروم می باشند و دستمزدهای به مراتب پایین تری دریافت می کنند.
با توجه به سرسختی سرمایه داران برای پایین نگه داشتن حداقل دستمزدها، تعیین حداقل دستمزدها متناسب با هزینه تأمین یک زندگی انسانی، و تعیین خط قرمز برای سرمایه داران در پایین نگهداشتن دستمزدها به یکی از مطالبات کارگران و به یکی از گره گاههای جنبش کارگری ایران تبدیل شده است. بخش پیشرو جنبش کارگری ایران به عنوان بخشی از جنبش طبقه کارگر جهانی با این هدف که کم درآمدترین بخش طبقه کارگر نیز بتواند با توجه به سطح تورم واقعی، نیازمندیهای اساسی زندگی خود را تأمین نماید، بر افزایش حداقل دستمزدها تأکید می کند.
در این اوضاع بحرانی و پر هرج و مرج و آکنده از فساد نظام سرمایه داری ایران، که همه امور بر قانونمندی مبارزه طبقاتی استوار است، کارگران برای آنکه بتوانند هزینه بازتولید نیروی کارشان را به سرمایه داران و دولت تحمیل کنند و هزینه نیازمندیهای اساسی زندگی خود را تأمین نماید راهی جز متشکل کردن اراده خود ندارند. در این نبرد طبقاتی، کارگران به همان میزان که نیروی طبقاتی خود را متحد و همبسته و سازمانیافته به میدان آورند می توانند از پس طبقه سرمایه دار و دولت اسلامی حامی آن بر آیند و دستمزد متناسب با تامین یک زندگی انسانی را به سرمایه داران تحمیل کنند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له