تناقض و وارونهنمایی در سخنان رفقای جناح راست کومه له
جمعه ۳ دی ۱۴۰۰
نيما .م
احتمالاً خوانندگان این مطلب تا حدودی زیادی در جریان اختلافات سیاسی-تشکیلاتی کومله و حزب کمونیست ایران قرار دارند. اختلافات واقعی و سیاسی درون تشکیلات علیرغم انکار جناح راست، بحران را چنان جدی ساخته است که انشعاب را به مُحتَملترین پیامد تبدیل کرده است.
چنین وضعیتی بیش از همه نتیجهی انکار و رفتار انشعابطلبانهی جناح راست در قبالِ اختلافات واقعی بوده است. ائتلاف و رهبری جناح راست از همان روز اول با لاقیدی و کاملاً نامسئولانه به موضوع اختلافات برخورد کردند. رفیق ابراهیم علیزاده که از ابتدا هرگونه دیالوگ و شفافسازی دربارهی اختلافات را با بزرگنمایی خواندن بایکوت میکرد، امروز پس از آنکه کلِ اهرمهای تشکیلاتی را با روشهای غیردمکراتیک مصادره کرده است و در حالیکه احساس خُرسندیاش را پنهان می کند، از خطر انشعاب سخن میراند!
رفیق ابراهیم در حالی جناح چپ را به حضور در کنگره دعوت میکند که در متن آییننامهی همین کنگره شمشیر قلع و قمع را از رو بسته است! متاسفانه اعضای رهبری کنونی کومله که از هرگونه دفاع سیاسی از مواضع و رفتار سه-چهار سال اخیرشان ناتوان هستند و قادر نیستند حتی یک برگهی A4 در اثبات حقانیت و مشروعیت سیاستهای جدیدشان بنویسند، ناچاراً به وارونهنمایی و توسل به دروغ روی آوردهاند. البته تناقضگویی و تظاهر رفیق ابراهیم به وحدتطلبی را نباید چندان جدی گرفت. تحمیل انشعاب از آنجایی که جناح چپ تشکیلات را حذف می کند، هدف و آرزوی رفیق ابراهیم و هم جناحیهایش است. بدیهی است تا آنجایی که جناح چپ تشکیلات مزاحم اصلی پروژههای آرمانباختهی جناح راست است، تحمیل انشعاب موهبت گرانبهایی است که میخواهد خانه تکانی از کمونیسم را به سرانجام برساند. تحمیل انشعاب و حذف جناح رادیکال، پیششرط و لازمهی فاصله گرفتن از خط رسمی و سنتهای کمونیستی کومله-سازمان کردستان حزب است.
رفیق ابراهیم و همجناحیهایش مدتهاست که به شکلی حسابشده و خزیده، راست روی را در دستور کار قرار دادهاند. جایگزین کردن تبلیغ برنامهی حاکمیت احزاب به جای تبلیغ و تلاش عملی برای استقرار برنامهی حاکمیت شورایی مردم در کردستان، نزدیکی و همکاری استراتژیک با احزاب بورژوا-ناسیونالیست کُرد و به بنبست کشاندن پروژهی همکاری با نیروهای چپ و کمونیست در کردستان، تلاش برای انحلال و اضمحلال حزب کمونیست ایران و رسمیتدادن و نزدیکی با احزاب لیبرال تحت نام کومله، ناممکن دانستن استقرار سوسیالیسم در یک کشور (ایران) و تجدیدنظر و نِدامت از سوسیالیسم، برافراشتن پرچم مبارزهی همه با هم علیه رژیم اسلامی و ذهنی و متعصب خواندن استقلال و مبارزهی طبقاتی کارگران و زحمتکشان در کردستان؛ همهی اینها نشانههای روشنی از چرخش به راست کمیتهی مرکزی کنونی کومله است.
اما علاوه بر مواضع راستروانهی این رفقا و تغییر ریل سیاسی به سمت احزاب لیبرال-ناسیونالیست کُرد، عملکرد آنها در رابطه با اختلافات نیز جای بسی تأمل دارد. بیان نظرات بصورت مصلحتاندیشانه و قطرهچکانی، نهادینه کردن رویکرد حذف و سانسور و سرکوب در مقابل مخالفین درون تشکیلاتی، گفتار و کردار متناقض و وارونهنمایاندن واقعیات، توسل به دروغ آشکار و مردم فریبی، بهراهانداختن آژیتاسیون و تحریک نیروهای خودی به جای دیالوگ سیاسی، تلاش برای تَکبُنی کردن حزب و قبضهی کل امکانات و اهرمهای تشکیلات، انکار در حرف و پیادهکردن در عمل، مهندسی انتخابات و اخراجها و عضوگیریهای جناحی و غیراساسنامهای؛ همهی اینها تصویری کلی از رفتار جناح راست در قبال اختلافات سیاسی را نشان میدهد. چنین رفتاری از سوی جناح راست نمیتواند چندان مایهی تعجب باشد. چرا که وارونه نمايى با راستروی و سیاست بورژوایی کاملاً تناسب دارد. بورژوازی هیچگاه نمیتواند سیاستهایش را با صداقت و شفافیتی که کمونیستها دارند به پیش ببرد.
ديماه١٤٠٠
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
واونه نمايى