دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳

ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در مهمان سرای سپاه پاسداران در شمال تهران توسط دولت اسرائیل رژیم جمهوری اسلامی را در تنگنای جدیدی قرار داده و خاورمیانه را با خطر جنگی خانمانسوز روبرو داده است. هنیه در رأس یک سازمان تروریست اسلامی بود که قربانی تروریسم دولتی رژیم فاشیست اسرائیل شد. این عملیات تروریستی در امتداد سیاست ها و جنگ و اشغالگری دولت اسرائیل علیه ملت فلسطین است که بیش از هفتاد و پنج سال است با حمایت و پشتیبانی بی دریغ آمریکا ادامه دارد. تروریسم دولتی بخشی از سیاست راهبردی رژیم نژادپرست اسرائیل برای نابودی ملت فلسطین است و تاکنون صدها نفر از رهبران و فرماندهان سازمانهای سیاسی فعال در فلسطین طعمه این تروریسم شده اند. دولت اسرائیل مدت ها است که با ترور رهبران و فرماندهان حماس، بنیادگرایی و تروریسم گروه های اسلام سیاسی را دامن می زند، تا به بهانه مقابله با همین گروه های اسلامی نقشه راهبردی اشغال کامل سرزمین های فلسطین و نابودی ملت فلسطین را پیش ببرد. دولت اسرائیل به بهانه مقابله با تروریسم سازمان حماس بیش از ده ماه است که جنگ نسل کشی علیه ملت فلسطین در نوار غزه را ادامه می دهد و با کشتار ده ها هزار نفر و بمباران زیرساخت های اقتصادی و سکونت گاه ها، این باریکه را در معرض خطر نابودی قرار داده است.

نتانیاهو که بقای دولت دست راستی خود در قدرت سیاسی را در گرو ادامه جنگ و نسل کشی می بیند اهداف چند گانه ای را از انجام عملیات ترور اسماعیل هنیه تعقیب می کند. یکی از اهداف کوتاه مدت او، به بن بست رساندن مذاکرات آتش بس در غزه به میانجیگری دولت های قطر و مصر و جلوگیری از بازگشت حماس به موقعیت قبل از علمیات موسوم به “طوفان الاقصی”  است. بعد از ترور اسماعیل هنیه، “خلیل الحیه” از مسئولین سازمان حماس در مراسم تشییع اسماعیل هنیه در تهران گفت: «با وجود خون و خون‌ریزی صحبت از توافق و آتش‌بس بیهوده است. اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه همه‌چیز را پایان داد». از سوی دیگر دولت اسرائیل در ادامه عملیات هوایی علیه حوثی ها در خاک یمن که بخش هایی از ذخایر سوخت و انرژی این گروه را نابود کرد، و بمباران مرکز وابسته به حزب‌الله در بیروت که منجر به کشته شدن “فواد شکر” از فرماندهان ارشد این گروه شد، اینبار با ترور اسماعیل هنیه در تهران خواست این پیام را به فرماندهان سپاه پاسداران برساند که دوره جنگ نیابتی به پایان رسیده است.

رژیم جمهوری اسلامی یا باید به جنگ نیابتی علیه اسرائیل در منطقه پایان دهد، یا در غیر اینصورت پیه جنگ مستقیم با اسرائیل را بر تنش بمالد. اما علاوه بر اهدف فوق دولت اسرائیل با تعیین مهمان سرای سپاه پاسداران در شمال تهران به عنوان محل انجام عملیات، رژیم جمهوری اسلامی و کادر رهبری سپاه پاسداران را شدیدا و به طور بی سابقه ای تحقیر کرد و ضعف و درماندگی دستگاه امنیتی آن را نه تنها به ناظران سیاسی، بلکه به افکار عمومی که روزانه اخبار مربوط به جنایات این رژیم در داخل ایران را تعقیب می کنند نشان داد. اگر چه وجود خلاء امنیتی در سازمانهای امنیتی دولت های حاکم در کشورهای مختلف منطقه امری محتمل است، اما اینکه دولت اسرائیل در سالهای اخیر توانسته چندین دانشمند هسته ای وابسته به رژیم اسلامی و اسناد مربوط به برنامه های هسته ای آن را مصادره و اکنون اسماعیل هنیه را در مهمان سرای سپاه پاسداران در تهران ترور کند، بیانگر آن است که فساد نهادینه شده در ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی، سازمان امنیتی این رژیم را نیز در خود فرو برده و آن را از بیش از پیش از “اعتبار و اقتدار” ساقط کرده است. به طوریکه هم اکنون در حالی که گمانه زنی ها در مورد چگونگی ترور اسماعیل هنیه ادامه دارد، خبرهای منتشره حاکی از آن است که تا کنون بیش از بیست نفر از افسران و فرماندهای سپاه پاسداران در این رابطه دستگیر شده اند.

این روزها رژیم جمهوری اسلامی زیر فشار تعرض تحقیر کننده دولت اسرائیل در رابطه با نحوه واکنش در برابر این تهاجم آشکار شدیدا در تنگنا قرار گرفته است. برای سران و فرماندهان سپاه پاسداران روشن شده است که پرتاب صدها موشک و پهباد به اسرائیل در جریان “عملیات صادق” نتوانسته دولت اسرائیل را از تعرض به جمهوری اسلامی در تهران باز دارد. جمهوری اسلامی در شرایطی که از جنگ مستقیم و همه جانبه با دولت اسرائیل هراس دارد و آن را در راستای بقای خود و منافع طبقه حاکم در ایران نمی داند، اما خود را ملزم به واکنش در برابر این تعرض تحقیر آمیز می داند. جمهوری اسلامی خواهان انجام عملیات محدود و کنترل شده است، اما چون از میزان تحمل طرف مقابل ارزیابی دقیقی ندارد، هرگونه اشتباه در محاسبه ممکن است به گسترش جنگ و رویارویی مستقیم با دولت اسرائیل بیانجامد.به رغم پافشاری و تأکیدات مکرر خامنه ای بر خونخواهی، همین تنگناهای استراتژیک و هراس از رویارویی مستقیم با اسرائیل باعث می شود که سپاه با کمک و یا بدون کمک نیروهای نیابتی عملیات محدودتری از آنچه برخی از ناظران سیاسی انتظار دارند انجام دهد، عملیاتی نامتناسب با تهاجم تحقیر آمیز اسرائیل، که این به نوبه خود موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی را ضعیف تر خواهد کرد.

اما تنگنای اصلی جمهوری اسلامی نبود بنیه اقتصادی و یک پشت جبهه امن است. واقعیت این است کارگران و زحمتکشان، زنان و اکثریت مردم ایران به دلیل گرانی و فقر و فلاکت اقتصادی بی سابقه و محرومیت های اجتماعی مدت ها است که نبرد سنگر به سنگر و سرنوشت سازی را با رژیم جمهوری اسلامی آغاز کرده اند. در صورتی که رژیم جمهوری اسلامی وارد جنگ مستقیم با اسرائیل شود، طبقه کارگر و زحمتکشان و زنان آزاده ایران نه تنها مرعوب شرایط جنگی نمی شوند، بلکه مبارزات خود را برای به زیر کشیدن رژیم اسلامی سرمایه داران گسترش خواهند داد. رژیم جمهوری اسلامی اگرچه در شرایط کنونی گسترش جنگ و رودر روئی مستقیم با اسرائیل را در راستای منافع خود و بقای نظام اسلامی نمی داند، اما با ادامه ماجراجویی ها و با ادامه جنگ نیابتی علیه اسرائیل عملا به برافروختن شعله های یک جنگ ویرانگر منطقه ای کمک می کند.

کارگران و زحمتکشان و توده های فرودست ایران در برابر این دو قطب ارتجاع سرمایه داری، در برابر جنگ افروزی های دولت اسرائیل و رژیم جمهوری اسلامی و در برابر آن بخش از نیروهای اپوزیسیون بورژوایی که به این جدال و کشمکش های ارتجاعی و به دخالت قدرت های خارجی امید بسته اند راهی جز ادامه و گسترش مبارزات خود و فراهم آوردن ملزومات سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی از طریق سازمانیابی صفوف خود پیش رو ندارند. کارگران و زحمتکشان و مردم ستمدیده با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی نه تنها چشم انداز روشنی را به روی جامعه ایران می گشایند، بلکه مردم منطقه را هم از شر جمهوری اسلامی نجات خواهند داد.
سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://alternative-shorai.tv (https://alternative-shorai.tv/)
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
https://t.me/KomalaCpiranTv