تراژدی غم انگیز پناهجویان در میانه جنگ سرد!
چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰
اگر چه در یکی دو هفته اخیر اجلاس سران جی بیست، کنفرانس اقلیمی گلاسکو، جهش شتاب آور گسترش پاندمی کرونا حتی در کشورهائی که بخش بزرگی از مردم واکسینه شده اند، در صدر اخبار جهان قرار گرفتند، با وجود این آنچه که در مرز بلاروس و لهستان بر پناهجویان میگذرد، با سماجتی بی نظیر خود را به مدیای جهانی کشانده است. هر چند که همزمان اخبارنجات پناهجویانی که در آبهای مدیترانه توسط کشتیهای سازمانهای بشردوستانه و مدافعین پناهجویان گوشه دیگری از این تراژدی عظیم انسانی را به نمایش میگذارد، با این همه آنجه که در مرز بلاروس ولهستان میگذرد، نمایش یک وحشیگری تمام عیار است که در میدان رقابتها وتدارک جنگ سرد جدید اعلام نشده، به صحنه آمده است. در حالیکه چند هزارنفر خود را به مرز لهستان رسانده اند و به این امید بودند که وارد خاک اروپا خواهند شد، اکنون در سرمای زیر صفر درجه در چادرها و در میان انبوه جنگل گرفتار آمده اند. رئیس جمهور لهستان میگوید که “اوضاع در مرز دو کشور عادی است و به اندازۀ کافی نیروهای نظامی در مرز مستقر شده اند وهنوز نیازی به دخالت نیروهای نظامی ناتو موجود نیست”. و البته این شرایط به اصطلح عادی برای رئیس جمهور لهستان به یمن کشیده شدن سیم های خاردار تا ارتفاع چند متری، و اعلام وضعیت اضطراری از دوم سپتامبردر مناطق مرزی به دست آمده است. والبته ناظرین بین المللی وخبرنگاران اجازۀ ورود به این مناطق را ندارند تا گزارش به اصطلح شرایط عادی را به تصویر بکشند. آنسوی سیم خاردار اما دستکم تا کنون بیش از ده نفر از پناهجویان جان خود را از دست داده اند، مرزبانان لهستانی با گاز اشک آور به کسانی که به سیم خاردار نزدیک میشوند، حمله میکنند و آنهائی که با شکافتن سیم خاردار وارد خاک لهستان شده اند به ضرب وشتم نظامیان مستقر در مرزها مواجه شده و به خارج از مرز پس فرستاده میشوند. این در حالی است که باز گرداندن پناهجویان بدون رسیدگی به در خواست آنان جهت شناخته شدن به عنوان پناهجو با مقررات کنوانسیون ژنو در مورد پناهجویان در تضاد کامل قرار داشته وکشورهای عضو اتحادیه اروپا واز جمله لهستان این کنوانسیون را امضاء کرده اند.
در حالیکه اتحادیۀ اروپا انگشت اتهام را به سوی لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس و پوتین دراز میکنند که به زعم آنان خواها ن ایجاد تشنج در مرزهای خارجی اتحادیه اروپا هستند، در مقابل آن دو از تمرکز نیروی نظامی در مرز لهستان و بلاروس ابراز نگرانی کردند. وزیر خارجه روسیه اعلام کرد آنچه که اکنون در مزر جریان دارد نتیجۀ دهها سال سیاست اعمال شده از جانب غرب و ناتو در خاورمیانه و آفریقاست. همزمان نمایندگان رسمی کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا در حال تدوین تحریم های اقتصادی جدیدی علاوه بر آنکه که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بلاروس مقرر کرده بودند، میباشند. دولتمردان اروپائی در مدیاهای خود جار میزنند که رئیس جمهور بلاروس از پناهجویان به مثابه سلاحی علیه اتحادیۀ اروپا استفاده میکند. بدون شک این به اصطلاح وجدان بشردوستانۀ رئیس جمهور بلاروس نیست که امکان ورود پناهجویان بدون ویزا را به خاک این کشور فراهم ساخته است، ولی اروپائی که با نیروی نظامی به مقابله با پناهجویان برخواسته و حقوق انسانی آنان را چنین لگدمال میکند، واز پذیرش آنان خود داری میکند، کریه ترین چهرۀ خود را به نمایش میگذارد. و در این صورت کدام تفاوت بین دولتهای به اصطلاح دمکراتیک اروپائی و رژیم های توتالیتر موجود است. فراموش نکنیم که سالهاست اتحادیۀ اروپا معاملۀ کثیف خود را با جهت حفاظت از قلعۀ اروپا با همین رژیم های توتالیتر و حتی ناسیونال فاشیستی همانند اردوغان را به پیش میبرد. مگر نه اینکه اتحادیۀ اروپا خود را “اتحادیه ارزشهای مشترک” دانسته که بر مبنای بند دو توافقنامۀ رسمی، اعضاء اتحادیه موظف به رعایت “احترام به شأن انسان، آزادی، دمکراسی، برابری، قانون مداری ورعایت حقوق بشر” هستند.
این البته تنها مقامات لهستان نیستند که چنین بیرحمانه به جان پناهجویان افتاده اند. وزیر داخله آلمان تمام قد پشت مقامات لهستان در مورد کشیدن دیوار بتونی ایستاده است. برخی از دولتمردان اروپائی حتی فراتر از این رفته ومیگویند “کسی که در مورد مرزهای خارجی اروپا حساسیت نشان نداده و خواهان پذیرش پناهجویان در اروپاست خود را یدک کش رژیم بلا روس میکند”.
همه داده ها از آن حکایت دارند که یکبار دیگر فاجعه ای که یازده ماه پیش در آغاز زمستان با بسته شدن کمپ “لیپا” در حاشیۀ شهر بیهاج در بوسنی روی داد، اکنون یکبار دیگر و این بار حتی در مقیاس گسترده تر قرار است در مرز لهستان اتفاق بیفتد. اگر در سال های گذشته با بسته شدن مرز مسیر بالکان برای عبور پناهجویان به سوی اروپای غربی، مرز بوسنی وکرواسی به چهار راه اصلی برای گذر پناهجویان تبدیل شده بود، اینک در چها چوب جنگ سرد جدید باید تصاویر هزاران نفر در میان برف وکولاک جوهر “ارزشهای اروپائی” را به نمایش بگذارد. اگر تا دیروز به یمن راسیسم و پناهنده ستیزی موجود در اتحادیۀ اروپا باید با وحشیانه ترین رژیم ها در آفریقا وخاورمیانه قراردادهای ضد انسانی بسته میشد تا راه برای باز گرداندن پناهجویانی که در امواج خروشان دریای مدیترانه به اسارت گرفته بودند، باز شود. اگر تا دیروز تصاویر درگیریهای پناهجویان با مرزبانان ترکیه و یونان باید تصویری “آشوبگرانه” از آنان ارائه میداد تا بتوان به یمن این تصاویر همه مقررات و کنوانسیونهای به رسمیت شناخته شده را لگد کوب کرد. اگر تا دیروزسران اتحادیۀ اروپا جهت حفظ قلعۀ خود ابائی نداشتند که پناهجویان در بازارهای لیبی به بردگی کشیده شوند، اکنون مضاف بر همه اینها پناهجویان باید قربانی جنگ سرد جدیدی شوند که از مدتها پیش آغاز شده است. از تحریم های اقتصادی تا تهدیدات ومانورهای نظامی در مرزها وسایل به اصطلاح مناسبی هستند که میتوانند پرده ساتری بر فاجعه ای که سالیان سال است در مرزهای خارجی اروپا میگذرد، بیفکنند. و در دل همه این هیاهوها باید معلوم نشود که چرا میلیونها انسان خانه وکاشانۀ خود را ترک کرده وبه امید یک زندگی انسانی خود را به آب و آتش میزنند. دردل همۀ این هیاهوها باید پنهان شود که چرا میلیونها نفر از افغانستان، سوریه، عراق، کردستان، لیبی، مالی، سودان و یمن در داخل وخارج مرزهای جغرافیائی خویش آواره میشوند.
آیا حق نداریم با بانگ رسا بگوئیم همه آنهائی که در رقابت و یا در همدستی با هم چهار گوشه جهان را برای افزودن سود و ثروت هایشان شخم میزنند، عاملان ومجریان این فاجعۀ عظیم انسانی اند که در بغل گوششان اتفاق میافتد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له