تداوم جنگ در اوکراین، تشدید تنشهای ژئوپلتیکی و بلوکبندیهای بیناامپریالیستی
سه شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱

بیش از سه ماه از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین میگذرد و پیامدهای فاجعهبار این جنگ خانمانبرانداز کماکان در حال تعمیق و گسترش است. توأمان با تداوم کشتار هزاران انسان، آوارگی میلیونها نفر از مردم اوکراین و ویرانسازیهای جبرانناپذیر، دامنهی این جنگ ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. جنگ و جدال میان قدرتهای سرمایهداری تشدید شدهاند و گرایش به صفبندیهای بینادولتی و تجمیع قدرت نظامی شدت و حدت روزافزونتری گرفته است. بعید نیست که جنگافروزیِ دولتهای امپریالیستی، جهان را در قرن بیستویکم به سمت «جنگ جهانی سوم» سوق دهد.
نخستین پیامد بلاواسطهی این جنگ تشدید بلوکبندیهای بینادولتی و امپریالیستی در مقیاس جهانی و منطقهای بوده است. هنوز به خاطر داریم که امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سال ۲۰۱۹ در واکنش به نابسامانی و ناهماهنگی میان دولتهای عضو سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، اعلام کرد ناتو دچار «مرگ مغزی» شده است. رهاوردی که جنگ در اوکراین به همراه داشته، جان گرفتن دوبارهی سازمان ناتو است و در رأس آن امپریالیسم آمریکا مجدداً هژمونی خود را بر این بلوک امپریالیستی تثبیت کرد. قدرتهای غربی در اردوگاه ناتو طوری تبلیغات جنگی و مسابقات تسلیحاتی خود را در این جنگ سازمان دادند که دولتهایی که تاکنون عضو ناتو نبودند را وادار کنند که اگر میخواهند از «شرّ» تهاجم نظامی و توسعهطلبی بلوک روسیه و چین در امان بمانند راهی جز پیوستن به سازمان ناتو ندارند. برآیند این وضعیت بود که در فاصلهی اندکی، دو کشور فنلاند و سوئد که سابقهی طولانی در «بیطرفی» در منازعات بینالمللی داشتند و از واردشدن به پیمانهای نظامی دوری میجستند، سرانجام درخواست رسمی خود برای عضویت در سازمان ناتو را تحویل دادند و اینچنین در رقابتها میان بلوکبندیهای بیناامپریالیستی، رسماً به اردوگاه ناتو پیوستند.
دولت روسیه در اولین واکنش خود به این اقدام، اعلام کرده ۱۲ پایگاه نظامی جدید در مرزهای غربی روسیه تأسیس خواهد کرد. رئیس کمیتهی امور بینالملل شورای فدراسیون روسیه در واکنش به این اقدام تصریح کرد: «هرگونه تقویت حضور ناتو در فنلاند و سوئد پس از نهایی شدن پیوستن آنها به این ائتلاف نظامی، بدون پاسخ متناسب از سوی روسیه باقی نخواهد ماند.» سخنگوی وزارت خارجهی روسیه نیز گفته این اقدام «پیامدهای نظامی و سیاسی جدی خواهد داشت». واکنشهای عملی روسیه تاکنون این بوده که نخست در ۱۴ مه اعلام کرد که صادارات برق به فنلاند را متوقف خواهد کرد و سپس خبر داد که از شنبه ۲۱ مه، صادرات گاز روسیه به فنلاند متوقف میشود.
علاوه بر این، سیل ارسال دهها و صدها میلیارد دلاریِ تسلیحات نظامی از سوی قدرتهای غربی به اوکراین همچنان ادامه دارد. بدین ترتیب اوکراین به آوردگاه جنگ نیابتی میان امپریالیسم روسیه و امپریالیسم غرب در بلوک ناتو تبدیل شده است. تلاش ناتو به رهبری دولت آمریکا این است که از رهگذر کمکهای عظیم مالی و تسلیحاتی به دولت اوکراین، این جنگ را تا سرحد ممکن طولانی و فرسایشی و پرهزینه کند، بهطوریکه روسیه را در باتلاق این جنگ به زانو درآورد. در واقع آمریکا و دولتهای اصلی اتحادیه اروپا میخواهند تا آخرین نفرِ نیروهای نظامی اوکراینی با ارتش روسیه بجنگند و برای دستیابی به این هدف، تلاش میکنند هرگونه راهحل صلحآمیز برای خاتمهدادن به این جنگ ویرانگر را به بنبست برسانند. اینچنین میلیتاریزهسازی اروپا با شدت و حدت بیشتری تقویت خواهد شد.
واقعیت این است که تنشهای ژئوپلیتیکی و منازعه بر سر هژمونی و سلطهی دولتها و بلوکها امپریالیستی بر یکدیگر محدود به قلمرو جغرافیاییِ اروپا نخواهد ماند، بلکه دامنهی آن بسیار گستردهتر است و جهان را وارد فاز جدیدی از تداوم جنگ و رقابتها در فرآیند بازآرایی نظم جهانی بهسوی تثبیت نظم «چند قطبی» خواهد کرد. اگر بلوک امپریالیسم غرب در سازمان ناتو جان تازهای گرفته است، در آنسوی منازعات نیز، این جنگ و جدالها و پروپاگاندای جنگافروزانه، کشورهای بلوک چین و روسیه را به واکنش وامیدارد و آنها را بهتدریج بهسوی همکاریهای نظامی امنیتیِ فزایندهتر سوق میدهد و بسترهای عینی تنش نظامی در جنوب شرقیِ آسیا نیز بالقوه خلق شدهاند. به گزارش خبرگزاریها، همزمان با سفر جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا به ژاپن، بمبافکنهای اتمیِ چین و روسیه رزمایش مشترکی بر فراز دریای ژاپن انجام دادند. جو بایدن در کنفرانس خبری مشترک خود با نخستوزیر ژاپن در توکیو تضمین داد که آمریکا در صورت حملهی نظامی چین، از تایوان دفاع میکند. او افزود که رزمایش نظامی و پرواز در حریم هوایی تایوان «بازی با خطر است.» در مقابل نیز مقامات پکن در پی این اظهاراتِ جو بایدن، به ایالات متحده هشدار دادند و اعلام کردند بر سر مسئلهی تایوان، «هیچ فضایی برای سازش یا کوتاه آمدن» نمیگذارد. علاوه براین، همزمان با سفر اعلامنشدهی هیأت آمریکایی به تایوان، چین مانوری نظامی در نزدیکی تایوان انجام داد. ارتش چین طی بیانیهای این عملیات را «واکنش به پیامهای نادرست ایالات متحدهی آمریکا در مورد موضوع تایوان» دانسته و تهدید کرد «آنهایی که با آتش بازی میکنند میسوزند.» وزارت خارجهی چین نیز آمریکا را به استمرار تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقهی اقیانوسیه متهم کرد و این اقدامات را «تحریکآمیز» قلمداد کرد.
بر بستر «جنگ سرد جدید» میان آمریکا و چین، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده آمریکا قصد دارد بلوک جهانیِ مقابله با روسیه را به یک ائتلاف بینالمللی گستردهتر هدایت کند که بتواند با تهدیدات جدیتر و بلندمدت چین در مقابل نظم جهانی مقابله کند. آنتونی بلینکن، وزیر خارجهی آمریکا، از دوستی میان چین و روسیه و همکاریشان در جنگ در اوکراین، ابراز نگرانی کرده و گفته که این سیاستِ پکن باید زنگ خطر را برای همهی ما که منطقهی اقیانوس هند و آرام را خانهی خود میخوانیم، به صدا درآورد. وی در خصوص سیاست دولت بایدن در قبال چین افزود: «حتی با ادامهی جنگ پوتین علیه اوکراین، ما همچنان بر جدیترین چالش بلندمدت نظم بینالملل که آنرا جمهوری خلق چین ایجاد کرده، متمرکز خواهیم بود.»
آری! گستره و عمق تنشها و تعارضهای قوای نظامی و خشونتآمیز میان قدرتهای سرمایهداری روندی فزایندهتر به خود گرفته است. آنگاه که قدرتهای امپریالیستی قادر نباشند با مصالحه و مذاکره و دیپلماسی بر سر سهمبری از منافع و منابع اقتصادی و سیاسی باهم کنار بیایند، ماشین جنگی در قامت حلال تضادها و تخاصمات بهراه میافتد و تقسیم مجدد جهان را با قدرت و قهر نظامی تعقیب میکنند. از اینرو امیدهایی که در این شرایط تیره و تار باقی میماند ایجاد یک جنبش رادیکالِ صلح جهانی است؛ جنبشی که هدف آن فراروی از جنگافروزیهای امپریالیستی باشد. هدف جنبش سوسیالیستی و صلح جهانی را باید در ایجاد نظام تساویطلبانهی سوسیالیستی دانست که متضمن زندگی شایستهی انسان، صلحآمیز و آزادانه است و در آن جنگهای امپریالیستی و تنشهای ژئوپلتیکی دیگر جایی نخواهند داشت. آری! جهان بیش از هر زمانی به سوسیالیسم نیاز دارد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله