تداوم جنایات جنگی دولت اسرائیل در غزه افشاگر ماهیت دروغین دفاع رژیم اسلامی از مردم فلسطین
شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲
یک ماه و نیم از برپایی جنگ جنایتکارانۀ اسرائیل علیه مردم فلسطین میگذرد. جنگی که روز هفتم اکتبر با عملیات گروه تروریست حماس و کشتار صدها نفر از مردم شهرک نشینهای اسرائیلی آغاز شد. اما طی این مدت ماشین جنگی دولت نژادپرست اسرائیل برای نسل کشی مردم فلسطین بکار افتاده و با حمایت آمریکا و دیگر قدرتهای غربی تحت توجیه “حق دفاع از خود” اسرائیل، بطور مداوم به کشتار کودکان و مردم بیدفاع نوار غزه پرداخته است. نیمۀ باریکه بیش از دو میلیون نفری غزه و بسیاری دیگر از شهرها و شهرکهای این منطقۀ کوچک را با خاک یکسان کرده است؛ حتی بیمارستانها و مدارس را نیز مُستثنا نکرده است. ارتش اسرائیل بی شرمانه به مردم این شهرها اخطار میکند که خانه و کاشانه شان را جا گذارند و آوارۀ مناطق دیگری شوند که در آنجا نیز از بمبارانهای ارتش متجاوز اسرائیل در امان نیستند. در جریان این نسل کشی تاکنون بیش از ۱۱ هزار نفر و در میان آنها حدودا ۵ هزار کودک جان خود را از دست داده اند و ده ها هزار نفر زخمی شده، بیش از ۵۰ درصد خانه های مردم آسیب دیده و یا ویران گشته و بیش از یک میلیون نفر آواره شده اند. این کشتار جمعی فلسطینی ها در حالی جریان دارد که نوار غزه در محاصره کامل قرار گرفته، جریان برق آن قطع شده و ساکنان آن برای تأمین آب آشامیدنی و مواد غذایی و دارو به شدت در مضیقه هستند.
دراین میان جمهوری اسلامی که تا کنون سالانه صدها میلیون دلار از حاصل رنج و کار کارگران و مردم زحمتکش ایران را صرف تشکیل و تقویت جریانات تروریست و ارتجاعی اسلامی در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن و جاهای دیگر کرده است، معلوم شد که نمی تواند برای نجات یکی از اعضاء نیروهای محور مقاومت کاری انجام دهند. اگر علی خامنەای پس از حملۀ تروریستی حماس در ۱۵ مهر ماه از کشتار کودکان و جوانان اسرائیلی به وجد و شور شوق در آمد و “دست و بازو و پیشانی مجاهدان و مُدَبران طراح آن عملیات” را می بوسید؛ اگر بعدأ نیز او با تهدیدات توخالی از قبیل “اگر جنگ ادامه یابد، بچههای محور مقاومت ناراحت می شوند و تحمل نمیکنند هر اتفاقی ممکن است روی دهد” و غیره، تداوم یک ماه و نیمە این جنگ جنایتکارانۀ نشان داد که “محور مقاومت” دست ساز جمهوری اسلامی به جز موشک پرانیهای اندک نتوانستەاند در این جنگ کاری برای کمک به یکی از اعضای اصلی خود انجام دهند. خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات جمهوری اسلامی و حماس فاش ساخت که اسماعیل هنیّه رهبر حماس یک هفته پس از آغاز این جنگ در تهران به دیدار علی خامنهای رفت با این امید که جمهوری اسلامی و حزب الله به مثابه رهبری “محور مقاومت” به یاری حماس بشتابند و با اسرائیل وارد جنگ شوند. اما خامنهای ضمن یک حمایت سیاسی لفظی از حماس، به هنیّه گفت که: “جمهوری اسلامی نه تنها در این جنگ وارد نمی شود بلکه شما باید صداهایی را هم که از جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان میخواهند وارد جنگ علیه اسرائیل شوند را خاموش سازید”.
حسن نصرالله رهبر حزب اله لبنان و “محور مقاومت” جمهوری اسلامی، نیز روز جمعه ١٢ آبان و یکماه پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه مردم ستمدیدۀ غزه، همانند خامنهای به اظهار نظر کلی در رابطه با این جنگ پرداخت. محور اصلی سخنان نصراله در آن سخنرانی این بود که حزب الله و جمهوری اسلامی و دیگر گروههای باصطلاح “محور مقاومت”، در حملۀ حماس به مردم شهرک نشینهای اسرائیلی در مناطق اشغالی، دخالتی نداشتهاند. موضع گیری خامنهای و حسن نصرالله در رابطه با عدم مشارکت در جنگ، رهبران حماس را شوکه و مأیوس نمود. درحالی که بیش از چهار دهه است رهبران جمهوری اسلامی از خمینی و خامنهای و فرماندهان حزب الهی سپاه پاسداران تا حسن نصرالله و حماس و دیگر جریانات اسلامی فریبکارانه برای محو و نابودی اسرائیل رجز خوانی میکنند. حماس انتظار داشت با برپایی این جنگ همۀ نیروهای باصطلاح “محور مقاومت” شان بلافاصله وارد جنگ شوند و آنگونه که خامنهای چند روز قبل از آغاز جنگ گفته بود: “اسرائیل بزودی محو خواهد شد” بشود. همان روزهای اول جنگ ارتجاعی و ضد انسانی، “محمد ضیف” یکی از فرماندهان نظامی حماس طی پیامی گفت که : “برادران ما در (محور مقاومت اسلامی) در لبنان، ایران، یمن، عراق و سوریه!، امروز روزی است که مقاومت شما با مردم فلسطین متحد می شود”.
در روزهای اول این جنگ جنایتکارانه رهبران جمهوری اسلامی به وجد آمده بودند که بلکه بتوانند با نشان دادن دست داشتن در این جنگ، از آن به عنوان کارتی در معامله و چانه زنی و سازش با آمریکا استفاده نماید. مقامات و دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی نیز به منظور برحذر داشتن جمهوری اسلامی در این جنگ مرتبأ اعلام میکردند که : “نشانهای از دخالت جمهوری اسلامی در این جنگ در دست ندارند”. آنچه از نتایج تا کنونی این جنگ ضد انسانی اسرائیل علیه مردم بیدفاع نوارغزه قابل مشاهده میباشد این است که جریان اسلامی حماس در این جنگ با شکست سنگینی روبرو شده است. اما این جنگ برای کارگران و مردم زحمتکش و ستمدیدۀ نوار غزه که بیش از ١٦ سال است تحت حاکمیت فقر و اختناق جریان مرتجع اسلامی زندگی فلاکتباری به آنان تحمیل شده است، هزینۀ بسیار سنگینی در بر داشته است.
اینک یک جبهه عظیم اعتراضات تودهای در سراسر جهان برای قطع فوری جنگ و بمباران دولت اشغالگر و نژاد پرست اسرائیل و در دفاع و همبستگی با آزادی مردم فلسطین به راه افتاده است. این حرکت جهانی توازن قوا را به نفع جبهۀ مبارزات کارگران و مردم ستمدیدۀ فلسطین تغییر داده است و باید ادامه یابد. مردم حق طلب فلسطین که سابقۀ بیش از هفت دهه مبارزه علیه نسل کشی و اشغالگری حکومت اسرائیل را پشت سر دارند، برای پایان دادن به این زندگی فاجعه بار خود باید در اتحاد و همبستگی با نیروهای پیشرو و مردم آزادیخواه در اسرائیل و سراسر منطقه و جهان علیه رژیم فاشیست و نژاد پرست اسرائیل و جریانات ارتجاعی اسلامی حماس و جهاد اسلامی به میدان آیند. اتحاد و همبستگی کارگران و مردم ستمدیده فلسطین با کارگران و نیروهای ترقی خواه در اسرائیل که مخالف اشغالگری دولت اسرائیل هستند و حمایت جنبش همبستگی با آزادی فلسطین در سطح جهان و مقبولیت جهانی حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین آن نیرویی است که می تواند به نژادپرستی و اشغالگری دولت اسرائیل پایان دهد و حق پایه ای ملت فلسطین برای تشکیل دولت مستقل را متحقق کند. نه جریانات ارتجاعی اسلامی که از جانب جمهوری اسلامی و دولتهای مرتجع عربی و خود اسرائیل برای تضعیف جنبش چپ و آزادیبخش و مترقی فلسطین ایجاد شدهاند و نه دستگاه فاسد “فتح” در ساحل غربی رود اردن، نمیتوانند مدافع رهایی کارگران و مردم زحمتکش فلسطین از تبعیض و بی حقوقی و اشغالگری باشند.
سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له