دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ | 23 - 12 - 2024

Communist party of iran

بیرق مبارزه علیه فقر و فلاکت اقتصادی در دست کارگران


بر اساس مرکز آمار ایران نرخ تورم در ۸ استان آذربایجان‌ شرقی، کرمانشاه، کردستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، خراسان‌شمالی و زنجان از مرز پنجاه درصد هم عبور کرده،  این در شرایطی است که ۲ استان قم و تهران نرخ تورم حوالی ۴۱ درصد را در پایان شهریور تجربه کرده و پایین ‌ترین نرخ تورم سالانه را به‌ خود اختصاص داده‌اند. مرکز همین آمار نیز پیش بینی کرده درصورت ادامه روند صعودی نرخ تورم، دست ‌کم نیمی از استان ‌های ایران در مهرماه با تورم بالای ۵۰ درصدی مواجه شوند. نرخ تورم سالانه شهریور ماه سال جاری برای خانوار‌های کشور به ۴۵.۸ درصد رسیده که بیشترین افزایش نرخ تورم شامل خوراکی ها و از طرف دیگر مسکن، آب، برق و گاز را در برگرفته است. افزایش روز به روز قیمت ها در طی چند سال اخیر موجب شده اقلام ضروری از جمله: برنج، گوشت، تخم مرغ از سفره خانواده های کارگری حذف شود. روند روبه رشد افزایش قیمت کرایه خانه و سایر خدمات باعث کاهش هر چه بیشتر هزینه خوراکی‌ها شده است. دولت رئیسی برای کنترل افزایش نرخ تورم نه تنها اقدامی عملی انجام نداده، بلکه با افزایش قیمت ها زمینه را برای کوچکتر شدن روز به روز سفره خانوده های کارگری فراهم آورده است.


در این شرایط بد اقتصادی و افزایش تورم در ایران، شروع سال تحصیلی ۱۴۰۰ نیز خانواده های کارگری را با مشکلات زیادی روبرو کرده و بسیاری از این خانوادها از تهیه لوازم مورد نیاز فرزندانشان ناتوان هستند. در فیلمی منتشر شده در شبکه های اجتماعی، مادران دانش‌آموزان میگویند: «گرانی غیر عادی است. یعنی واقعا توانایی خرید نداریم. هرچه را که دست می‌زنیم دوبله است. اگر پارسال برای تهیه لوازم التحریر ۱۵۰ هزار تومان خرج می‌کردیم. امسال باید ۴۰۰ هزار تومان خرج کنیم.» مادر دیگری می‌گوید: «قیمت‌ها نسبت به پارسال خیلی بالا است. پارسال هم قیمت گران بود. اما امسال خیلی گرانتر است».  تحت این شرایط و طبق گزارش آمده در شبکه های اجتماعی روز چهارشنبه ۳۱ شهریورماه مادری به دلیل فقر و شرایط بد معیشتی و عدم توانایی در خرید لوازم التحریر، دست به خودسوزی زد که بر اثر سوختگی بالای ۸۰ درصد در بیمارستان اهواز جان خود را از دست داد. همسرش محمدجواد عرفانی که کارگر شهرداری است ضمن توضیح در مورد این حادثه تکان دهنده گفت: «۱۵ سال است که سابقه کار دارم. اما هنوز مرا به ‌صورت قراردادی بکار می‌گیرند. شهرداری حاضر نیست من و بسیاری دیگر امثال من را استخدام رسمی نماید. به همین دلیل نه از مزایای شغلی برخورداریم و نه امنیت شغلی داریم. مجبوریم برای اینکه از کار اخراج ‌مان نکنند هر ظلمی را که به ما روا می‌دارند تحمل کنیم. اما با همه این احوال ما کار می‌کنیم که حقوقی دریافت کنیم. چرا بعد از ۵ ماه هنوز حقوقی به ما نمی‌دهند؟»


در چنین شرایطی همانطور که گزارش ها و آمارها نشان می دهند، والدین در خانواده های کارگری ابتدا از میزان مصرف کاسته و حتی بعضی کالاهای ضروری را از سبد مواد مورد نیاز خارج میکنند. از آنجا که این ریاضت کشی مشکلات را حل نمی کند، آنها مجبور میشوند کودکان خود را از مدرسه خارج کرده و به بازار کار روانه کنند. حاصل همه اینها دچار شدن اعضای خانواده، بویژه کودکان، به ضعف و سوء تغذیه است. نوزادان نیز از رسیدن مواد مورد نیاز برای رشد مغز شان محروم می شوند. این کودکان در بزرگسالی و در دوران فراگیری به هنگام تحصیل و همچنین سلامت جسم و روان دچار مشکلات عدیده می شوند.


این میزان از فقر و فلاکت اقتصادی گاها گارگرانی را که از پیشینه و تجارب مبارزاتی کمتری برخوردار هستند را مأیوس و سرخورده می کند. اما تحمیل این درجه از فقر و نابسامانی اقتصادی به طبقه کارگری که از تاریخ و پیشینه مبارزاتی درخشانی برخوردار است، زمینه های خیزش توده ای و سراسری کارگران را فراهم می آورد. جنبش کارگری ایران که تجربه برپائی اعتصابات عظیم کارگری و هزاران اعتراض کوچک و بزرگ علیه سیاست ها و اقدامات ضد کارگری جمهوری اسلامی را در تاریخ مبارزات خود انباشته است، اکنون به یک کانون خطر برای بقای رژیم اسلامی تبدیل شده است.


خامنه ای، دولتمداران، نمایندگان مجلس اسلامی و مقامات سپاه پاسداران بارها از خطر خیزش کارگران صحبت به میان آورده اند. آنها کوشیده اند از طریق استمرار یارانه ها از خطر خیزش طبقه کارگر بکاهند، اکنون و در دولت رئیسی سرنوشت پرداخت یارانه ها هم در هاله ای از ابهام فرو رفته است. بر متن این ترس و نگرانی مقامات دولت ابراهیم رئیسی با دادن وعده بهبود وضع اقتصادی، کاهش تورم و کاهش اجاره بها و قیمتها کوشیده اند که مردم عاصی از ادامه این اوضاع را در حالت انتظار نگاه دارند. روشن است که طبقه کارگر نباید برای حل معضل گرانی، فقر و بیکاری منتظر وعده های دولت رئیسی بماند. عقب نشاندن کارفرمایان و رژیم جمهوری اسلامی از تعرض به کار و زندگی کارگران و شرایط فلاکت باری که به خانواده های کارگری تحمیل شده است، فقط می تواند نتیجه و محصول مبارزات به هم پیوسته و متحدانه کارگران باشد. کارگران شهرداری و دیگر مراکز خدماتی، و کارگران شاغل در کارگاههای کوچک برای مقابله با تعرض رژیم به کار و معیشت شان راهی جز پیوستن به اعتصابات کارگران در مجتمع های بزرگ صنعتی مانند نفت و گاز و پتروشیمی ها و  کارگران هفت تپه و معلمان و بازنشسته گان ندارند. کارگران نفت و گاز و پتروشیمی، کارگران هفت تپه و معلمان با اعتصاب و مبارزات سراسری خود و با خواسته هایی که مطرح کرده اند پرچم مبارزه علیه فقر و فلاکت اقتصادی را در دست گرفته اند.


واقعیت این است که این سطح از گرانی و این سطح از فقر و گرسنگی، دیگر برای کارگران و توده میلیونی مردم قابل تحمل نیست و دیر یا زود کاسه صبر همه بخش های طبقه کارگر لبریز خواهد شد و برای نجات خود و فرزندان شان از گرسنگی، مبارزات خود را گسترش داده و به هم پیوند خواهند زد. کارگران و توده های مردم زحمتکش در جریان اعتراض و مبارزات تاکنونی آنقدر تجارب با ارزش به دست آورده اند تا با تشخیص درست توازن قوای موجود، با کمترین هزینه ها و در اشکال متنوعی از مبارزه، جمهوری اسلامی را به چالش بکشند و علیه فقر و گرسنگی پا به مرحله نوینی از مبارزه بگذارند. وارد شدن به فاز جدیدی از مبارزه با اتکا به نقش کمونیست ها، کارگران پیشرو، شبکه محافل رهبران و فعالان  جنبش کارگری و دیگر جنبش های رادیکال اجتماعی میسر است.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: