بیانیە کانون صنفی فرهنگیان مازندران در محکومیت حکم صادره علیە توماج صالحی
سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
درود بر هموطنان گرامی و دردمند!
اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاه پرندهایی
هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند
سالیان بسیار نمیبایست دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانیست
که حضور انسان آبادانی است
توماج صالحی
این حکم
همچون زخمی
همه غمر
خونابه چکیده
همچون زخمی
همه غمر
به دردی خشک تپنده
به نعرهیی
چشم درجهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده
اکنون فرزند راستین و شجاع ایران و خوانندهی مردمی به جرم حقوق شهروندی و خواندن ترانهای که وظیفهی هر هنرمند اجرای هنر برای مردم آن کشور میباشد، در اعتراض به شرایط حاکم برکشور که مردم و بخصوص جوانان این مرزوبوم را به ناامیدی و انفعال و اخیرا به خودکشی فزاینده سوق داده، در دادگاه جمهوری اسلامی به خاموشی ابدی و اعدام محکوم شده است.
در حالیکه آزادی بیان و عقیده در قانون اساسی جمهوری اسلامی بصراحت بیان شده و جرم انگاری نشده است، اما پیوسته شاهدیم که منتقدان و معترضان به دلیل نقد و اعتراض قانونی به نام جرمهای امنیتی بازداشت میشوند… اکنون حکم اعدام برای توماج!!!؟؟
خوانندهی نسل جوان، که شیرازهی کارش اعتراض به نابسامانیها و مشکلات جامعه است. پس جرمش چیست؟
در کشوری که نیروی انتظامی که وظیفهاش حفظ امنیت و آرامش برای آحاد جامعه میباشد، با تمام توان و نیروهایش برای اجبار بانوان به سرکردن حجاب، بسیج شده است وحجاب را ناهنجاری و اولویت اول نظام میداند!! ولی گوش شنوایی یافت نمیشود که به هشدار عدم مشارکت فزاینده اکثریت مردم در انتخابات مختلف، سوء مدیریتها، دزدیها، اختلاسها و وعدههای پوچ و تباهی بیشماری که کشور را به ورشکستگی کشانده است توجه کند!
اکنون توجیه این ناهنجاریهای مهلک به مداحان چاپلوس روزمزد سپرده شده است.
توماج صدای مردم ایران است، ندای ملت هیچ گاه خاموش نمیشود. اکنون که جسم و جان توماج رابه جرم اینکه بانگ رسای مردم بوده است نشانه رفتهاند.
ما معلمین کانون صنفی فرهنگیان مازندران همصدا با همه ی فرهنگیان و آزاداندیشان کشور صدای او هستیم و رهاییاش را طلب میکنیم، توماج باید آزادشود. نه تنها توماج بلکه همه ی معترضین به وضعیت ذکر شده در بالا، که در بند میباشند، باید آزاد شوند.
توماج جام شوکران را سر میکشد؟
در بهت و حیرت فرورفتهایم
آیا رپ خواندن جرم است؟
اعتراض جرم هست؟
یا…
اگر چنین است فرمان دهید کسی نخواند و کسی ننویسد و روزنامهها تعطیل شده و تریبونها قفل شوند.
مشکل جایی دیگر است !!! و جامعه نگران آینده خویش و قضاوت آیندگان است
کانون صنفی فرهنگیان مازندران