بیانیەی بنیاد ایران تریبونال: مسموم سازی زنجیرهای دختران دانشآموز و دانشجو!
دوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱
از بیستودو آذر، حملات شیمیایی سازمانیافتهای به مدارس دخترانه؛ دبیرستان و دبستان و همچنین خوابگاههای دختران دانشجو انجام گرفته است. این حملات از قم آغاز شد، و هدف از آن، این بود که آنرا به حساب یک گروه افراطی مذهبی موهوم بگذارند. در ادامه این عمل ضدانسانی، عناصری از حکومت به دادن کدهای انحرافی اقدام کردند و صدا و سیما جمهوری اسلامی نیز، ابتدا آنرا انکار و سپس آنرا به گردن “شیطنت دانشآموزان” انداخت که میخواهند مدرسه را تعطیل کنند. این ادعاها آنقدر مسخره و بیاساس هستند که حتی نمایندگان مجلس رژیم نیز، حاضر به تکرار و تبعیت از آن نشدند.
وسعت و گسترش حملات به مدارس شهرها و روستاهای ایران، خیلی سریع، مردم را به این باور رساند که این اقدام، منشاء حکومتی دارد و از عهده کسی به جز نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، ساخته نیست. طبعا، چنین عملیات بزرگ و حساس اجتماعی، نمیتواند بدون تایید خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی و هماهنگی با دستگاه قضایی و سایر نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، از جمله سپاه پاسداران و نیروی انتظامی انجام گیرد.
این حملات، برنامهریزی و سازماندهی شده، نظامند و سراسری هستند، که توسط یک قدرت مرکزی طراحی، ترغیب و اجرا میشوند. تصمیم به اجرای این حملات، از سوی بالاترین سطوح جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ شده و با اطلاع کامل و مشارکت آنها، به اجرا در آمده است، که بهموجب قوانین حقوقی بینالمللی، به ویژه حقوق بینالملل عرفی، جنایت علیه بشریت محسوب میشود و در سطح جرایم بینالمللی قرار میگیرد.
جمهوری اسلامی به گمان باطل خود، با فروکش کردن خیزشهای خیابانی، فرصتی برای انتقام پیدا کرده و در این راه امنیت و سلامت جسم و روان پیشگامان شجاع جنبش «زن، زندگی، آزادی» را هدف بگیرد. همان دختران دلیری که در مدرسه با برداشتن روسری و نشان دادن انگشتانشان، مشروعیت ایدئولوژی و حاکمیت جمهوری اسلامی را به چالش کشیدند. همان دخترانی که روزهای متمادی از مدرسه تا خانه برای نیل به آزادی و تحقق عدالت و برابری در جامعه، در دستههای چند نفره، تظاهرات کردند و باشکوهترین صحنههای جنبش اجتماعی «زن زندگی آزادی» را پیش روی جهانیان قرار دادند.
جمهوری اسلامی با حمله شیمیایی به مدارس دخترانه، رویای دیگر نیز به سر داشت که با رو شدن دستاش و اعتراض به موقع خانوادهها و همچنین تقبیح آن از سوی مردم، به شکست انجامید. با این حملات، جمهوری اسلامی قصد داشت مدرسه را برای دختران دانشآموز ناامن کند و خانوادهها را در شرایطی قرار دهد که فرزندانشان را به مدرسه نفرستند و به این وسیله، مدارس دخترانه را به سبک و سیاق طالبان، تعطیل کند. این نیز با هوشیاری خانوادهها، آغاز نشده، به شکست انجامید. هدف دیگر جمهوری اسلامی، تغییر مسیر جنبش «زن زندگی آزادی» با ایجاد هراس در مردم، با نشانه گرفتن دختران دانشآموز بود، که حساسیت به آنان در جامعه بیشتر است.
با حمله شیمیایی به دختران دانشآموز، جمهوری اسلامی و دستگاههای اطلاعاتی آن به یک ارزیابی اجتماعی نیز دست زدند که اگر موفق میشدند، آنرا به بخشهای دیگر پیشتاز جنبش «زن زندگی آزادی»، از جمله خوابگاههای دختران دانشجو، که چند مورد را هم به اجرا در آوردند، گسترش میدادند، تا شاید دختران دانشآموز و دانشجو را از صحنه مبارزه علیه جمهوری اسلامی، حذف کنند. عکسالعمل سریع و دادخواهانه خانوادهها، آنان را مجبور کرد این بساط سرکوب را جمع کنند. آنان خوب میدانند که ادامه این عمل ضدانسانی علیه دختران دانشآموز، خیلی سریع آتش خشم عموم مردم را شعلهور میکند و این بار تمام جامعه به خیابان خواهد آمد.
برای جمع کردن این بساط، جمهوری اسلامی طبق معمول، به ریسمان نخ نما شدهاش، آویزان میشود و چند نفر را در این شهر و آن شهر قربانی میکند و با شکنجه از آنان اعتراف میگیرد که این جنایت کار آنها بوده است.
حال که مردم، جمهوری اسلامی را در رابطه با این حملات، به عقب نشینی مجبور کردند، برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی، لازم است خانوادهها، به دادخواهیشان در ابعاد و اشکال مختلف، از اعتراض تا شکایت به نهادهای حقوقی و قضایی بینالمللی، ادامه دهند.
بنیاد ایران تریبونال، به لحاظ حقوقی آمادگی دارد، شکایت خانوادهها را در نهادهای حقوقی و قضایی بینالمللی مطرح کند.
بنیاد ایران تریبونال
١١ مارس ٢٠٢٣ برابر با ٢٠ اسفند ١۴٠١