بیانیه کمیته مرکزی کومه له در مورد پیام “آشتی و جامعه دمکراتیک” عبدالله اوجالان
یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳

بعد از سومین دیدار و گفتگوهای هیئت حزب برابری و دموکراسی خلقها (دم پارتی) با عبدالله اوجالان در زندان جزیره امرالی و گفتگوی این هیئت با سایر احزاب سیاسی در ترکیه و رفت و برگشت هیئت ها به قندیل و همچنین ملاقات با رهبری احزاب حاکم در کردستان عراق، سرانجام پیام “آشتی و جامعه دمکراتیک” عبدالله اوجالان در زندان انتشار یافت. اوجالان در این پیام به زمینه های تاریخی شکل گیری پ ک ک و ضرورت ایجاد جامعه دمکراتیک پرداخته، از فراخوان دولت باغچلی و اراده رئیس جمهور ترکیه تمجید کرده و در ادامه از پ ک ک می خواهد که اسلحه زمین بگذارد، کنگره تشکیل دهد و انحلال خود را اعلام کند. بعد از انتشار این پیام برخی از مقامات و رسانه های حکومتی ترکیه باز بر طبل تروریست خواندن پ ک ک کوبیدند و خلع سلاح پ ک ک را پایان دوران به بند کشیدن ترکیه توصیف کردند. رژیم جمهوری اسلامی از آن پیام استقبال کرد و برخی از سران ریاکار دولت های غربی آن را مثبت ارزیابی کردند.
پیام اوجلان در شرایطی انتشار یافت که از زمان طرح خواست باخچلی رهبر حزب فاشیست “حرکت ملی” که خواهان آن شد امکان حضور عبدالله اوجالان، در پارلمان ترکیه فراهم آید تا وی از این تریبون از پ ک ک بخواهد که اسلحه زمین بگذارند و آغاز پروسه این گفتگوها بیش از چهار ماه می گذرد. از آن زمان تاکنون دولت اردوغان نه تنها هیچ اقدامی برای نشان دادن حسن نیت خود نسبت به مردم کردستان نشان نداده است، بلکه همچنان به سرکوبگری ها و سیاست پان ترکیستی و نئوعثمانی خود علیه مردم کردستان و در حوزه سیاست منطقه ای ادامه داده است. دولت ترکیه بعد از سقوط بشار اسد در سوریه به کمک گروه های میلیشیای وابسته به خود و ارتش ملی سوریه و با پشتیبانی توپخانه و نیروی هوایی ارتش ترکیه موج تازه ای از حملات به مناطق تحت کنترل اداره خودمدیریتی و نیروهای دمکراتیک سوریه در مناطق کردنشین را آغاز کرده و همچنان ادامه دارد. دولت ترکیه در همانحال با اعمال نفوذ بر حکومت اسلامی تازه به قدرت رسیده در دمشق برای نابودی تجربه کردستان سوریه از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. در کردستان عراق نیز به سیاست اشغالگرانه خود ادامه داده است. در ترکیه بگیر و ببند فعالین سیاسی و روزنامه نگاران و برکنار کردن شهردارهایی که پروسه قانونی و با رأی مردم انتخاب شده اند ادامه داشته است. پیام آشتی اوجالان در حالی انتشار یافته است که دولت ترکیه کوچکترین انگیزه و رویکردی برای حل مسالمت آمیز و دمکراتیک مسئله کرد ندارد، و گرنه می بایست در قدم اول اوجالان و صلاح الدین دیمیرتاش و کلیه زندانیان سیاسی را آزاد می کرد و به عملیات نظامی و جنایات جنگی در کردستان سوریه پایان می داد.
در شرایطی که دولت ترکیه نه فقط هیچ اقدامی که نشان از حسن نیت آن برای پایان دادن به سرکوب مردم کردستان و پایان درگیری ها در این منطقه باشد، انجام نداده است، بلکه با تکیه بر میلیتاریسم، به سیاست سرکوبگرانه خود ادامه داده است، این باور را میان مردم کردستان و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در سراسر ترکیه و در منطقه دامن زده است که ادعای دولت ترکیه برای صلح و آشتی روی دیگر سکه سرکوبگری و زیر پا نهادن حقوق پایه ای و دمکراتیک مردم کردستان است. در میان این بیم و نگرانی ها و در شرایطی که هیچ الزامات عملی برای پایبند کردن دولت ترکیه به پایان سرکوب گری ها و حل دمکراتیک مسئله کرد مطرح نشده، پیام “آشتی و جامعه دمکراتیک” اوجالان و فرمان خلع سلاح و انحلال پ ک ک و استقبال رهبری پ ک ک از این پیام با اظهار امیدواری برای آزادی اوجلان غیر از تسلیم شدن بی قید و شرط در مقابل اقتدارگرایی نئوعثمانیستی آکپارتی و حزب حرکت ملی معنای دیگری ندارد. این سیاست تسلیم طلبانه می تواند یأس و سرخوردگی در میان بخش هایی از نیروها و مردم کردستان که بویژه به سیاستهای پ ک ک توهم داشتند را در پی داشته باشد. در شرایطی که پیش شرط هر راه حل دمکراتیکی برای پایان دادن به تبعیض و نابرابری های نهادینه شده علیه مردم کردستان در گرو آن است که به میلیتاریسم و اشغالگری دولت ترکیه در کردستان پایان داده شود و حقوق پایه ای مردم کردستان در راستای کسب حق تعیین سرنوشت آنان به رسمیت شناخته شود. اما عبدالله اوجلان و رهبری پ ک ک نه فقط این حداقل ها را نادیده گرفته اند، بلکه فریبکارانه فراخوان اردوغان و باخچلی برای خلع سلاح پ ک ک را بخشی از الزامات روند دمکراتیک در ترکیه جلوه می دهند. در پیام اوجلان حتی به تضمین های عملی برای تأمین امنیت جانی و فعالیت آزادانه اعضا و کادرهای پ ک ک در ادامه این روند اشاره نشده است. اگر واقعا روند و فضای دمکراتیکی برای وارد شدن به مذاکره و گفتگو حول خواسته های مردم کردستان آغاز شده است، چرا باید خلع سلاح و انحلال پ ک ک پیش شرط آغاز این روند قرار بگیرد؟ بدون تردید سیاست تسلیم طلبانه اوجالان و رهبری پ ک ک و گردن نهادن به خواست اردوغان و باخچلی، بدون ملزم کردن دولت ائتلافی ترکیه به رعایت عملی حداقل خواسته های مردم کردستان، دست دولت ترکیه را در ادامه سیاستهای سرکوبگرانه و پان ترکیستی در داخل ترکیه و توسعه طلبی های آن در سطح منطقه بازتر می کند.
اما پیام عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک بر بستر چه شرایطی و بر متن چه اوضاعی انتشار یافته است؟ واقعیت این است که در طی سه دهه گذشته سرمایه داری در کردستان ترکیه نیز بطور قابل توجهی رشد کرده است. رشد سرمایه داری در این منطقه به رغم موانعی که سر راه داشته است، بورژوازی کرد در کردستان ترکیه را از یک پایه اجتماعی قابل اتکا برخوردار کرده و یک طبقه متوسط نسبتا گسترده را شکل داده است. این طبقه سرمایه دار و صاحبان ثروت و طبقه متوسط به حکم روند جهانی شدن سرمایه داری و تحت تأثیر این روند انگیزه طبقاتی خود برای ایجاد بازار داخلی در چهارچوب مرزهای جغرافیای سیاسی معین و ضرورت حفظ این مرزها را از دست داده و به تبع آن انگیزه ای هم برای شرکت در جنبش مبارزه برای رفع ستمگری ملی ندارد. این نیروی اجتماعی تنها به کسب بخشی از قدرت محلی و سهیم شدن در قدرت سیاسی از طریق مکانیسم انتخابات پارلمانی رایج در چهار چوب نظام استبدادی حاکم و تعدیل قطره چکانی ستم های فرهنگی و سیاسی و اداری رضایت می¬دهد. احزاب ناسیونالیست در کردستان هم به حکم همین تحولات اجتماعی و اقتصادی چند دهه¬ی اخیر، بیش از پیش، خود را با گرایش و آرزوهای پایگاه طبقاتی خود منطبق کرده¬اند. در کردستان ترکیه حزب برابری و دموکراسی خلقها (دم پارتی) همین گرایش طبقاتی را نمایندگی می کند. حزب برابری و دموکراسی خلق ها با این راهبرد سیاسی حتی در میان کارگران و زحمتکشان ناآگاه کردستان ترکیه نیز که به این استراتژی توهم دارند پایه توده ای کسب کرده است. بخشی از جنبش توده ای در کردستان ترکیه سال ها است که تحت هژمونی این حزب قرار گرفته است. این حزب مردم را در ابعاد توده ای در هنگام انتخابات های پارلمانی و انتخابات شهرداری ها و مراسم نوروزی و … بسیج می کند. پا به پای گسترش نفوذ دم پارتی، فاصله بین پ ک ک و رهبری آن در قندیل با این جنبش توده ای در شهرهای کردستان ترکیه که تحت هژمونی این حزب ناسیونالیست و رفرمیست قرار گرفته، عمیق تر شده است.
عبدالله اوجالان و رهبری پ ک ک که پیوندهای نزدیکی با رهبری حزب برابری و دمکراسی خلق ها دارند این واقعیات و تغییر و تحولات را می بینند. آنها نه تنها انزوای بیش از پیش پ ک ک از این جنبش توده ای در شهرهای کردستان ترکیه را احساس می کنند، بلکه بر این باور هستند که فعالیت مسلحانه پ ک ک به استراتژی و فعالیت های دم پارتی لطمه می زند. در عالم واقع عبدالله اوجالان عملا به استراتژی سیاسی حزب برابری و دمکراسی خلق ها پیوسته است و از همین رو اعلام می کند که پ ک ک عمر خود را به پایان رسانده و از آن می خواهد که اسلحه را زمین بگذارد و خود را منحل کند. این مسیری است که بطور اجتناب ناپذیر در برابر هر جریان سیاسی بیگانه با منافع کارگران و توده های زحمتکش قرار گرفته است. عبدالله اوجالان به عنوان رهبر و ایدئولوگ حزب کارگران کردستان بهتر از هر کسی می داند که اگر چه این جریان، تحت نام حزب کارگران کردستان فعالیت کرده است، اما هیچگاه ربطی به نمایندگی منافع کارگران و زحمتکشان کردستان نداشته است. پ ک ک که بنا به ماهیت ناسیونالیستی اهداف و سیاست هایش نمی تواند با بسیج کارگران و زحمتکشان کردستان حول منافع طبقاتی خود با سیاست های دولت ترکیه مقابله کند و استراتژی رفرمیستی حزب برابری و دمکراسی خلق ها را به چالش بکشد، در عمل مسیر همگرایی با این استراتژی رفرمیستی را در پیش گرفته است. خلع سلاح پ ک ک با هر هدفی که انجام گیرد، احزاب ناسیونالیست در منطقه که تاریخا مبارزه مسلحانه را مهمترین شکل ابراز وجود خود تعریف کرده اند در موقعیت جدیدی قرار خواهد داد.
در کردستان ترکیه نیز فقط با بسیج سوسیالیستی طبقه کارگر و پاسخ دادن به خواسته ها و مطالبات دمکراتیک و از جمله رفع ستمگری ملی از زاویه منافع طبقاتی کارگران است که می توان سیاست های فاشیستی آکپارتی و حزب حرکت ملی و همچنین استراتژی رفرمیستی حزب برابری و دمکراسی خلق ها را به چالش کشید. چون هر اندازه هم که دود ستمگری ملی بیش از همه به چشم طبقه کارگر و زحمتکش جامعه برود، ولی کارگران آگاه کردستان فقط برای رفع ستم ملی به مبارزه نمی پیوندند، بلکه مبارزه برای رفع ستم ملی را هم به مبارزه علیه ستمگری طبقاتی و به مبارزه برای تأمین یک زندگی آزاد و مرفه و برابر پیوند می زنند. کومه له در کردستان ایران با تکیه بر استراتژی سوسیالیستی که بسیج و سازماندهی طبقه کارگر حول منافع طبقاتی در محور آن قرار دارد، توانسته قاطعانه با تلاش های احزاب ناسیونالیست در کردستان برای نزدیکی و همگرایی با اصلاح طلبان حکومتی که زمانی در حکومت اسلامی برو بیایی داشتند، مقابله کند. کومه له با تکیه بر همین استراتژی سوسیالیستی توانسته سیاست احزاب ناسیونالیست برای هم پیمانی با احزاب اپوزیسیون بورژوازی نئولیبرال طرفدار غرب و سلطنت طلبان و آمادگی آن¬ها برای سازش بر سر مصالح مردم کردستان در مقابل کسب امتیازات ناچیز را به چالش بکشد.
کمیته مرکزی کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
۱ مارس ۲۰۲۵