بیانیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو (۱۴۰۱)
چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱
امسال در شرایطی به شانزدهم آذر روز دانشجو نزدیک می شویم که جامعه ایران در یک موقعیت انقلابی قرار گرفته و جنبش دانشجویی یک پای نیرومند جنبش انقلابی جاری بوده است. در ۲۸ شهریور در حالی که کردستان انقلابی علیه قتل دولتی ژینا امینی اعتصاب عمومی را با اعتراض های خیابانی در هم آمیخته بود، دانشجویان در ابعادی کم سابقه در بسیاری از دانشگاههای ایران با شعار “از کردستان تا تهران ستم علیه زنان”، “از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران”، “زن زندگی آزادی”، “مرگ بر دیکتاتور”، “این آخرین پیام است، هدف کل نظام است”، “مرگ بر ستمگر چه شاه باشد چه رهبر”، ” کارگر نفت ما رهبر سر سخت ما”، “ما همه مهسا هستیم بجنگ تا بجنگیم” محیط دانشگاه را به میدان اعتصاب و برپائی تجمع های اعتراضی علیه کلیت رژیم جمهوری اسلامی تبدیل کردند.
اما این تحول رادیکال در جنبش دانشجویی و نقش پیشتاز زنان در آن یک شبه اتفاق نیفتاده است. جنبش دانشجویی یک تاریخ پر از فراز و نشیب مبارزه انقلابی را پشت سر دارد. در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ زمانی که کودتا آخرین سنگرهای مقاومت را در هم می کوبید، دانشجویان علیه دولت کودتا به مبارزه برخاستند و قربانی دادند. در دهه های ۴۰ و ۵۰ جنبش دانشجویی به بستر شکل گیری جریان های چپ که اساسا در مرزبندی با جریان بورژوا رفرمیستی حزب توده ابراز وجود کردند تبدیل شد. بعد از قیام سال ۵۷ و در کشاکش بین انقلاب و ضد انقلاب، دانشجویان دانشگاه را به میدان نبرد با ضد انقلاب اسلامی تبدیل کردند. زمانی که ضد انقلاب اسلامی زیر سایه “انقلاب فرهنگی” و با تصفیه های خونین سنگر مقاومت دانشگاه را تسخیر کرد، اینبار دانشجویان مبارز در زیر پوست اختناق پلیسی خود را برای نبردهای بعدی آماده کردند. از تیر ماه ۱۳۷۸ که اعتراضات دانشجویی به توقیف روزنامه “سلام” آغاز شد، همدستی اصلاح طلبان حکومتی با سپاه پاسداران و بیت رهبری در یورش به دانشجویان زمینه ساز گسست بخش هایی از بدنه جنبش دانشجویی از اصلاح طلبان حکومتی و سازمان تحکیم وحدت شد. در آن مقطع بخش چپ جنبش دانشجویی به سرعت مطالبات سیاسی و رادیکال را سرلوحه مبارزات خود قرار داد و این تحول به بستر تقویت گرایش چپ و سوسیالیستی در میان دانشجویان بعد از “انقلاب فرهنگی” تبدیل شد.
در اوایل دهه هشتاد همراه با رشد جنبش کارگری طیف نسبتا گسترده دانشجویان چپ رادیکال متشکل از گرایشهای متنوع سیاسی فعالیت های خود را عمدتا در نشریات مختلف دانشجویی در همراهی با جنبش های کارگری و زنان و ازجمله برگزاری و شرکت در مراسم اول ماه مه و هشت مارس متمرکز کردند. اما این جنبش نوپا به دلیل کم تجربگی، ناسنجیدگی و پاره ای اشتباهات، زود هنگام و قبل از آنکه از یک پایه توده ای در بدنه جنبش دانشجویی برخوردار گردد سرکوب شد. جنبش دانشجویی ایران بعد از سرکوب گرایش چپ و سوسیالیستی در اواسط دهه هشتاد، عمدتا به مطالبات صنفی معطوف شد. معطوف شدن جنبش دانشجویی به خواسته های صنفی در شرایطی بود که ضرورت مقابله با خصوصی سازی و کالایی کردن آموزش عالی، در هم شکستن فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه ها، مقابله با سیاست تفکیک جنسیتی، به عقب راندن سیاست اسلامی کردن دانشگاه ها، همه و همه در گرو آن بود که جنبش دانشجویی از مبارزه صنفی فراتر رفته و طرح خواسته های سیاسی و دمکراتیک را به پرچم مبارزات خود تبدیل نماید.
دانشجویان در خیزش سراسری دیماه ۹۶ نیز که تحول بزرگی در آگاهی توده ها ایجاد کرد فعالانه شرکت کردند. شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” را بخش رادیکال جنبش دانشجویی به میان خیزش توده ها برد. خیزش دی ماه با این شعار و با این سطح از آگاهی، پایان سلطه گفتمان اصلاح طلبان حکومتی بر فضای سیاسی جامعه را اعلام کرد. این به معنای عبور از پندارها، گفتمان ها و راهکارهایی بود که اصلاح طلبان حکومتی در پیش روی جنبش های اجتماعی قرار می دادند. اما جامعه در دیماه توقف نکرد و این بار در آبان ۹۸ با روحیه تعرضی تری به میدان آمد. دانشجویان در آن هفت روزی که خیزش توده ها ایران را لرزاند با تهیدستان شهری همراه بودند، در کنار آنان خونشان بر سنگفرش خیابان ریخته شد، و همراه آنان به بند کشیده شدند. دانشجویان در برابر سرکوب خونین قیام آبان مرعوب نشدند. زمانی که خامنه ای جلاد در پنجمین روز خیزش سراسری آبان ۹۸ در جنگ با تهیدستان شهری که نه سنگری داشتند و نه سلاحی در دست، اعلام کرد: «دوستان و هم دشمنان بدانند ما در عرصه جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم». دانشجویان در روز ۱۶ آذر با بانگی رسا به این گستاخی خامنه ای پاسخ دادند و اعلام کردند که از خون جانباختگان خیزش آبان نمی گذرند و راهشان را ادامه خواهند داد. بدین گونه دانشجویان نشان دادند که در نبرد تهیدستان شهری با دژخیمان سرمایه، در جنگ بین فقر و ثروت، در تخاصم بین استبداد و آزادی، در تخاصم بین تبعیض جنسیتی و رهائی زن در کجا ایستاده اند.
در دو، سه سال اخیر به رغم تأثیرات بحران کرونا بر روند جنبش های اعتراضی و تعطیلی دانشگاهها، با رشد و گسترش اعتصابات کارگری در هفت تپه، فولاد اهواز و صنایع نفت و پتروشیمی بخش پیشرو و رادیکال جنبش دانشجوئی با برپائی آکسیون های حمایتی بر استراتژی اتحاد با جنبش کارگری و فرودستان جامعه تأکید کردند. فریاد شعارهای “فرزند کارگرانیم، در کنارشان میمانیم”، “نان- کار- آزادی، اداره شورایی”، “دانشجو، کارگر، معلم، اتحاد اتحاد”، “دانشجو آگاه است با کارگرهمراه است” در دانشگاهها به روشنی جهت گیری طبقاتی گرایش سوسیالیستی جنبش دانشجویی در این دوره را بازتاب می دهد.
بنابراین اگر جنبش دانشجویی اکنون بیش از دو ماه و نیم است که به رغم سرکوب خونین، دستگیری های گسترده، اخراج و امنیتی کردن فضای دانشگاهها همچنان در ابعاد گسترده در برابر سرکوبگری های رژیم جنایتکار اسلامی ایستادگی می کند و به یکی از سنگرهای پیشروی جنبش انقلابی ایران تبدیل شده است، چنین تاریخ پرافتخاری را پشت سر دارد.
*****
در موقعیت انقلابی کنونی، جنبش دانشجویی به عنوان یکی از ستون های جنبش انقلابی جاری، باید مطالبات دموکراتیک مطرح در جنبش انقلابی جاری را به پیگیرترین و رادیکال ترین شکل نمایندگی کند و مورد حمایت قرار دهد. بخش چپ و رادیکال جنبش دانشجویی در مقابل جریان های اپوزیسیون راست که می خواهند این جنبش را به انحراف بکشانند، فقط با طرح این مطالبات دمکراتیک از زاویه منافع طبقه کارگر و جنبش رهائی زن و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی است که می تواند این رسالت را به انجام برساند و با جنبش های رادیکال اجتماعی پیوندهای عمیق تری برقرار کند.
در شرایطی که از یکسو بخش بزرگی ازفعالین، بدنه و پایگاه جنبش دانشجویی را دختران و زنان تشکیل می دهند طبیعتا مسایل جنبش زنان که نقش پیشتازی در جنبش انقلابی جاری ایفا کرده اند از اهمیت بسیار بالایی برای جنبش دانشجویی بر خوردار می باشد. از اينرو لازم است که گرایش چپ جنبش دانشجویی بخشی از نیروی خود را به شکل تخصصی و سیستماتیک به مسایل جنبش زنان اختصاص دهد و به امر تقویت گرایش رادیکال و سوسیالیستی در جنبش زنان یاری رساند. نظر به بافت دانشجویان، دختران دانشجو می توانند نقش مؤثری در بسیج و به میدان آوردن زنان کارگر و زحمتکش در مناطق فقیر نشین و حاشیه شهرها داشته باشند. به میدان آمدن زنان کارگر و زحمتکش در ابعاد توده ای یکی از راههای تداوم و توده ای تر کردن هر چه بیشتر جنبش انقلابی جاری است.
از آنجا که فعالین و کل بدنه جنبش دانشجویی را دانشجویان منتسب به ملیت های مختلف تشکیل می دهند، از اینرو تلاش برای جلوگیری از هرگونه تفرقه در صفوف دانشجویان بر اساس هویت ملی یکی از وظایف بخش چپ و سوسیالیست جنبش دانشجویی است. به ویژه در شرایط کنونی هر گونه تفرقه در جنبش دانشجویی بر اساس هویت ملی بشدت به زیان جنبش انقلابی جاری است. دراین راستا نقد ناسیونالیسم و شووینیسم ایرانی و ناسیونالیسم در ميان مليتهای تحت ستم از اهمیت بالایی برخوردار می باشند و در مقابل باید به طرح و تبلیغ پیگیرانه آلترناتیو انسانی و سوسیالیستی برای رفع ستم ملی پرداخت.
جنبش دانشجویی به دلیل بافت خود به شکلی طبیعی توانایی آن را داراست بمثابه متحد سازمان یافته تر جنبش اعتراضی جوانان که علیه فشارها ی خرد کننده اقتصادی، بی حقوقی های فردی و اجتماعی و تضییقات فرهنگی و سیاسی، کف خیابان را به میدان اعتراض علیه رژیم اسلامی تبدیل کرده اند، عمل کند. در همین راستا لازم است فعالین چپ جنبش دانشجویی رابطه فعالی با شبکه جوانان انقلابی که سازماندهی و هدایت اعتراض ها در محله های شهرهای مختلف ایران را بر عهده دارند برقرار کنند. برقراری این پیوندهای زنده و هماهنگ کردن اعتراض ها از ملزومات پیشروی جنبش انقلابی جاری و مقابله با سرکوبگری های رژیم اسلامی است.
بخش سوسیالیست جنبش دانشجویی در کنار وظایف راهبردی فوق لازم است تبلیغ جهان بینی کمونیستی و دفاع از اعتبار علمی آن و دخالتگری در فعالیتها و جدالهای نظری که مکانیسمی مؤثر جهت جلب سمپاتی توده دانشجویان و تربیت کادرهای چپ محسوب می گردد را امر تعطیل ناپذیر خود بداند. در شرایط کنونی دفاع از سوسیالیسم و تلاش برای نیرومند کردن گفتمان سوسیالیستی در برابر گفتمان لیبرالیسم بورژوائی می تواند بزرگترین خدمت فعالین چپ جنبش دانشجویی در کنار زدن یکی از موانع ذهنی پیشروی جنبش کارگری باشد. از سوی دیگر در حالی که بخشهای مختلف اپوزیسیون بورژوایی از جمهوری خواهان لائیک و سکولار گرفته تا جریان های سوسیال دمکرات و رفرمیست و نیروهای مرکز همکاری در کردستان، تا شورای مدیریت گذار با هدف دست به دست شدن قدرت سیاسی از بالای سر توده ها تحت عنوان مرزبندی با خشونت علیه انقلاب بذر تردید و ناباوری می کارند، نقد رادیکال و ریشهای سازشکاریها، راه کارها و آلترناتیوسازی این بخش از اپوزیسیون، بخشی از وظایف سوسیالیست های جنبش دانشجویی است.
بخش چپ و رادیکال جنبش دانشجویی در شرایطی که جامعه وارد یک موقعیت انقلابی شده است برای پیشبرد این جهت گیری ها و پاسخ به چه باید کردها و برای تداوم بخشیدن به فعالیت های خود قبل از هر چیز لازم است صفوف خود را متشکل و منسجم کند. در همانحال بر سوسیالیست های جنبش دانشجویی لازم است که در ارتباط با حلقه ها و شبکه رهبران و فعالین جنبش دانشجویی در دانشگاههای مختلف کشور ملزومات ایجاد شورای هماهنگی نهادها و تشکل های مختلف دانشجویی و رهبری سراسری این جنبش را فراهم آورند. از آنجا که رهبری محلی پاسخگوی نیازهای جنبش سراسری دانشجویان در این موقعیت انقلابی نیست، ایجاد چنین نهادی کمک می کند که جنبش دانشجویی یکپارچه تر و هماهنگ تر علیه جمهوری اسلامی و سرکوبگری های آن به میدان بیاید.
پیشبرد این جهت گیری ها و وظایفی که به آنها اشاره شد و به ثمر رساندن آنها بدون تحزب کمونیستی که بمثابه مفصل اتصال و مرکز هماهنگی تمام وجوه فعالیتهای فوق در این دوره انقلابی عمل کند، کاری بس دشوار است. حزب کمونیست ایران می کوشد ظرف پیشبرد چنین وظایفی در راستای تقویت جنبش انقلابی جاری و تقویت جنبشهای اجتماعی پیشرو در اتحاد با جنبش کارگری باشد. جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی را در جدالهای سخت و دشوار آتی در عرصه سیاسی و در جدال بر سر کسب قدرت سیاسی نمایندگی نماید و ظرفیت ها و توانایی های به ثمر رساندن چنین وظایفی را در خود ایجاد نماید. حزب کمونیست ایران برای پیشبرد این اهداف و جهت گیری ها در این شرایط انقلابی کمونیست های جنبش دانشجویی را به پیوستن به صفوف خود و برای مشارکت در تعیین سرنوشت حزب فرا می خواند.
گرامی باد ۱۶ آذر روز دانشجو
گرامی باد یاد جانباختگان جنبش دانشجویی
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
آذر ۱۴۰۱
دسامبر ۲۰۲۲