بیانیه کانون نویسندگان ایران در باره تنگتر شدن حلقهی سرکوب دانشگاه
سه شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲
دهها استاد دانشگاه در هفتههای اخیر از کار اخراج شدهاند. این اخراجها با شیوهها و بهانههای گوناگون صورت گرفته است اما آشکارا ادامهی سرکوب روزافزون دانشگاه است.خبرها حاکی از آن است که فرمان این تصفیه در دانشگاههای متعددی از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه شریف، دانشگاه هنر، دانشگاه علامه و … اجرا شده و اعتراض بسیاری از تشکلهای صنفی دانشجویان و دانشگاهیان را در پی داشته است.
این تشکلها در بیانیههای اعتراضی خود به موارد متعدد سرکوب دانشگاهها اشاره کردهاند و از حربههای گوناگون حکومت پرده برداشتهاند. در ماههای گذشته بسیاری از دانشجویان به شکلهای مختلف از جمله اخراج و تعلیق، ممانعت از ورود به دانشگاه، حذف ترم، محرومیت از حق اقامت در خوابگاه و اعمال محدودیت در برخی رشتههای دانشگاهی، از تحصیل باز ماندهاند و برخی از استادان نیز با اخراج، تعلیق و «تنزل وضعیت» مواجه شدهاند.
این سرکوب مداوم ادامهی تلاش حکومت به قصد خاموش کردن صدای اعتراض و مقاومت دانشجویان و دانشگاهیان است؛ صدایی که از نخستین روزهای جنبش آزادیخواهانهی اخیر بازتاب خواستههای مردم معترض بود و در متن وقایع به گوش میرسید.
مقاومت دانشجویان در این برهه ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه را در پی داشت.
کانون نویسندگان ایران بیانیهای «در اعلام همبستگی با دانشجویان و مردم معترض» منتشر کرد و در این بیانیه ضمن محکوم کردن «شکستن حریم دانشگاهها» از سوی حکومت، پیوستن برخی استادان به صف «دانشجویان پیشرو» را از جمله «وقایع خجستهی برخاسته از بستر اعتراضات» برشمرد. تصفیهی اساتید و دانشجویان، حمله به دانشگاه و بازداشت و احضار و تهدید دانشجویان، و نیز مداخلهی امنیتی در ادارهی دانشگاهها در جمهوری اسلامی حکایت دیروز و امروز نیست و تا کنون ابعاد و اشکال مختلفی به خود دیده است.
از نخستین روزهای استقرار این حکومت، دگراندیشان و استادان معترض به قلع و قمع فرهنگی موسوم به «انقلاب فرهنگی» «پاکسازی» شدند و «خودیها» یکشبه دانشگاهها و فضاهای علمی و فرهنگی را تصاحب کردند. اکنون حلقهی سرکوبها تنگتر شده است و در میان سرکوبشدگان هستند کسانی که خود شاهدان خاموش سرکوبهای پیشین بودهاند.
اگر جامعه در مقابل آنچه امروز در دانشگاهها میگذرد سکوت کند، بیم آن میرود که فاجعهی تصفیهی دانشگاهها در دههی ۶۰ در ابعادی دیگر تکرار شود و یکی از مهمترین کانونهای بالقوهی اعتراض و پافشردن بر طلب آزادی در محاق رود.