جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 22 - 11 - 2024

Communist party of iran

بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

یاد ستم‌کشتگان راه آزادی را گرامی می‌داریم

در نظر برخی کسان که تاریخ از همین امروز آغاز می‌شود، سلاخی کردن پروانه اسکندری و داریوش فروهر در خزان سال ۱۳۷۷ و در پی آن قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، اعضای ارجمند و مؤثر کانون نویسندگان ایران، واقعه‌ای شگفت و تکان‌دهنده بود در سیر وقایع ملالت‌بار روزمره که یکی چند روزی ذهن خفتگان را برمی‌انگیخت و سپس در پستوی هزار دالان روزمرگی و غفلت و بی‌خبری گُم می‌شد. اما جنایت‌های سیاسی- حکومتی سال ۷۷ تاریخچه‌ای بس خونبار و درازآهنگ داشت که اگر ریشه‌های پلید و ضد بشری آن شناخته نشود و یک بار برای همیشه از میان نرود، بی‌گمان جنایت پشت جنایت از کُشته‌ها پشته خواهد ساخت، چنان که این روزها ساخته است، و بر ما روشن نخواهد شد که چرا ندای آزادی‌خواهانه‌ای که از زن ایرانی در اسفند سال ۱۳۵۷ برخاست، از مرد ایرانی پاسخی نگرفت و به دست حاکمان تازه به قدرت رسیده در نطفه خفه شد، در دو سه ماه گذشته پرچم خونینی شد برای باز پس گرفتن حق آزاد و برابر زیستن و به دور افکندن یوغ بردگی واپس‌گرایان حاکم. بانگی که در اسفند ۵۷ برخاست پژواکی داشت که در ۱۴۰۱ به گوش جان شنیده شد.

اگر سرکوب زنان در سال ۵۷، در ادامه‌ی خود قلع و قمع مطبوعات از بند رسته‌ی پس از انقلاب بهمن، سرکوب مردم حق‌طلب کُرد در تابستان سال ۱۳۵۸، در هم کوبیدن جنبش مستقل و آزادی‌خواهانه‌ی دانشجویان در اردیبهشت سال ۵۹، کشتار مبارزان سیاسی، از میان بردن احزاب، سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی، سندیکاها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های آزاد کارگری و قتل‌عام نزدیک به ۵۰۰۰ زندانی سیاسی کت‌بسته و حکم گرفته را در دهه‌ی خونین و سیاه ۶۰ در پی نداشت، شک نباید داشت که حکومت به خود جرئت نمی‌داد که در روز روشن مشتی رجاله‌ی سیاهکار و سیاه‌اندیش را به شکار آزادی‌خواهان راهی خیابان‌ها کند، و برای تحکیم پایه‌های سست حاکمیت خود از هیچ جنایتی رویگردان نباشد. «مرگ» مشکوک سعیدی سیرجانی، نیست کردن جسمی پیروز دوانی، کارد آجین کردن حمید و کارون حاجی‌زاده، قتل احمد میرعلایی، غفار حسینی، مجید شریف و افشای قتل ده‌ها زندانی سیاسی آزاد شده‌ی پس از سال ۶۷ در مطبوعات سال ۷۷ مقدمه‌ای شد بر کشتار روشنفکران آزادی‌خواهی که هرگز نخواسته بودند سر بر خط حاکمیت آزادی‌ستیز بگذارند و به چیزی کمتر از آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برای همگان رضایت نمی‌دادند. و چنین شد که در فردای قتل محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در دادگاهی دربسته، بدون حضور خانواده‌ها و وکلای مقتولان، تنی چند از عوامل دست چندم جنایت را به محاکمه کشیدند، هرگز دست به ریشه‌های جنایت نبردند و دست به ترکیب آمران و فرماندهان جنایت نزدند، و برای تکمیل این مضحکه چندی بعد وکیل شجاع جان‌باختگان راه آزادی، ناصر زرافشان، را به ۵ سال زندان محکوم کردند و بی‌درنگ حکم زندان را به اجرا گذاشتند و مطابق معمول این چهار دهه: سنگ را بستند و سگ را رها کردند. از آن پس متهمان این جنایت را به مرخصی ابدی فرستادند، در عوض چندی نگذشت که دردنباله‌ی پروژه‌ی قتل‌های پاییز ۷۷ برخی از اعضای کانون نویسندگان ایران، از جمله منیژه نجم عراقی و فریبرز رئیس دانا را محاکمه و زندانی کردند، برای عده‌ای از اعضای کانون پرونده‌سازی کردند و از آن میان برای سه تن، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن حکم‌های دراز مدت زندان بریدند و راهی زندان‌شان کردند و سرانجام بکتاش آبتین را با تعلل عمدی در درمان بیماری او کین‌توزانه به قتل رساندند.

بدینگونه، آنچه امروز در خیابان‌های سراسر ایران، در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها و «سوله»های گمنام و بی‌نام و نشان بر جوانان و مردم بپاخاسته و به جان آمده‌ی جنبش آزادی‌خواهی ما می‌گذرد، بی گمان پیوندی ناگسستنی دارد با فریاد حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ای که سراسر این چهار دهه را درنوردیده است و تا دستیابی به آزادی همچنان طنین‌انداز خواهد بود. به گمان ما، دور نیست روزی که تبهکاران برای همه‌ی این جنایت‌ها و نابکاری‌ها یکجا در پیشگاه مردم ایران حساب پس بدهند.

کانون نویسندگان ایران یاد ستم‌کشتگان پاییز سال ۱۳۷۷ را گرامی می‌دارد و روز جمعه ۱۸ آذر ساعت ۳ بعد از ظهر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده را گلباران می‌کند.

کانون نویسندگان ایران      ۱۵ آذر ۱۴۰۱

اشتراک در شبکه های اجتماعی: