بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان در محکومیت شکنجه و ضرب و جرح معلم بازنشسته جواد لعل محمدی
یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
در روزهای اخیر شاهد صحنه تلخ و دردناک شکنجه آقای جواد لعل محمدی معلم بازنشسته مشهد بودیم.نفس شکنجه و آثار مخرب آن بر بدن هر انسانی ولو گناهکاران و تباهکاران با سرشت انسانی آدمی در تعارض می افتد اما تصاویر منتشر شده بدن مجروح لعل محمدی نشان داد که کسانی هنوز در تاریکخانه های اشباح برای متنبه کردن افراد از شیوه های قرون وسطایی برای مجازات افراد استفاده می کنند آن هم معلمی که باید چراغ آگاهی و آزادی و عدالت باشد، این بار به اتهام تجمع مسالمت آمیز حمایتی از مردم مظلوم خوزستان و گرامی داشت یاد همکاران در بند خود و مطابق با اصل ۲۷ و ۲۸ قانون اساسی،بعد از هشت روز بازداشت اینچنین مجروح و زخمی به بیرون فرستاده می شود.سئوال این است که در اینجا چه کسی قوانین کشور را نقض کرده است؟ شهروندی که مطابق قانون اساسی کشور دست به تجمعی مسالمت آمیز زده و یا نمایندگان حکومت که این تجمع را بر نتافتند و مطابق معمول نخست به نقض قانون پرداختند و دست به دستگیری این معلم بازنشسته زدند و آنگاه به همین هم رضایت ندادند و در پستو خانه های تادیب به قصد خاموش کردن و ساکت کردن جواد لعل محمدی پیکر او را زخمی و مجروح کردند؟ و از همه شگفت انگیز تر اینکه نظام کنونی در پی اسقاط نظام پهلوی با «موزه عبرت» نامیدن کمیته مشترک ضد خرابکاری(شکنجه گاه رژیم پیشین) این القا را برای همگان ایجاد کرد که قرار است این شیوه ها منسوخ شود و آیینه عبرت حاکمان گردد اما متاسفانه نه تنها چنین آرزوی شیرینی به تحقق نپیوست که در مواردی شدت و حدت شکنجه های اعمال شده بر شهروندان بسیار بیشتر از قبل شد.احیای اینگونه شیوه ها گرچه با عنایت به استراتژی «النصر بالرعب» به قصد فزونی کردن ارعاب ها و فشارها انجام می شود، مسلما راه حل بحران های فزاینده جمهوری اسلامی نخواهد بود.بحران ناکارآمدی،بحران مشروعیت،بحران مشارکت و دیگر بحران های حاکم راه حل اصولی و منطقی دارد که متاسفانه حاکمیت علی رغم هشدارهای مختلف دلسوزان و آگاهان جامعه سالهاست با بی اعتنایی از کنار آن رد شده است و اکنون می بینیم که آن هشدارها و انذارها سخنی به غایت نیکو بود که هیچ گاه شنیده نشد و هر روز دامنه ی ظلم گسترش یافت و صدای مظلومان هم به تبع آن بلندتر شد.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن محکومیت شدید ضرب و جرح جواد لعل محمدی خواهان برخورد با آمران و عاملان این حادثه و پایان دادن به شیوه ها و امحای کامل تاریکخانه های اشباح پشت صحنه برای آزار و اذیت کنشگران صنفی و مدنی و معترضان اجتماعی است و به حاکمیت هشدار می دهد که راه حل درست و منطقی هرگز افزایش تهدیدها و خشونت ها و رویارویی با شهروندان معترض نیست.کار ملک را تدبیر و مصلحت واجب آید.توصیه حکیمانه ای که تا کنون گوش شنوایی در اندرون حکومت نیافته و اگر روند مدیریت امور به همین سمت و سو ادامه یابد، دیری نخواهد پایید که دیگر هیچ چیز را نتوان ولو با تغییرات بنیادین تر سامان داد.
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
بيانيه