بیانیه چهارم جمعی از سوسیالیستهای کردستان: افکار عمومی را دستکم نگیریم!
شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳
موضعگیری در مورد جنگ ارتجاعی خارج از ارادهی ما نیست! حمید تقوایی رهبری حزب کمونیست کارگری ایران میگوید وقوع جنگ خارج از ارادهی ما است و اضافه میکند که جنگ به سرنگونی جمهوری اسلامی کمک میکند و ما از هر چیزی که به جمهوری اسلامی ضربه بزند دفاع میکنیم. اولا جنگ الزاما به جمهوری اسلامی ضربه نمیزند و در گذشته هم دیدهایم که میتواند به این رژیم کمک بکند، دوما این موضع پاسیفیستی که از بی اعتقادی به نیروی تودهها نشأت میگیرد فریبکاری محض است. اگر مردم ایران در دههی شصت علیه جنگ ارتجاعی رژیم اسلامی ایران و رژیم بعث عراق موضع میگرفتند و جوانان مشتاقانه و دسته دسته به جبهههای کشتار و میدانهای مین روانه نمیشدند، بدون شک خمینی خیلی زودتر مجبور میشد جام زهر را بنوشد و جنگ و ویرانی هشت سال طول نمیکشید.
اگر چه وقوع جنگ ایران و عراق خارج از ارادهی تودهها بود اما در آن دوره افکار عمومی مردم کردستان تحت تاثیر موضعگیری احزاب سیاسی ارادهی قاطعی بود که هم تلفات جنگی را در این منطقه کاهش داد، هم در خدمت ارتقای جنبش انقلابی کردستان قرار گرفت. مردم کردستان به نیروی ذخیرهی هیچکدام و از طرفهای درگیر جنگ تبدیل نشدند و با مسیر مستقلی که در پیش گرفتند دستاوردهای بسیاری کسب کردند. در شرایطی کنونی نیز یکی از فاکتورهایی که رژیم فاشیستی اسرائیل را تشویق میکند تا جنگ تمام عیاری را با ارتجاع جمهوری اسلامی راه بیندازد، توجه به افکار عمومی جامعهی ایران است. بی جهت نیست که نتانیاهو به مردم ایران پیام میفرستد، این بدان معنا است که نتانیاهو برای پیشبرد سیاستهای جنایتکارانهاش روی افکار عمومی مردم ایران حساب ویژهای باز کرده است.
بدون شک مخالفت قاطع تودهها با جنگ قطبهای ارتجاعی و سیاستهای نتانیاهو بی تأثیر نخواهد بود، همانطور که توهم و خوشبینی جامعه نسبت به حملهی نظامی اسرائیل، دولت نتانیاهو را در گسترش آتش جنگ تشویق و نسبت به آیندهی جنگی ایران و خاورمیانه امیدوار میکند. در طرف دیگر نیز جمهوری اسلامی سالها است که جنگ فرسایشی گروههای نیابتیاش را تحت نام «جنگ بازدارنده» توجیه میکند. به این معنا که اگر در سوریه و عراق و لبنان و یمن نجنگیم، جنگ به تهران و خوزستان کشیده میشود. حالا با شکست خوردن سیاست جنگ بازدارنده برای همگان مشخص شده است که یک پای آتش جنگ در خاورمیانه جمهوری اسلامی است. اکنون گروههای شرمگینی که تا دیروز به شکل تلویحی و غیر مستقیم از سیاستهای رژیم اسلامی دفاع میکردند ناچار شدهاند نقاب از چهره بردارند و آشکارا از عملیات ۷ اکتبر و موشک پرانیهای جمهوری اسلامی دفاع کنند.
جدیدا رهبری پژاک نیز مانند چپنماهای محور مقاومتی از جمهوری اسلامی در جنگ با اسرائیل دفاع میکند. بدون شک وقوع جنگ و هر گونه تبلیغات ضمنی و آشکار به نفع فضای جنگی، در راستای سیاستهای جمهوری اسلامی و اپوزسیون ضدانقلابی از جنس رضا پهلوی قرار میگیرد. جدای از اینها حتی اگر وقوع جنگ تماما خارج از ارادهی ما باشد -که نیست-، اما موضعگیری نسبت به جنگ، قبل از وقوع آن یک امر کاملا ارادی و موثر است. اینکه عدهای عملا بر طبل چشم انتظاری و امید بستن به جنگ میکوبند، یک موضعگیری کاملا آگاهانه است. همهی ما به یاد داریم که تا قبل از کشتن تروریستهای سپاه و حماس و حزبالله و موشک پرانی جمهوری اسلامی به سمت اسرائیل، یعنی تا قبل از تشدید فضای جنگی و جنگ مستقیم ایران و اسرائیل، در سالگرد قیام ژینا و در صفوف اپوزسیون سیاسی ایران، مخصوصا در میان پیشروان کارگری و احزاب کمونیستی بحثهای موثری بر سر بررسی نقاط ضعف و قوت جنبش انقلابی درگرفته بود. تا دو ماه پیش ارتقا و تکامل جنبش انقلابی مردم ایران در رأس اولویتهای سیاسی کمونیستها قرار داشت. واضح است که فضای جنگی عمدهی این مباحث و تلاشها را به محاق برده است و این فقط مربوط به زیانهای فضای جنگی است.
وقوع خود جنگ به مراتب ویرانگرتر است. وقوع جنگ هرگز شرایط بهتری برای رهایی جامعه از چنگال استبداد و سرمایهداری فراهم نمیکند. تجربهی سوریه نشان داد که شرایط جنگی بیش از همه بستر را برای رشد گروههای تروریستی و نیابتی فراهم میکند. در شرایط جنگی تشکلیابی کارگری-تودهای اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار است. دلیلش این است که نجات جان انسانها در اولویت قرار میگیرد و مردم از تامین نان و آب و سرپناه مستأصل میشوند. تبلیغات تلویحی در مورد استقبال از جنگ و بدتر از آن وقوع جنگ برای جنبش انقلابی سمی مهلک به حساب میآید. رسالت احزاب کمونیستی این است که با موضعگیری رادیکال، مردم ایران را از تبدیل شدن به نیروی ذخیرهی قطبهای ارتجاعی جنگ طلب دور نگه دارند و در هر شرایطی بر استقلال و تقویت و تکامل جنبش انقلابی مردم ایران تاکید داشته باشند.