بیانیه پنجم جمعی از سوسیالیستهای کردستان: تبعات اقتصادی جنگ و تحریم، نعمتی برای جمهوری اسلامی و رنجی مضاعف برای زحمتکشان!
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳
سالهاست که آمریکا و دولتهای اروپایی تحریمهای جنایتکارانهای را به بهانهی فعالیتهای نظامی جمهوری اسلامی علیه کشور ایران اعمال کردهاند. اما نام بردن از «کشور ایران» تعین طبقاتی ندارد، یعنی مشخص نیست منظور از «کشور ایران» طبقهی کارگر و ستمدیدگان ساکن در ایران هستند یا منظور طبقهی سرمایهدار و دولت حامیشان است. جمهوری اسلامی وضعیت فلاکتبار حاکم بر مردم ایران را به گردن تحریمهای خارجی میاندازد و از این طریق هم ماهیت سرمایهدارانهی اقتصاد ایران و بحرانهای ناشی از آن را انکار میکند، هم به مظلوم نمایی و فریبکاری میپردازد.
برای برخی از نیروهای سیاسی نیز محکوم کردن تحریمها علیه «کشور ایران» پوششی برای دفاع ضمنی و غیر مستقیم از رژیم اسلامی و گرفتن ژست دروغین ضدامپریالیستی است. تا آنجا که به سیاستهای امپریالیستی نهادهایی همچون «بانک جهانی» و «صندوق بینالمللی پول» برمیگردد، رژیم اسلامی یکی از بهترین مجریان و کارگزاران امپریالیسم جهانی در عرصهی برنامهریزی اقتصاد نئولیبرالیستی در جهان است. جماعتی که با نام ارتجاعی «محور مقاومت» شناخته میشوند هر چند سال یکبار با دادن بیانیه علیه تحریم یا علیه جنگ کنار رژیم اسلامی میایستند. اما واقعیت این است که قشری از پاسداران و سرمایهداران شریک حکومت، دور زدن تحریمها را به کسب و کاری پر سود تبدیل کردهاند. اسدبیگی فاسد که با تبانی شرکت هفت تپه را با پول بسیار ناچیزی خریداری و در آستانهی ورشکستگی قرار داد یکی از همین کاسبان تحریم است که برای معاملات خارجی و تامین کالاهای تحریم شده ارز دولتی دریافت میکرد و با نرخ آزاد به فروش میرساند.
در سالهای گذشته صدها سرمایهدار ایرانی زیر سایهی حاکمیت جمهوری اسلامی و کسابت از طریق تحریم، میلیونها دلار درآمد به جیب زدهاند. این در حالی است که تحریمها روز به روز سفرهی اکثریت مردم زحمتکش ایران را کوچکتر کرده است. با این توضیحات هم فریبکاری و مظلوم نمایی رژیم اسلامی افشا میشود، هم ادعای دروغین و دوستی خاله خرسهی آمریکا و دولتهای اروپایی برای مردم ایران محرز میگردد. همین داستان در مورد فضای جنگی و تهدیدات نظامی قطبهای ارتجاعی در خاورمیانه نیز صدق میکند. علاوه بر آنکه هزینهی جنگهای نیابتی و فرسایشی رژیم اسلامی در منطقه و هزینهی جنگ وحشیانهی دولت نژادپرست اسرائیل در فلسطین و لبنان از منابع طبیعی و عرق و خون مردم خاورمیانه تامین میشود، فضای جنگی تبعات زیانبار دیگری نیز برای مردم داشته است. اگر از موضوع تشدید سرکوب حکومتها علیه مردم در خاورمیانه بگذریم و تبعات اقتصادی را بررسی کنیم میتوان به کاهش نرخ ریال در مقابل دلار و افزایش تورم و افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی در نتیجهی فضای جنگی حاکم اشاره کرد.
اما درست مانند تحریم، افزایش قیمت نفت و تورم و کاهش نرخ ریال نیز به نفع حاکمیت است. منفعت افزایش قیمت نفت برای حاکمیت رژیم اسلامی که فروش نفت یکی از درآمدهای اصلیاش به شمار میرود واضح است. حاکمیت در حالی از گران شدن نفت در بازارهای جهانی درآمد بیشتری به دست میآورد که مردم ایران از آن هیچ سهمی نمیبرند و این درآمد در خدمت نهادهای سرکوبگر داخلی و جنگ افروزی در منطقه قرار میگیرد. از طرف دیگر تورم نیز قدرت خرید و ارزش واقعی حقوق میلیونها کارگر و کارمند مزدبگیر در ایران را با سقوط شدید مواجه میکند و شرایط را برای خالی کردن جیب مردم از طریق احتکار و کلاهبرداری کلان سرمایهدارهای بخش خصوصی و حکومتی فراهم میکند. همچنین میدانیم که دولت اسلامی حقوقها را با ریال پرداخت میکند و بودجهی سالانهی مجلس را نیز طبق ارزش ریال میبندد، در حالیکه فروش نفت از طریق دلار صورت میگیرد. با این حساب رژیم اسلامی در هر دوره از مابهالتفاوت کاهش نرخ ریال در برابر دلار، مبلغ قابل توجهی درآمد بادآورده به دست میآورد.
میبینیم که تحریمهای جنایتکارانهی امپریالیسم به نفع «رژیم حاکم بر ایران» و به زیان اکثریت «مردم ساکن در ایران» است. این حقیقت در مورد تبعات فضای جنگی از جمله «تشدید سرکوب حکومتی علیه مردم»، «افزایش نرخ تورم» و «کاهش ارزش ریال در برابر دلار» صدق میکند. ما کمونیستهای انقلابی کلیگوییها و دروغگوییهایی را که پشت عبارات «کشور ایران» و شعار کذایی استکبار ستیزان علیه «شیطان بزرگ» پنهان شدهاند افشا کرده و با صراحت تمام تحریمهای جنایتکارانه و فضای جنگی حاکم را علیه مردم ایران و به سود جمهوری اسلامی ارزیابی میکنیم. مخالفت ما با جنگ و تحریم در راستای دفاع از کارگران و زحمتکشان و تکامل جنبش انقلابی مردم ایران در مسیر مخالفت قاطع با دخالت خارجی، جنگ افروزی و در خدمت سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی قرار میگیرد.