بیانیه مشترک تشکل های مستقل: انفجار در بندرگاه رجایی بندرعباس و کشتار کارگران حادثه نیست، جنایت است!
سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴

در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود! فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند. هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است. تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند. اکنون در واقعه انفجار کانتینر های محوطه بندرگاه رجایی در بندر عباس و کشتار کارگران هیچ دروغی نمی تواند مردم را قانع سازد که این حادثه یک امری عادی از حوادث قابل وقوع را باور کنند. زیرا نتیجه این فاجعه آفرینی ها به بهای جان کارگران و تکرار پروسه غم بار و به سوگ نشاندن خانواده هایی است که نان آور خود را پر پر شده و از دست می دهند.
چه استدلال و فریبکاری می تواند جان های تکه پاره شده کارگران را به زندگی بازگرداند و پدران، مادران، همسران و فرزندان داغ دیده را تسلی دهد. وقتی دروغ و وقاحت به کرات از سوی تبهکاران فاسد اشاعه می یابد، هیچ بهانه ای نمی تواند این شناعت ها را به امری طبیعی و عادی جلوه دهد. در تمام این سیر تاریخی – نامردمی، آنچه از نظر مردم پنهان است استتار نمودن واقعیات در پوشش توجیهات کاذب و غیرمسئولانه و عدم پاسخگویی است. زیرا همه حکومت های مستبد مردم را نامحرم می دانند و با قلب واقعیات، سیاست های پنهان را به راز سر به مهر تبدیل می کنند. در پس پرده اطلاعاتی که قطره چکانی به ذهن جامعه تزریق می کنند اکنون برخی مسئولان به عذر بدتر از گناه متوسل می شوند و می گویند: ما از محتوای کانتینر ها مطلع نبودیم و وارد کنندگان این محموله های خطرناک و انفجاری، گزارش نادرست داده اند یا اینکه از گزارش دادن امتناع کرده اند. زهی وقاحت و بی شرمی!
کسی که کمترین اطلاعاتی از روند واردات و صادرات، به ویژه در این حاکمیت داشته باشد، به خوبی می داند اشخاصی حق واردات محموله های ویژه آنهم با کشتی های حمل کانتینرهای پلمب شده دارند که وابستگی به حاکمیت داشته باشند. آیا سیستم گمرکی و بندرگاهی آنقدر فشل است که ورود کشتی غول پیکر و صدها کانتینر از چشم های متولیان و مأموران پنهان می ماند؟ نه آقایان این استدلالات دروغی بیش نیست و بیش از این به شعور مردم توهین نکنید. فراموش نکرده ایم در چند سال پیش فرودگاه پیام با همه تجهیزات تخصصی، رادار ها و دوربین ها در اختیار پاسداران و نیروهای امنیتی برای تجارت کالاهای قاچاق قرار گرفته بود. یا در منطقه آزاد پارس جنوبی در پوشش اسکله های خصوصی از سوی برخی مقامات سپاه و اطلاعات و سایر مسئولان حکومتی کانتینر های پلمب شده که هیچ مأمور مرزی نه حق دارد و نه به خود جرأت می دهد کوچکترین بازرسی از آن محموله ها داشته باشد، در امنیت کامل فعالیت می کردند.
از کجای این هرج و مرج حاکم به کشور بگوییم که خوشبختانه همواره برخی بی قانونی ها و بی آبرویی ها از گوشه هایی که روزنه های دعوا های حکومتی است به بیرون درز می کند. البته اکنون این اقدامات غیرقانونی به جایی رسیده که دیگر شرم و حیا را به کناری نهاده اند که نه قتل و کشتار مردم را پنهان می کنند و نه نیازی به شفافیت و اطلاع رسانی دارند. پس از چندین روز بندر همچنان در آتش و دود می سوزد، بسیاری از کارکنان زیر آوارند و یا مفقودالاثر شده اند، هر لحظه تعداد بیگناهان کشته و مجروح شده فزونی می گیرد و ابعاد جهنم انفجارها، ویرانی ها و نابودسازی ها گسترده تر میشود. مردم از این سیاست های فاجعه بار به ستوه آمده و نمی خواهند سیاهی لشکر کسانی قرار بگیرند که جان و مالشان وثیقه قدرت های فاسد باشد. مردم از این چرخه معیوب که هر روز عزیزان و نان آوران خود را قربانی سودورزی و مطامع فرصت طلبانه حاکمان دیده و به سوگ می نشینند، به آسانی نخواهند گذشت.
باید این چرخه حادثه ساز که جان کارگران و مردم زحمتکش را طعمه سیاست، ثروت و فساد قدرت خود می سازد، متوقف شود و کارگران و زحمتکشان حاکم بر سرنوشت خود شوند.
۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کارگران بازنشسته خوزستان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری