بیانیه مشترک تشکلهای مستقل: اول ماه مه، روز تجلی همبستگی و هویت مستقل کارگران!
یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
روز جهانی کارگر روز نماد همبستگی و بر افراشتن پرچم مبارزه مستقل طبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری است. از آن زمان که نظام سرمایه داری مبنای رونق بازار و سلطه خود را با شلاق بردگی مزدی بنانهاد و ۱۶ ساعت کار در روز در ازای لقمه ای نان برای رفع گرسنگی و از سرگرفتن کار و استثمار را به قانون خود بدل ساخت، روشن بود که کارگران چاره ای جز مبارزه با این ستم و استثمار به منظور رهائی از وضعیتی که نظام سرمایه داری بر آنها تحمیل می کند ندارند. کارگران از شرایط زندگی خود دریافتند که هرچه بر ارزش آفرینی نیروی کارشان افزوده می شود میزان بهره کشی از آنان توسط سرمایه داران بیشتر می گردد و جسم و جانشان به شکل کامل تری به خدمت تولیدی در می آید که متعلق به آنان نیست و هر روز و هر ساعت ثروتی ایجاد می کنند که محصولی جز فقر برای کارگران ندارد.
مبارزه برای کاهش ساعات کار روزانه یکی از عرصه های بزرگ و همیشگی نبرد کارگران با سرمایه داران و دولت سرمایه داری است. ۱۳٨ سال پیش، کارگران شیکاگو نخستین کسانی بودند که متحدانه و به صورت متشکل علیه این مناسبات غیر انسانی و استثمار گرانه به پا خاستند و مبارزه ای بزرگ برای کاهش ساعات کار روزانۀ کارگران و برقراری ۸ ساعت کار در روز را سازمان دادند. کارگران معترض آمریکا در آن زمان بدون واهمه از برج و باروی سرمایه داری و پلیس مسلح آن، جسورانه مبارزه کردند. این حماسه سازی به رغم کشتار و سرکوب شدید، روند جدیدی در مبارزه طبقاتی میان کارگران و سرمایه داری را آغاز کرد که پژواک بانگ رسا و پیام آن نه تنها در آمریکا بلکه بسرعت د ر سراسر جهان طنین انداز شد. از آن پس، اول ماه مه هر سال روز جهانی کارگر، روز همبستگی و مبارزه طبقاتی کارگران نام گرفت و به همین مناسبت بر تارک تاریخ می درخشد.
دستاورد این مبارزه برای کارگران فراموش نشدنی و بسیار درس آموز است. اول ماه مه الهام بخش و راهگشا برای کارگران همه کشور ها و مبارزات آنهاست که با آگاهی،انسجام و رزمندگی علیه نظام سرمایه داری و تعیین تکلیف با حاکمیت سرمایه داری در کشور های خود، گام برمی دارند.
مبارزات طبقۀ کارگر برای رهائی خود و تمام بشریت از استثمار و ستم سرمایه داری اکنون بیش از پیش حقانیت خود را نشان می دهد. اکنون نظام سرمایه داری، بویژه کشورهای امپریالیستی که به اصطلاح نماد موفقیت این نظام هستند به رغم چهره پردازی های بزک شده و به ظاهر مدرن، توحشی آشکار را در پشت این نقاب دروغین دموکراتیک نشان می دهند. جلوه هایی از این توحش را ما در راه اندازی جنگ های منطقه ای، حمایت از نیروهای فاسد، نژاد پرست، فاشیست و ارتجاعی و کشتار و قتل عام توده های مردم در کشورهای اوکراین، فلسطین( غزه)، یمن و غیره شاهد هستیم. جنگ افروزی و عظمت طلبی تحت هر شرایطی و توسط هر کشوری محکوم است. کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از جنگ های تجاوز گرانه و کشور های جنگ طلب اعلام می کنند. این جنگ ها در جهت سلطه سرمایه داری، تقویت ناسیونالیسم و شووینیسم و حکومت های مذهبی و خلاف منافع کارگران است.
پس از انقلاب بهمن ۵۷ در ایران که با تسلط روحانیت به بیراهه رفت و به ضدانقلاب تبدیل شد، سلطۀ نظام سرمایه داری شکل اسلامی به خود گرفت. تداوم و تشدید فقر و سیه روزی کارگران و زحمتکشان، افزایش ساعات کار، پایین بودن سطح دستمزدها، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید و معیشت خانوارکارگران، سرکوب جنبش های اجتماعی- دموکراتیک زنان، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، هنرمندان مترقی، جوانان و دانشجویان و خلق های زیر ستم بوده است. سرکوب جنبش کارگری و زندانی کردن کارگران فعال و معلمان و نیروهایی که برای رهایی طبقه کارگر مبارزه می کنند، سرکوب آزادی بیان، تجمع، اعتراض، اعتصاب، تشکل وغیره همگی محصول نظام سرمایه داری و حکومت اسلامی مدافع آن هستند. از این رو مبارزۀ طبقۀ کارگر برای دست یابی به خواست های اقتصادی و سیاسی برای امری ضروری است که در هر شرایط باید استمرار یابد.
افزایش مزد، کاهش ساعات کار، منع کار کودکان، رفع تبعیض از کارگران مهاجر، تأمین بیمه های اجتماعی و آموزش و بهداشت و درمان رایگان، تأمین شغل برای جویندگان کار و تخصیص بیمه بیکاری به بیکاران، برابری زنان و مردان در زمینه استخدام، مزد و تصدی مسئولیت ها، آزادی بیان، تجمع، اعتصاب و تشکل و تحزب، آزادی زندانیان سیاسی و لغو مجازات های قرون وسطایی و اعدام، تامین مسکن مناسب برای همگان، مبارزاتی بسیار مهم و اساسی هستند. اما این خواست ها به تنهائی برای رهائی جامعه از ستم و استثمار کافی نیستند. طبقۀ کارگربرای رهائی خود و اکثریت عظیم مردم باید نظام سرمایه داری را به زیر کشد.
طبقه کارگر بدون مبارزه متشکل و پیگیر و بدون تغییر بنیادی در کل نظام اقتصادی و سیاسی سرمایه داری حاکم نمی تواند به رفاه و آسایش نایل گردد و اراده سیاسی خود را اعمال نماید. زیرا حاکمیت سیاسی موجود مدافع سرمایه داری در یکی از ستم کارترین و عقب مانده ترین شکل های آن است. مبارزه مستقل کارگران در پیوند با زحمتکشان شهر و روستا به ویژه پیوند با جنبش های اجتماعی و مترقی جاری زنان، بازنشستگان، جوانان و خلق های زیر ستم، همانا نوید دهنده جامعه نوین عاری از ستم و استثمار می باشد.
زنده باد اول ماه مه روز اتحاد طبقاتی کارگران
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان