بیانیه شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان علیه فضای جنگی قطبهای تروریستی
شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳
حمله هوایی اسرائیل به جمهوری اسلامی در صبحگاه ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ یکبار دیگر نشان داد که این دو قطب تروریستی عملیات نظامی علیه یکدیگر را مهندسی میکنند، جمهوری اسلامی و دولت آمریکا (که کنترل رژیم اسرائیل را در دست دارد) خواهان گسترش جنگ نیستند، این امر که ناشی از محدویتها و ناآمادگیهای طرفین جنگ است، در عین حال امید و خواست میلیونها انسان آزادیخواه و بشر دوست در منطقه و کل جهان است. بربریتی که جنگ کنونی در یکسال گذشته از طرف قطبهای تروریستی به نمایش گذاشته شده، لکه شرم آنچنانی بر پیشانی این نظم تبهکار و ضد انسانی سرمایه داری حک کرده است. که بهتنهایی ضرورت به گور سپردن این مناسبات بردهوار را در مقابل چشمان همه قرار داده است.
جنایات وحشیانه و پاکسازی قومی دولت فاشیست اسرائیل در حق پیر و جوان و کودک فلسطینی در نوار غزه، که به بهانه و در “جواب “ حمله گروه تروریستی حماس در ۷ اکتبر سال گذشته انجام شد، خواب از چشم میلیونها انسان نوعدوست و آزادیخواه در سراسر جهان ربود. خبر لتوپار شدن ۵۰ کودک در حین کشته شدن حسن نصرالله، نزد رئیسجمهور آمریکا یک لبخند رضایت بخش و تأکید مجدد بر حق اسرائیل در دفاع از خود بود. بااینحال و با وجود قتل عام بیش از ۴۲ هزار نفر در غزه و نابودی زیر ساختهای آن و گرسنه نگهداشتن میلیونی مردم بیگناه، دولت فاشیست اسرائیل در رسیدن به اهداف اعلام شدهاش ناکام مانده است، نه توانسته است معضل گروگانها را برای برداشتن فشار داخلی جامعه اسرائیل را از روی خود بردارد و یا گروه حماس را همان طور که ادعا میکرد نابود کند. همچنین تمایل دولت نتانیاهو برای گسترش جنگ با ایران، بهخاطر محدودیتهای عدیده دولت آمریکا، از قبیل افول اقتصادی موجود آن و تجارب منفی جنگهای قبلی در منطقه و ترس از افزایش قیمت نفت و ملاحظه متحدین کشورهای عربی و بالاخره ناروشنی جنگ در اوکراین، به مانع بر خورده است ۰
در برخورد به جنگ و فضای جنگی اخیر، جریانات راست و پرو غرب و حتی بخشهایی از چپ با سنجاق کردن آمال و آرزوهایشان به حمله نظامی آمریکا و اسرائیل و راه حل رژیم چنج و یا سرنگونی جمهوری اسلامی عملاً با قرار گرفتن خود در قطب آنها جستجو میکنند، امری که سیر وقایع تا کنونی باطل بودن آن را نشان داده است. از طرف دیگر طیف اصلاح طلب و تودهای – اکثریتیها و اقمار آنها و حتی بخشهایی از چپ به بهانه دفاع از مردم فلسطین و نادیده گرفتن نقش جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی در جنگ اخیر، میکوشند بخشهایی از جامعه را به بیراهه برده و عملاً در صف نیروهای “محور مقاومتی” قرار میگیرند.
اما جمهوری اسلامی که بدون جنگ و فضای جنگی کنونی هم در منگنه انواع بحرانها و تقابل تودهای مردم گیر افتادهبود، در نتیجه تخاصمات کنونی در منطقه متحمل شکست و عقب نشینیهایی شدهاست که تمام شواهد حاکی از آن ست که او را ناچار از درجهای از تسلیم و نهایتاً یکبار دیگر نوشیدن جام زهر میکند. تضعیف نیروهای نیابتی و تروریست جمهوری اسلامی در جنگ اخیر، سیاست بازدارندگی جمهوری اسلامی را در مقابل آمریکا و اسرائیل به بن بست کشاندهاست. همچنین برتری نظامی اسرائیل در چرخه عملیات تلافی جویانه متقابل، جمهوری اسلامی را به موضع دفاعی و تبلیغات توخالی انداختهاست. مجموعه این شرایط موجب ضعف بیش از پیش جمهوری اسلامی شدهاست. جمهوری اسلامی هرچند تلاش میکند تابه بهانه تهدیدات جنگی و یا دفاع از مردم فلسطین فضای جنگی را بر جامعه حاکم کند و اعتراضات اجتماعی را تحت الشعاع قرار دهد و مشکلات عدیده خود را پرده پوشی کند. اما موفق نشده است، موج اعتصابات و اعتراضات کارگری و اعتراضات جنبشهای گوناگون اجتماعی در مقابل تحمیل و تشدید گرانی و گسترش گرانی و فقر و فضای سرکوب و اختناق بدون توجه به تبلیغات جنگی رژیم همچنان در جریان است.
کارگران! مردم جان به لب رسیده! به جمهوری اسلامی فرصت ندهیم!
جمهوری اسلامی در شرایط کنونی بیش از هر زمان در حالت ضعف و ناتوانی بسر میبرد. فشارهای همه جانبه داخلی و بهخصوص نفرت و مقابله میلیونی مردم، رژیم اسلامی را در حالت شکنندهای قرار داده است. به جمهوری اسلامی فرصت ندهیم. جنگ این دو قطب تروریست جنگ ما نیست. جنگ واقعی ما کارگران و مردم زحمتکش مبارزه متحدانه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. از ضعف دشمن برای تشدید و گسترش مبارزاتمان استفاده کنیم. با تشدید و گسترش مبارزات فضای جنگی را خنثی کنیم. گسترش جنبش اعتراضی برای سرنگونی جمهوری اسلامی تنها راه نجات جامعه از دست جهنمی است که ٤۵ سال است بر ما تحمیل شدهاست.
نقش جنبش کارگری بهعنوان ستون فقرات این جنبش در پشتیبانی از خواستههای روزانه و مداوم جنبشهای مختلف، از قبیل لغو حجاب، آزادی زندانیان سیاسی، لغو اعدام و علیه فقر و گرانی در پیروزی این اعتراضات تعیین کننده است. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی با به میدان آمدن طبقه کارگر در رهبری کردن اعتصابات کارگری و عمومی و پشتیبانی از دیگر جنبشهای اجتماعی ممکن است. تأمین رهبری سراسری جنبش، برای سرنگونی جمهوری اسلامی عامل تعیین کننده برای جارو کردن جمهوری اسلامی با قدرت اعتراض و قیام دهها میلیون انسان متنفر از ارتجاع اسلامی است. وقت آن است که با گسترش اعتراضات سراسری و اعتصاب در مراکز بزرگ تولیدی، علیه فضای جنگ فرسایشی حاضر و تحقق خواستهایمان به میدان بیاییم.
کارگران، مردم آزاده کردستان!
شما در تحولات و تحرکات اعتراضی علیه جمهوری اسلامی باتوجه به تاریخ مبارزاتی چهار دهه گذشته در کردستان، از خود همبستگی و تأثیرات زیادی بهجا گذاشتهاید. در شرایط ضعف جمهوری اسلامی و گسترش مبارزات تودهای میتوانید در جنبش اعتراضی برای سرنگونی جمهوری اسلامی نقش برجستهای برعهده بگیرید. با سازماندهی و متحد کردن مردم معترض و استفاده از تجارب تاکنون، نقش همیشگی خود را در جنبش سراسری برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی ایفا کنید. تجربه خیزش ۱۴۰۱ نشان داد که صف انقلاب در کردستان میتواند تأثیر مهمی در به گور سپردن جمهوری اسلامی داشتهباشد. اینجا هم نباید از افشای سیاستهای راست روانه و جنگ طلبی احزاب ناسیونالیست غافل ماند. احزاب و طیف متفرقه ناسیونالیست در کردستان که یک عمر در توهم و انتظار سازش با جمهوری اسلامی بسر بردهاند، اکنون افق به قدرت رسیدن خود را در حمله نظامی اسرائیل و آمریکا میبینند و خواب حاکمیت در یک حکومت اقلیم فدرال دیگر در کردستان ایران را به قیمت جنگ و کشتار و آوارگی مردم کردستان میبینند.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زندهباد حاکمیت شورایی
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان
١٠ آبان ۱۴۰۳
٣١ اکتبر ۲۰۲۴