دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ | 23 - 12 - 2024

Communist party of iran

بیانیه‌ شانزدهم جمعی از سوسیالیست‌های کردستان: کلینیک تحمیل حجاب اجباری، اهرمی برای سرکوب و بی اعتبار کردن مبارزات زنان!

خبرگزاری فارس در روز ۲۲ آبان ۱۴۰۳ خبر راه‌اندازی «کلینیک ترک بی حجابی در تهران» را روی سایت قرار داد و اعلام کرد: «برای نخستین بار در کشور، به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف، کلینیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان‌شناختی بی‌حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح می‌شود.» در این بین انجمن روانشناسی ایران و انجمن علمی روان درمانی ایران نیز با ذکر اینکه پیشتر هم سواستفاده از روان شناسی و روان پزشکی در اشکالی نظیر حکم قضایی رخ داده است نگرانی خود را از زدن برچسب بیمار به افراد غیر بیمار اعلام کرده است.

اما بیایید دلایل سیاسی و سرکوبگرانه‌ی چنین رویکردی را بررسی کنیم. رژیم سعی دارد بی اعتنایی زنان به حجاب اسلامی را یک انحراف اجتماعی جلوه دهد، زنان مبارز را روانی بنامد و برای بی اعتبار کردن مبارزات زنان به جای زندان و قاضی شرع از تیمارستان و پزشک سپاهی در جهت سرکوب استفاده کند. حاکمیت نمی‌خواهد زنان مبارزی که حاضراند با شجاعت تمام هزینه‌های اعتراض به قوانین ارتجاعی و زن ستیزانه‌ی حجاب اسلامی را به جان بخرند به قهرمان و سمبل مبارزه‌ی برابری طلبانه در جامعه تبدیل شوند. صف ارتجاع از این می‌ترسد که «آهو دریایی» به «ویدا موحد» تبدیل شود با تکثیر شجاعت وی در ابعاد توده‌ای آخرین آجرهای دیوار حجاب اسلامی میز فروبریزد. دیکتاتوری به سرکوب مقاومت‌ها و مبارزه‌ها رضایت نمی‌دهد چون به خوبی می‌داند که سرکوب به تنهایی کار ساز نیست و مقاومت را تکثیر می‌کند، برای همین است که می‌کوشد هر گونه مبارزه‌طلبی و مقاومت‌جویی را بی ارزش و بی اعتبار جلوه دهد.

بر همین مبنا است که فعالین و پیشروان کارگری را به همکاری با سرمایه‌داری غربی و امپریالیسم متهم می‌کند، چیزی که برای رهبران کارگری خط قرمز به حساب می‌آید. قیام کنندگان را آشوبگر و ارازدل و اوباش می‌نامد و حالا نیز بی اعتنایی زنان به حجاب اجباری را بیماری نام می‌گذارد تا این انسانها مبارز نه تنها به مبارزات و رنج‌هایی که می‌کشند افتخار نکنند بلکه در مقام متهم و ناسالم قرار بگیرند و به جایی ادامه‌ی مبارزه‌ی جمعی به دفاع از شخصیت خودشان و اعاده‌ی حیثیت فردی سوقشان دهد. جمهوری اسلامی که می‌بیند زندان به اندازه‌ی کافی در دل مبارزان وحشت ایجاد نمی‌کند و می‌داند که با کشتن هر مبارز سمبلی برای تولد هزاران مبارز دیگر ساخته می‌شود، سعی می‌کند مبارزان را با وحشت شکنجه‌ها و فشارهای شکننده، گرفتن اعتراف ساختگی و اجباری و بی اعتبار شدن در جامعه روبرو کند. حالا نیز حربه‌ی خوراندن دارو و اعمال فشار برای به جنون کشاندن مبارزان و روانی خواندن آن‌ها را در دستور کار قرار داده است. در زندانهایی که دیکتاتوری سرمایه برپا می‌کند، سلول پر از اعترافات فرمایشی و شکنجه‌های واقعی است.

آن‌ها سعی می‌کنند همه‌ی افتخارات زندانی را از بین ببرند. زندانی‌ها را وادار می‌کنند اعتراف کنند، به خودشان ناسزا بگوید، یکدیگر را متهم کنند، پشت سر هم پناه بگیرند، ترحم گدایی کنند، خود را حقیر و ناتوان ببینند، عقایدشان را زیر پا بگذارند، پشیمان شوند، از افکار خودشان متنفر گردند، بر علیه خودشان حرف بزنند و هیچ چیزی از شخصیت و کرامت و غرور و عزت نفس برایشان باقی نگذارند. سلول برای آن ساخته شده که زندانی را بُکُشد در حالی که هنوز نفس می‌کشد. راه‌اندازی کلینیک تحمیل حجاب اجباری نیز در ادامه‌ی سیاست‌های پیشین و برای بی اعتبار کردن مرارت‌های مبارزه عملی می‌شود. حاکمیت برای رسیدن به این هدف از همه‌ی پتانسیل‌های ارتجاعی موجود در جامعه و فشارهای نهادهای مذهبی، خانوادگی، شبهه روشنفکری و زیر پا گذاشتن فردیت انسانها استفاده می‌کند و با تفسیر ارتجاعی از مفاهیمی همچون اخلاق و آبرو به سرکوب مخالفین و دفاع از نظم موجود می‌پردازد.

ما سوسیالیست‌های انقلابی از همه‌ی نیروهای چپ و کمونیست و انسانهای مبارز می‌خواهیم که با تمام توان به حمایت اجتماعی از زندانیان سیاسی و زنان و مردان مبارز برخیزیم. در مقابل اتهامات کذایی دستگاههای تبلیغاتی رژیم اسلامی علیه فعالین و معترضان و روانی خواندن انسانهای مبارز ایستادگی کنیم. همبستگی اجتماعی با انسانهایی که جمهوری اسلامی می‌خواهد با حربه‌ی شکنجه، طراحی‌های سوخته، پرونده‌سازی، اعتراف اجباری و روانی خواندن بی اعتبارشان کند بخش مهمی از همبستگی سیاسی و پیشبرد مبارزه است. هر صدایی را که با هر توجیه و تفسیری به مبارزان راه آزادی و برابری برچسب می‌زند را افشا کنیم.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: