دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ | 18 - 11 - 2024

Communist party of iran

بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه در دفاع از نیلوفر حامدی و الهه محمدی

در ضرورت دفاع از حقیقت و اعلام حمایت و همبستگی با نیلوفر حامدی و الهه محمدی
به نام حقیقت و به یاد راویان آن
نیلوفر حامدی و الهه محمدی که بیش از یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر می‌برند، امروز روی هم به ۲۵ سال زندان محکوم شدند که ۱۳ سال آن قابلیت اجرا دارد؛ ۶ سال الهه و ۷ سال نیلوفر.
ما می‌دانیم برای گفتن حقیقت و پایبندی به اصول روزنامه‌نگاری عنوان اتهامی‌ای تعریف نشده است و هیچ مدرک و مدعایی نیز، دال بر ضرورت یک سال بازداشت آنان وجود ندارد؛ اما مسئله تنها این نیست.
اراده سیاسی پشت این قواعد نوشته یا نانوشته است که حکم می‌دهد و اجرا می‌کند. قاضی صلواتی نه علت؛ بلکه خود معلولی از یک واقعیت هولناک‌تر است و این واقعیت چیزی نیست جز نظام سیاسی‌ای که آکنده از رویه‌های غیرحقوقی و انسانی است و چون ضد زندگی‌ست، ضد حقیقت و ضد جامعه است و تمامی اجزایش این ضدیت را آشکارا نشان می‌دهد؛ از دستان قاضی صلواتی هنگام امضای احکام تا سیمای دانشگاه و شهر.
به دانشگاه می‌نگریم، جایی که پرشده است از نمادهایی که می‌خواهد حقیقت را به محاق ببرد. تصاویری می‌بینیم که می‌گوید: «به دانشگاهِ جمهوری اسلامی خوش آمدید». تصاویر دیگری در شهر با مضامین مشترک در پل‌های عابر و ساختمان‌های حکومتی نقش می‌بندد که همه بر محاق بردن عامدانه حقیقت و تحریف آن دلالت دارد.
در میانه شهر اما، زنان و مردان بسیاری دوشادوش یکدیگر مقاومت را زندگی می کنند و امروز الهه محمدی و نیلوفر حامدی به ما یادآور می‌شوند که حقیقت پنهان نمی‌ماند و نمی‌توان آن را از بین برد. تصویر نیلوفر و الهه با لبخندها‌یشان می‌رود تا بنیانِ آنچه که می‌گوید به شهر و دانشگاهِ ایدئولوژی زده جمهوری اسلامی خوش آمدید را، بلرزاند.
حکومت تلاش می‌کند تا با به بند کشیدن راویانی چون الهه و نیلوفر، حذفشان از حرفه روزنامه‌نگاری و متهم کردنشان به اتهاماتی مضحک، روایت‌های دروغین خود را جایگزین حقیقتی کند که با قلم این روزنامه‌نگاران افشا شد. در این جنبش، روایتگری سلاحی شد که ساختار دروغینشان توان ایستادگی دربرابر آن را نداشت.
تلاش‌های استبداد در جهت ساخت ضد روایت‌ها، نتیجه‌ عکس داشت؛ نیلوفر و الهه تن بی‌جان روزنامه‌نگاری را با شجاعت خود دوباره احیا کردند و نشان دادند که راویان حقیقت هنوز می‌نویسند و سرکوب و هجمه به این حرفه نمی‌تواند رسالت آن را که بیان حقیقت است تخریب کند؛ بلکه تخریبگر، خود در این مسیر تخریب خواهد شد.
با این احکامی که امروز برای این دو روزنامه‌نگار صادر شد، سرکوبی که هر جمعه بر زاهدان تحمیل می‌شود، بازداشت روزنامه‌نگاری که رفت تا از آرمیتا گرواند خبر تهیه کند، همچنین شواهد دیگری که هرروز لمس و تجربه می‌کنیم؛ می‌توانیم بگوییم تقابل با جامعه که از چند دهه پیش شروع شد، امروز به اوج خود رسیده است.
از طرف دیگر شاهد ظهور نوکنشگرانی هستیم که با استفاده از فضای مدیا در تلاش هستند جریان حقیقی اخبار را به حاشیه ببرند. در چنین فضایی قدر و اهمیت کنشگرانی همچون الهه و نیلوفر درک می‌شود و با یأسی که این احکام و بازداشت‌های فعالین روزنامه‌نگار، معلم، کارگر و دانشجو بر سایرین می‌گذارد، لزوم همبسته‌تر شدن بیش از پیش احساس می‌شود.
در اوج فجایعی که مستبدین رقم می‌زنند، الگوهایی مانند این دو روزنامه‌نگار، ماندگار و تکثیر می‌شود، از طرفی گواه این می‌شوند که ثبت و ضبط حقیقت در این زمانه کاری بزرگ و انسانی است و هزینه‌هایش نامعلوم؛ آن هم در زندان‌ها و بازداشتگاه‌هایی که بیشتر به قتلگاه می‌ماند. قتلگاهی که روح و جان جواد روحی را گرفت و در تلاش بود تا صدای ستار بهشتی را نهان نگاه دارد.
اکنون با تمام روزها و سال‌هایی که به نیلوفر حامدی و الهه محمدی تحمیل شده، زندگی‌هایی که سلب شده و بیدادگاه‌هایی که برپا شده است، راهِ آزادی با وجود چنین کنشگرانی از بی‌راهه‌ها عیان‌تر شده است.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: