به یاد جانباختگان کمونیست در قتل عام شهریور ۶۷
چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲
ماه شهریور یادآور سالگرد جنایت هولناکی است که بدست جلادان رژیم جمهوری اسلامی در زندانها انجام گرفت. کشتار زندانیان سیاسی که در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ با اعدام های دسته جمعی اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق آغاز شده بود، در شهریور ماه همان سال با کشتار زندانیان چپ و کمونیست دنبال شد.
کمیسیون مرگ، مرکب از مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان و رئیس جمهور فعلی رژیم اسلامی)، حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) ، پس از آنکه گزارش ماموریت جنایتکارانه مرداد ماه خود در زندانها را به خمینی دادند، از وی فتوای کشتار کمونیستها را نیز گرفتند و در ماه شهریور به جان انسانهای آزاده ای افتادند که قلبهایشان مالامال از عشق به آرمان والای رهائی انسان استثمار شده و ستمدیده بود. چوبەهای دار برپا شد و زندانیان آرمانخواه با گفتن “نه” به جلادان بر دار اعدام آویزان شدند و ننگ تاریخ را بر پیشانی قاتلان حک کردند. هزاران زندانی مبارز و مقاوم بر چوبه دار بوسه زدند، اما در برابر جانیان سر تعظیم فرود نیاوردند.
دائرهالمعارف جهانی این واقعه ضد انسانی را چنین ثبت کرده است:
“پرسش و پاسخ از آنها در ماه شهریور و از زندان گوهردشت آغاز گشت. “آيا شما مسلمانيد؟”، “آيا به بهشت و جهنم معتقد هستيد؟”، “آيا در ماه رمضان روزه می گيريد؟”، “آيا قرآن می خوانيد؟”، “آيا هر روز نماز می خوانيد؟”، “آيا ترجيح می دهيد با يک مسلمان هم بند شويد و يا يک غيرمسلمان؟”، “آيا حاضريد زير ورقه ای را داير بر اينکه به خدا، به پيغمبر، به قرآن و به روز رستاخيز ايمان داريد امضا کنيد؟” و پر معناتر از همه: “آيا در خانواده اى بزرگ شدەايد که پدر در آن نماز مى خواند، روزه مى گرفت و قرآن مى خواند؟”
تنها یک جواب نه به این سوال ها می توانست به اعدام شخص مربوطه منتهی شود. در مورد سوال آخر جواب مثبت به آن به معنی اعدام بود زیرا که بر “ارتداد” فرد تاکید می کرد. طبق موازين فقهی، فقط کسی را میتوان مرتد شناخت که در يک خانواده معتقد مسلمان و در سايه پدری که به طور مرتب نماز و قرآن می خوانده و در ماه رمضان روزه می گرفته نشو و نما کرده باشد. اگر کسی بر مسلمان بودن خود تاکید میکرد اما می گفت نماز نخوانده است تنها به شلاق محکوم میشد. برای هر وعده نماز ۱۰ ضربه و روزی حداکثر ۵۰ ضربه.
در مورد زنان کمونیست، به حکم شرع در مورد زن مرتد یعنی «توبه یا مرگ زیر شلاق» عمل میشده است و از همین رو زنان کمونیست یا زیر شلاق میمردند یا اسلام را میپذیرفتند. بسیاری از آن قربانیان، دوره محكومیت خود را طی کرده و در انتظار آزاد شدن به سر میبردند. دلیل بازداشت بسیاری هنوز ناروشن و در انتظار به اصلاح تفهیم اتهام بودند.”
از زمان وقوع آن جنایات هولناک تاکنون جنایتکارانی از قماش خامنه ای، روحانی و رفسنجانی تلاش کرده اند نقش خود در این کشتار را تا حد ماموران معذوری که مجبور به پیروی از فرمان خمینی بودند، تنزل دهند. تعداد زیادی از بازجویان و شکنجه گران و مقامات امنیتی دهه ۱۳۶۰، دستان خون آلود خود را شستند و لباس روزنامه نگاری و اصلاح طلبی به تن کردند تا گذشته خویش را از دید نسل جوان پنهان کنند.
کشتار خونین ۶۷، آزادیخواهی قلابی و دفاع دروغین امپریالیست های غربی از حقوق بشر را نیز افشا کرد. دولت های اروپا و آمریکا نه تنها به این کشتار اعتراض نکردند بلکه به طور محرمانه بر آن مهر تائید زدند. این فاجعه بی مانند که طی آن هزاران نفر از زندانیان سیاسی در فاصله کمتر از دو ماه اعدام شدند، حتی در رسانه های به اصطلاح آزاد قدرت های امپریالیستی منعکس نشد. در روزهای محاکمات یک دقیقه ای و دار زدن ها و تیرباران کردن ها، مذاکرات و توافقات پشت پرده دولت های امپریالیستی غرب با جمهوری اسلامی جریان داشت. دولت های امپریالیستی خیلی خوب از رخداد این فاجعه مطلع بودند، اما منافع شان ایجاب می کرد که از تثبیت رژیم جمهوری اسلامی حمایت کنند. آنان پس از وادار کردن خمینی به قبول شکست در جنگ ایران و عراق و سر کشیدن جام زهر، به حکام اسلامی ایران چراغ سبز دادند که برای ممانعت از خیزش های انقلابی و امن کردن محیط ایران برای استثمار و چپاول سرمایه داری جهانی، می توانند دست به هر جنایتی بزنند. به همین دلیل سازمان ملل که کلوپ بین المللی آنان است در مورد این جنایت خونین سیاسی، خفقان گرفت.
در آن روزهای سرکوب و کشتار، یکبار دیگر روشن شد که در دنیا چه کسانی دوستان و متحدان واقعی تودەهای مردم ایرانند و چه نیروهایی در صف دشمن جای دارند. در برابر سکوت عامدانه دولت های امپریالیستی، این کمونیست های انقلابی جهان بودند که به پژواک اعتراض مردم ایران تبدیل شدند و اهداف پلید جمهوری اسلامی و حامیان امپریالیست آن را افشا کردند.
حال که ۳۵ سال از کشتار مبارزین و مخالفین رژیم و رفقای کمونیست دربندمان گذشته رژیم جنایتکار اسلامی با بحرانی همه جانبه روبرو شده و زیر فشار اعتراضات و اعتصابات کارگری و تداوم جنبش انقلابی ژینا قرار گرفته است. کشتاری که حکومت اسلامی در سال ۱۳۶۷به منظور جلوگیری از خطر خیزش توده های عاصی از جنگ ویرانگر هشت ساله انجام داد، اکنون به مانند داغ جنایتی ننگین بر پیشانی رژیم جمهوری اسلامی حک شده است. در چنین روزهایی یاد مبارزان و کمونیست های مقاوم در سلاخ خانه های حکومت اسلامی الهامبخش تداوم مبارزه مان خواهد بود. بدون شک سرانجام آنروز فرا خواهد رسید که سران جنایتکار جمهوری اسلامی در دادگاه عدل مردم زجر کشیده ایران به محاکمه كشیده شوند، رازهای سر به مهر جنایات بیشماری که مرتکب شده اند بیشتر برملا شود و مجازات شایسته خود را دریافت دارند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له