به مناسبت ۳۸مین سالگرد تأسیس حزب کمونیست ایران
پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰
یازدهم شهریور سالروز تشکیل حزب کمونیست ایران است. ۳۸ سال پیش در چنین روزی حزب کمونیست ایران، در یک کنگره موسس بنیانگذاری شد و رسما موجودیت خود را اعلام نمود. در سالروز تاسیس حزب کمونیست ایران یاد و خاطره فداکاری های رفقا و همرزمانی را گرامی می داریم که در صفوف حزب کمونیست ایران، چه در زندان و زیر وحشیانه ترین شکنجه ها یا بر چوبه دار و در برابر جوخه آتش دژخیمان جمهوری اسلامی و چه در سنگرهای رزم و مقاومت انقلابی در کردستان و مبارزه مسلحانه در صفوف نیروی پیشمرگ کومه له در نبرد و پیکار رو در رو با دشمن، جان و زندگی و هستی شان را در راه رهایی انسان استثمار شده و ستمدیده فدا نمودند. به خانواده های مقاوم و سربلندشان درود میفرستیم. در این روز همچنین به پایداری و استقامت کارگران و کمونیست های دربند و همه زندانیان سیاسی که برای دفاع از عقاید و باورهایشان به اسارت گرفته شده اند درود می فرستیم و از مبارزه و مقاومت شان قدردانی می کنیم. به امید اینکه خروش مبارزه و اعتراض کارگران و توده های محروم و ستمدیده جامعه در فردای گسترش خود، رژیم سرمایه داری اسلامی در ایران را با قدرت خود به زیر کشیده و همه آزادگان دربند، با لبخند شادی و پیروزی بر لب به آغوش عزیزانشان برگردند.
تشکیل حزب کمونیست ایران اگرچه به عنوان یک اقدام عاجل در پاسخ به شرایط سیاسی آن دوره از جانب کمونیست ها در دستور قرار گرفت، اما به هیچ وجه اقدامی خلق الساعه نبود و در اتاق های دربسته و دور از چشم جامعه و جنبش، زمینه سازی و تدارک دیده نشده بود. حزب کمونیست ایران در ادامۀ مبارزات مارکسیسم انقلابی بر علیه افکار خرده بورژوایی که جنبش چپ ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود، تشکیل شد. مارکسیسم انقلابیدر ظرف چند سال سوسیالیسم خرده بورژوایی، پوپولیسم مدعی مارکسیسم را در بنیادهای متدولوژیک، اقتصادی، سیاسی و تشکیلاتی آن نقد کرد و بار دیگر پرچم مستقل کمونیسم را بر افراشت. شکل گیری و رشد سریع مارکسیسم انقلابی در ایران انعکاس سیاسی و تشکیلاتی حضور عینی طبقۀ کارگر ایران در صحنۀ انقلاب بود، طبقه ای که برای پیشروی و رهایی خود به تئوری انقلابی و سازمان سیاسی پیشتاز خود نیاز داشت، طبقه ای که در عین حال با حضور فعال خود در عرصۀ مبارزۀ انقلابی زمینۀ مادی و شرایط مساعد برای تبدیل این تئوری انقلابی به یک نیروی مادی اجتماعی و تقویت سیاسی و تشکیلاتی نیروها و سازمان های پیشتاز خود را فراهم کرده بود. در واقع حزب کمونیست ایران حاصل تلاش انقلابیون کمونیستی است که نه تنها در صفوف کومه له و اتحاد مبارزان کمونیست که مارکسیسم انقلابی را در مواضع رسمی خویش نمایندگی می کردند، بلکه در درون سازمان های پیکار، رزمندگان، وحدت انقلابی، رزم انقلابی و چریکهای فدایی خلق برای بیرون کشیدن مارکسیسم از زیر بار تحریفات خرده بورژوایی پیگیرانه مبارزه کردند.
این حزب در شرایطی تشکیل شد که انقلاب ایران در زیر ضربات حکومت ضد انقلاب اسلامی آخرین نفس های خود را می کشید. نیروهای چپ و رادیکال ایران به شدت دچار تشتت و سردرگمی شده بودند. سرکوب های خونین، دستگیری های گسترده و اعدام های وسیع، بخشی از سازمان های چپ را عملا منحل کرده بود. در چنین شرایطی تشکیل حزب کمونیست ایران به وسیله بخشی از نیروهای چپ ایران پاسخی انقلابی و موثر و در حد توان به این وضعیت نابسامان بود. در حالی که حکومت اسلامی همه جا انحلال سازمان های سیاسی را تبلیغ می کرد، یک حزب سیاسی جدید و پرشور، با روحیه و امیدوار در حال تأسیس شدن بود.
حزب کمونیست ایران در بدو تشکیل، در تهران و شهرهای بزرگ ایران و در محیط های کارگری تشکیلات و فعالین سیاسی کارگری را با خود داشت و شمار نسبتا زیادی از فعالین سیاسی و کمونیست ایران را در بر می گرفت، در کردستان نیز به یک جنبش توده ای گسترده متکی بود و دیدگاههای سیاسی و برنامه روشنی داشت. وجود حزب کمونیست افق های جدیدی بر روی کومه له هم گشود. رزمندگی و شور و شوق انقلابی را در صفوف این تشکیلات بالاتر برد و اجازه نداد عقب نشینی های نظامی جنبش کردستان افق سیاسی مبارزین آن را تیره و تار کند و به کومه له در از سر گذراندن یک دوره سخت و خطیر یاری رساند. تاریخ بارها نشان داده است که وقتی توده های وسیع محرومان و استثمار شدگان یک دل و یکصدا برای رها ساختن خود پا به میدان نبردی همه جانبه با استثمارگران و حکومتشان بگذارند، هیچ نیرویی نمی تواند جلودارشان باشد. تغییر دادن این شرایط، از بین بردن نقاط ضعف، ایجاد اعتماد و باور به قدرت خود در میان توده های وسیع مردم کارگر و زحمتکش و تصویر کردن افقی روشن و مطلوب در مقابل این توده های عظیمی که خود ناجیان واقعی خویشند، وظیفه ماست. حزب کمونیست ایران مصممانه تلاش می کند تا در همه لحظات مبارزه آزادیخواهانه و طبقاتی جاری در ایران نقش شایسته خود را ایفا و به وظایف خود عمل کند. هر انسان آزادیخواهی، هر ملیت ستمدیده ای، هر زن آزاده ای، هر جوان حق طلبی، هر هنرمند متعهدی، می تواند جایگاه انسانی خود را در استراتژی و برنامه حزب کمونیست ایران بیابد. امروز که به گذشته چهار دهه اخیر می نگریم این واقعیت را به روشنی در می یابیم که اعلام تاسیس حزب کمونیست ایران در روز یازدهم شهریور سال ۱۳۶۲ نقطه عطفی دیگر بود در راهی که طبقه کارگر می تواند و باید پیروزمندانه بپیماید تا از طبقه استثمار شونده و محروم این جامعه به طبقه حاکم گذر کند، تا جامعه ایران را از همه مصائبی که اکثریت مردم با آن دست به گریبان هستند رها سازد.
اکنون با گذشت ۳۸ سال از زمان تأسیس حزب کمونیست ایران، شرایطی که در آن حزب کمونیست ایران ایجاد شد بسیار عوض شده است. طی این سه، چهار دهه چه در سطح جهان و چه در سطح ایران تغییر و تحولات زیادی بوقوع پیوسته اند. فروپاشی اردوگاه شوروی و پایان جنگ سرد، پایان مدل اقتصاد دولتی در جهان سوم، از توش و توان افتادن جنبشهای ضد امپریالیستی و عروج و افول نئولیبرالیسم، افول قدرت اقتصادی آمریکا و به میدان آمدن قدرت های اقتصادی جدید، رشد جنبش های انقلابی در حلقه های ضعیف نظام سرمایه داری، گسترش جنگ های نیابتی و غیره از جمله این تحولات هستند. در سطح ایران نیز شرایط کار ما بسیار دگرگون شده و تغییرات بزرگی اتفاق افتاده است. ظرف این ۳۸ سال جمعیت ایران بیش از دو برابر شده، جمعیت کارگران صنعتی چند برابر شده و بازتاب خود را در مطالبات و اعتصابات کارگری نشان داده است. شهرنشینی و باسوادی افزایش یافته، این شرایط کار جدید امروز ما را در وضعیت کاملا متفاوتی نسبت به سالهای اول فعالیت حزب کمونیست قرار داده است. آنها که این واقعیت را نمیبینند و خواهان انحلال حزب کمونیست ایران هستند در حقیقت از شناخت وضعیت متفاوت، یعنی از شناخت وظایف عظیم دوره حاضر سر باز میزنند. اینها که انحلال حزب را میخواهند و یا عملا مسیر انحلال حزب را در پیش گرفته اند در حقیقت نمیتوانند وظایف دوره حاضر را حتی طرح کنند و به این دلیل است که افق حزب کمونیست را تیره و تار میبینند و بعد این تیرگی را به تمام تاریخش تسری میدهند تا خود را حتی با صورت مساله روبرو نکنند. حال آنکه اگر کسی بتواند وظایفی را که امروز در مقابل کمونیست ها قرار گرفته روشن سازد، اگر کسی چشم انداز روشنی برای پیشروی جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایران داشته باشد، آنگاه قطعا به تشکیلاتی چون حزب کمونیست ایران برای تحقق این چشم انداز نیاز خواهد داشت.
در عرصه کردستان نیز و از زاویه مبارزه و زندگی مردم کردستان وجود حزب کمونیست ایران و فعالیت در این قالب حیاتی است. در عصری که ناسیونالیسم به کمک همه ذخایر فرهنگی و سیاسی و برنامه ای خود به تفرقه در میان صفوف کارگران متعلق به ملیتهای مختلف دامن می زند و ما هر روزه شاهد فجایعی هستیم که تحت برنامه ها و خط مشی های سیاسی ناسیونالیستی در نقاط مختلف دنیا روی می دهد در این جا در کردستان نیز اتکا به یک حزب و سازمان سراسری و کمونیستی به طور موثرتری به تقویت همبستگی طبقاتی کارگران کرد و غیر کرد کمک می کند و از زاویه مصالح طبقاتی حال و آینده کارگران کرد و غیر کرد نیز ادامه فعالیت تحت نام حزب کمونیست ایران ضروری است.
ما از این سنگر بهتر می توانیم به مقابله با آن حرکت رفرمیستی که بورژوازی ایران سردمدار آن است و می خواهد بحران سیاسی و اقتصادی جامعه ایران را از این طریق به نفع خود فیصله دهد، مبارزه کنیم. فعالیت در چهار چوب حزب کمونیست ایران و حضور در جبهه عمومی مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی ما را در موقعیت بسیار بهتری برای خنثی کردن پروژه های بورژوازی ایران که بر علیه جنبش رفع ستم ملی در جریان است قرار می دهد. اگر حجم تحرک بورژوازی را در این جبهه برای به بیراهه کشیدن مبارزات مردم کردستان که این روزها در جریان است، در نظر بیاوریم اهمیت کار در این عرصه را بهتر در می یابیم. و بالاخره از لحاظ ضرورت حل مسئله ملی کرد به شیوه اصولی و مفید به حال کارگران و جامعه موجود کردستان، کومه له در چهارچوب حزب کمونیست ایران بهتر می تواند استرتژی و برنامه خود را برای حل مسئله ملی پیگیری کند.
اگر حضور عینی طبقه کارگر ایران در صحنه انقلاب ۵۷ زمینه ساز رشد مارکسیسم انقلابی و تشکیل حزب کمونیست ایران شد، در شرایط کنونی هم تنها با تکیه بر حضور قدرتمند طبقه کارگر در صحنه سیاسی جامعه و تلاش برای پاسخگویی به نیاز مبارزه این طبقه است که می توان مواضع انحلال طلبانه را به عقب راند و پیشروی حزب را تضمین کرد.