بررسی خیزشهای خیابانی و بکاربردن تاکتیکهای موثر! «جمع بندی تجارب اعتراضات خیابانی در آستانهی سالگرد خیزش انقلابی ژینا»
جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲
نیما مهاجر
از ماهنامهی ستیز شماره ۱۱- مرداد ۱۴۰۲
جمع بندی تجارب مبارزاتی یکی از وظایف مهم پیشروان کارگری و جوانان انقلابی است که به رشد سطح مبارزات و تشکلیابی تودهای-کارگری کمک میکند. در این مطلب به بررسی نقاط ضعف و قوت اعتراضات خیابانی در جریان خیزش انقلابی ژینا میپردازیم. در یک اعتراض خیابانی سه شاخص دارای بیشترین اهمیت هستند. یکم تودهای بودن اعتراض، دوم ادامهدار بودن آن و سوم سراسری شدن اعتراض. وقتی از تودهای بودن خیزش سخن میگوییم لازم است آن را روشنتر توضیح بدهیم. برای مثال در شهری مانند سنندج که جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر دارد زمانی میتوان از تودهای شدن اعتراض سخن گفت که جمعیت معترضان در یک محل پنجاه الی صد هزار نفر باشند. یا در شهری مانند سقز با جمعیتی دویست هزار نفره خیزش تودهای به جمعیتی بیست الی سی هزار نفره نیازمند است. در کلان شهر تهران خیزشی را تودهای مینامیم که جمعیتی میلیونی در یک محل جمع شده باشند. به این معنا که با تودهای شدن خیزش در یک محل مشخص توازن قوا به نفع تودهها و به زیان سرکوبگران تغییر کرده باشد. مطمئنن تاکتیک اعتراضات محله محور یکی از ابزارهایی است که به تودهای شدن و تداوم خیزش کمک میکند اما برگزاری اعتراضات پراکنده و محدود در محلات شهری را نمیتوان مصداقی برای تودهای شدن اعتراض دانست. در هر حال تودهای شدن اعتراض به تنهایی کافی نیست و برای تضمین پیشروی انقلاب لازم است اعتراضات تودهای ادامهدار باشند. بنابراین دومین فاکتور مهم در خیزشهای خیابانی ادامهدار بودن اعتراضات است. ممکن است در جریان مراسم تشییع جنازه، برگزاری مراسمهای مختلف جانباختگان یا در شرایط خاص دیگری خیزش انقلابی در شهر مشخصی تودهای شود. برای مثال در جریان مراسم چهلم ژینا خیزش انقلابی در شهر سقز و در گورستان آیچی تودهای شد. استفاده از این فرصتها یکی از نقاط قوت خیزش انقلابی ژینا بود. اما از آنجا که تودهایتر شدن خیزش به همین روز مشخص محدود ماند همچنان نمیتوان از ادامهدار بودن آن مطمئن بود. اگر این تودهی انقلابی یا حتی نیمی از آن جمعیت در روزهای بعدی همچنان در کف خیابانها حضور داشت آنگاه میتوانستیم بگوییم که اعتراضات در شهر سقز تودهای شده است. اما تودهای شدن اعتراضات و حتی ادامهدار بودن آن هم برای تضمین پیشروی انقلاب کافی نیست. فاکتور سوم و مورد نیاز برای پیشروی انقلاب سراسری شدن اعتراضات است. همانطور که میدانیم خیزش انقلابی ژینا در برههها و در شهرهای مختلفی برای مدت زمان نسبتا طولانی تودهای شد. برای مثال در شهرهای مهاباد، جوانرود و بوکان در اواخر آبان و اوایل آذر ماه ۱۴۰۱ بیش از یک هفته خیزش انقلابی به صورت تودهای در جریان بود و متاسفانه دهها جان عزیز را از دست دادیم. در شهری مانند شنو توازن قوا چنان به نفع تودهها تغییر کرد که کنترل شهر در دست سرکوبگران سقوط کرد. اما به این دلیل که سطح خیزش خیابانی در بقیه نقاط ایران تودهای نشده بود حاکمیت سرمایه با گسیل نیرو به شهرهای کردستان خیزش انقلابی را در این منطقه سرکوب کرد. همین اتفاق در سیستان و بلوچستان رخ داد اما علیرغم سرکوبهای خونین، اعتراضات مردم ستمدیدهی بلوچ همچنان در روزهای جمعه تدوام پیدا کرد. سطح رشد خیزش انقلابی در شهرها و مناطق مختلف به یک اندازه نبود، همین امر یکی از نقاط ضعف خیزش انقلابی ژینا بود. توجه به این شاخصها از این جهت مهم است که تصویری عینی از روند خیزش در اختیار جوانان و پیشروان قرار میدهد تا تاکتیکهای مناسبی را اتخاذ کنند و به تعرض زود هنگام دست نزنند. به ما کمک میکند تا از دست زدن به مبارزهی مسلحانهی [۱] پیش وقت و پیشرویهای احساسی پرهیز کنیم. و البته به ما کمک میکند تعلل نداشته باشیم و مبارزات خود را متناسب با سطح رشد خیزش انقلابی ارتقا دهیم.
اما تا قبل از آن و در یک شرایط غیرانقلابی لازم است با بکار بردن تاکتیکهای موثر اعتراضات خیابانی اعتماد به نفس تودهها را بالا برد. اینکه اعتراضات خیابانی را با تحمل کمترین تلفات سازمان داد به معترضان جرات میبخشد و به رشد سطح خیزش که در گرو تداوم و تودهایتر شدن اعتراضات است یاری میرساند. شهر سنندج بعد از قتل ژینا امینی و در ماههای مهر و آبان تجربهی درخشانی در مورد سازماندهی اعتراضات محله محور و تداوم آن به نمایش گذاشت. سنندج با دارا بودن چندین محلهی بزرگ کارگری و مناطق منفصل شهری که اکثر ساکنینشان از اقشار زحمتکش جامعه هستند توانست اعتراضات پراکنده را ۵۰ روز بدون توقف پیش ببرد و آتش اعتراضات را روشن نگه دارد. این در حالی است که دست زدن به اقدامات احساسی باعث میشود ترس و تزلزل به صفوف تودهها رخنه کند و تعداد معترضان ریزش کند. شبکههای جوانان انقلابی در شهرها با سازماندهی منفصل و متصل در محلات به متشکل شدن و در نتیجه تودهای شدن خیزش کمک میکنند. سازماندهی اعتراضات محلهمحور به صورت تعقیب و گریز، پرهیز از جنگ و درگیری نابهنگام و نیافتادن در دام نقشههای نیروهای سرکوبگر و مزدوران پرووکاتور [۲] رسالت کارگران پیشرو و جوانان انقلابی است. نیروهای پیشرو با تعیین شعارها در اعتراضات محلهمحور میتوانند تبلیغ و ترویج سیاسی-طبقاتی را پیش ببرند. در شرایطی که خیزش در سطح سراسری تودهای نشده است و زمان مناسبی برای تعرض نیست اما تودههای وسیعی در یک شهر به میدان مبارزه آمدهاند، بهتر است از پیشرویهای نسنجیده پرهیز کرد و در عوض از این فرصت مناسب که مانور نیروهای امنیتی و سرکوبگر را از بین برده است و فضای اختناق سیاسی را به نفع فضای فعالیت آزادانه دگرگون کرده است، برای برگزاری میتینگهای بزرگ سیاسی، پخش تراکت و اطلاعیه، برافراشتن پلاکارد و پرچم با شعارهای ایجابی و در یک کلام تبدیل شور سیاسی در میان تودهها به شعور سیاسی و طبقاتی استفاده کرد. با رهبری اعتراضات و بالابردن دستاوردها (همچون رشد آگاهی سیاسی، تقویت مبارزهی متشکل، تقویت فرهنگ مبارزهی سیاسی و دمکراتیک، پرورش کادرهای سازمانده و کسب تجارب ارزنده) و کاهش هزینهها امید به ساختن فردایی بهتر در ابعاد تودهای گسترش مییابد. ایجاد تشکلهای کارگری و سازمانهای تودهای زنان و مردان ستمدیده قوت قلب و دلگرمی زیادی در میان معترضان بوجود میآورد که ماحصل آن تودهایتر شدن خیزش خواهد بود. در نهایت بکاربردن تاکتیکهای موثر در اعتراضات خیابانی و تلفیق آن با جنبش اعتصابی کارگران، انقلابیون را به پیروزی در جدال با استبداد و سرمایهداری حاکم نزدیک میکند.
پانوشت و منابع: [۱]: برای مطالعهی بیشتر در این زمینه به متن زیر مراجعه کنید. «با مبارزهی مسلحانه بازی نکنیم!»، نیما مهاجر، سایت آزادی بیان [۲]: مزدوران پرووکاتور نیروهایی هستند که در لباس معترض ظاهر میشوند و با دست زدن به اقدامات خرابکارانه شرایط را برای سرکوب معترضان واقعی به دست پلیس علنی فراهم میکنند.