سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | 23 - 04 - 2024

Communist party of iran

با صدور احکام ظالمانه علیه تلاشگران جنبش زن، نمی توان غول رها شده را به درون شیشه باز گرداند

صبح روز هشتم فروردین‌ماه، شعبه ۳ بی دادگاه ضد انقلاب اسلامی حکم ۱۱ تن از بازداشت‌شدگان مردادماه ۱۴۰۲ در گیلان را صادر کرد. بر اساس این احکام فروغ سمیع‌نیا، زهرا دادرس، سارا جهانی، متین یزدانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه‌سیا، نگین رضایی، آزاده چاوشیان به اتهام اجتماع و تبانی، هر کدام به ۳ سال و ۶ ماه و یک روز حبس و به اتهام عضویت در گروه غیر قانونی هر کدام به ۲ سال و ۷ ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری محکوم شدند. این دادگاه همچنین زهره دادرس، فعال حقوق زنان را به اتهام تشکیل گروه غیر قانونی به ۶ سال و یک روز حبس و به اتهام اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور به ۳ سال و ۶ ماه و یک روز حبس تعزیری، و جلوه جواهری و هومن طاهری را به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

این ۱۱ تن از تلاشگران سیاسی و مدافع حقوق زنان مجموعا به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شده‌اند. این فعالان دفاع از حقوق زنان صبح روز ۲۵ مردادماه ۱۴۰۲، با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند که پس از گذران قریب به دوماه، همگی در فواصل زمانی متفاوت، با تودیع قرار وثیقه به‌ صورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند. پیشتر ادارۀ کل اطلاعات استان گیلان دستگیرشدگان را وابسته به “عناصر بیگانه” خوانده و آنان را به برانگیختن آشوب و خرابکاری در سالگرد خیزش “زن، زندگی، آزادی” متهم کرده بود.
احکام زبونانه بی دادگاه ضد انقلاب اسلامی در رشت علیه فعالین جنبش زنان در ادامه به گلوله بستن رزمندگان کف خیابان و بازداشت هزاران نفر از معترضان، در ادامه تهاجم و حملات شیمیایی برنامه ریزی شده به مدارس دخترانه، تعرض سازمانیافته به دانشگاهها و دختران دانشجو، تهاجم به زنان بی حجاب در خیابان ها و مکان های عمومی و موج پی در پی اعدام زندانیان و در ادامه کشتار کولبران در کردستان و سوختبران در سیستان و بلوچستان صادر شده اند. با اینحال جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی با پیشتازی زنان چنان مهر خود را بر جامعه ایران کوبیده است، که رژیم هار جمهوری اسلامی با تمام درنده خویی هایش نمی تواند جامعه ایران را به قبل از جنبش انقلابی ژینا بازگرداند. همه این سرکوبگری ها نتوانسته یک ذره زنان آزاده ایران را از مبارزه برای آزادی و احقاق حقوق خود به عقب نشینی وادار کند. بدون تردید صدور این احکام ظالمانه علیه تلاشگران جنبش زنان نیز نه تنها نمی تواند عزم زنان آزاده ایران را در هم بشکند، بلکه آن را در پافشاری بر اهداف خود مصر تر خواهد کرد. 
زنان آزاده ایران به ویژه در یک دهه اخیر کلیه عرصه های حیات اجتماعی را به میدان مقاومت و مبارزه علیه رنج ها و مصائب ناشی از سلطه یک حکومت سرمایه داری آمیخته با اسلامی سیاسی و قوانین ارتجاع اسلامی و فرهنگ پوسیده مردسالاری تبدیل کرده اند. زنان با حضور چشمگیر خود در خیزش های توده ای و انقلابی، با حمایت از همسرانشان در قامت کارگران اعتصابی، با ایستادگی و مقاومت در پشت میله های زندان، با شورش علیه قتل های ناموسی در خیابان های مریوان، با برافکندن حجاب از سکوهای خیابان انقلاب، با به چالش کشیدن جداسازی جنسیتی در محیط دانشگاه، با حضور پرشور در صف مبارزه معلمان و بازنشستگان و جنبش دفاع از محیط زیست، حضور در صف اعتراض نویسندگان، سینماگران و هنرمندان علیه تبعیض و خشونت جنسیتی، با در افتادن با فرهنگ پدر سالارانه در محیط خانوداه، در واقع زنان آزاده با حضور پرشور در همه این عرصه ها نظام آپارتاید جنسیتی حکومت سرمایه داران اسلامی را به چالش کشیدند. ایدئولوگ های رژیم جمهوری اسلامی می دانند که حضور و نقش چشمگیر زنان در جنبش های اجتماعی و اعتراضی در جامعه محصول تحولات اجتماعی ریشه دار در جامعه ایران است. روی آوری گستره زنان به تحصیلات عالی و حضور چشمگیر زنان در بازار کار به ویژه در بازار کار غیر رسمی در سه دهه اخیر زمینه ساز حضور فعال و گسترده زنان در جنبش های اجتماعی و اعتراضی و در صحنه سیاسی جامعه فراهم آورده است. رژیم جمهوری اسلامی با آگاهی از این واقعیت که حضور چشمگیر زنان در بازار کار، روی آوری آنان به تحصیلات عالی و شکوفا شدن استعدادهای آنان در رشته هایی که تا دیروز در انحصار مردان بود و گرایش آنان به زاد و ولد کمتر می تواند زمینه ساز رشد آگاهی و گسترش مبارزه حق طلبانه زنان در جامعه باشد؛  از مدتها پیش سیاست های آپارتاید جنسیتی خود را در محیط کار و در دانشگاهها و در سطح جامعه تشدید کرد.

طرح “دورکاری” و در واقع خانه نشین کردن زنان، سیاست استخدام نیمه وقت و بازنشسته کردن زود هنگام آنان، ایجاد محدودیت و منع زنان از کار در کافی شاپ ها و قهوه خانه ها هر کدام به نوبه خود تلاشی بوده اند تا زنان را از بازار کار و فعالیت در بیرون از محیط خانواده خارج کرده و دوباره به کنج خانه باز گردانند. از طرف دیگر در نتیجه اجرای طرح ارتجاعی “سهمیه بندی جنسیتی”، “بومی‌ گزينی جنسيتی” و “تفكيك جنسيتی” دختران بطور بی سابقه ای از تحصیل در ده ها رشته دانشگاهی محروم شدند. این سیاست ها بسیاری از زنان شاغل را از محیط های کار در بازار رسمی بیرون رانده، اما نه به کنج خانه، بلکه به بازار سیاه کار روانه کرده است. جایی که زنان کارگر به شدت استثمار می شوند و از همان حداقل حقوق مندرج در قانون کار ضدکارگری رژیم نیز محروم هستند. سیاست آپارتاید جنسیتی جمهوری اسلامی که هدف آن بازگرداندن زنان به کنج خانه بود، از یک سو به دلیل رشد فرهنگ مصرف گرایی در میان زنان طبقه متوسط که نتیجه تحولات سه دهه گذشته است و از سوی دیگر به این دلیل که در اوضاع فلاکتبار اقتصادی ایران و در شرایطی که خانواده های کارگری چنانکه دو نان آورهم داشته باشند، نمی توانند نیازهای اولیه خود و خانواده هایشان را تأمین کنند، با شکست روبرو شده است. زنان خانواده های کارگری و اقشار زحمتکش جامعه با حضور فزاینده در بازار کار در موقعیت بهتری برای به چالش کشیدن نظام آپارتاید جنسی به عنوان یکی از پایه های حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. سران رژیم که نمی توانند جلو روند این تحولات پایه ای را بگیرند، هر روز با بگیر و ببند فعالین جنبش زنان، با صدور احکام ظالمانه علیه آنها و با آوردن لایحه و تصویب قانون زن ستیزانه تازه ای، به جنگ پیامد این تحولات می شتابند. به رغم تداوم و تشدید سرکوب پیشروی جنبش زنان به امر اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. غول از شیشه بیرون آمده و رژیم جمهوری اسلامی نمی تواند با این فشارها آن را به درون شیشه باز گرداند.

سخن روز: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1 (http://www.instagram.com/Peshrawcpiran1)
https://t.me/KomalaCpiranTv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: