ایجاد صندوق های همبستگی کارگری یک ضرورت سیاسی و طبقاتی
پنجشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۱
اکنون در شرایطی که بیش از یک ماه و نیم از آغاز خیزش انقلابی ژینا می گذرد، از زاویه منافع آنی و آتی طبقه کارگر پیوستن به این خیزش انقلابی که سرنگونی حکومت اسلامی را در چشم انداز قرار داده است به یک ضرورت سیاسی و طبقاتی برای کارگران تبدیل شده است.
تردیدی نیست که رهبران و فعالین جنبش کارگری به ضرورت سیاسی و طبقاتی به میدان آمدن طبقه کارگر واقف هستند. اما باید توجه داشت که سرکوب شدید، تهدید به اخراج، فقدان سازمانهای توده ای و طبقاتی کارگران، عدم شکل گیری یک آلترناتیو نیرومند سوسیالیستی که کارگران برای پیروزی به آن امید ببندند، فقر بی سابقه و نگرانی از تأثیرات پیامدهای اعتصاب بر زندگی خانواده های کارگری، از جمله موانعی هستند که فعالین و رهبران کارگری برای سازماندهی اعتصاب و بسیج کارگران با آن روبرو می باشند. در حالی که ابعاد فقر و فلاکت اقتصادی بیداد می کند و خط فقر نسبی خانوارها در ایران به بالای ۱۸ میلیون تومان در ماه رسیده است، حتی سلطنت طلب ها و شورای مدیریت گذار هم با دستاویز قرار دادن این فقر بی سابقه جهت به بیراهه کشاندن جنبش کارگری از قدرتهای سرمایه داری امپریالیستی می خواهند برای حمایت از خانواده های کارگرانی که اعتصاب می کنند صندوق حمایتی تشکیل دهند. رهبران باتجربه جنبش کارگری می دانند که نقشه نیروهای اپوزیسیون بورژوایی برای ایجاد صندوق های حمایتی به کمک قدرتهای سرمایه داری مانند تزریق سم به تن جنبش کارگری است و در برابر این تلاش ها خواهند ایستاد.
به رغم اینها واقعیت این است که در شرایط کنونی گرانی سرسام آور و فقر و فلاکت اقتصادی یکی از موانع جدی سر راه فعالین و رهبران کارگری برای سازماندهی اعتصاب است. هنگامی كه كارگران در اعتراض و مبارزه بر علیه همین وضعیت دست به اعتصاب زنند، تنگنا و مشكلات مالی شان به عنوان یك اهرم فشار برای مجبور كردن آنها جهت پایان دادن به اعتصاب عمل میكند، خانواده كارگرانی كه در این مبارزه دستگیر میگردند، به شدت در مضیقه مالی قرار میگیرند. همین مشكلات در مواقعی كه كارگران با حوادث غیر منتظره و ناگهانی روبرو میگردند در مقابلشان قد علم میكنند. در این موارد و یا این روزها در هنگامی که خانواده کارگری با خطر اخراج کارگران روبرو هستند، كارگران باید به كمك یكدیگر شتافته و همدیگر را یاری دهند و فراتر از آن كمك رسانی مالی به یكدیگر را از طریق ایجاد صندوقهای مالی كارگری سازماندهی كنند.
این صندوقهای مالی می تواند به همت و با تلاش و پیگیری خود كارگران تشكیل شود، توسط خود آنها اداره شود، مسئولین این صندوقها با دخالت مستقیم اعضاء صندوق انتخاب گردند، همه كارگران بتوانند در آن عضو شوند. این صندوق ها مستقل از مدیریت، كارفرما و نهادهای دولتی هستند و موجودی این صندوق ها از طریق جمع آوری حق عضویت اعضا تأمین میشود. این صندوق ها به طور عادی و مطابق نوبت به اعضای خود وام می دهند و در موقع پیش آمد حوادث غیر منتظره و ناگهانی نظیر بیماری و سوانح محیط کار یا دستگیری در جریان اعتصاب بلافاصله وام ضروری به آنها می دهد. اینكه وام ضروری به چه مواردی تعلق میگیرد و میزان این وامها چقدر است، وامها چگونه و در چه اقساطی بازپرداخت میشود و نحوه اداره صندوق چگونه است در اساسنامه صندوق تعریف می شوند و منعکس میگردد.
صندوقهای كارگری علنی باید نیازهای مالی اعضا را در محدوده امكانات و مقررات خود تأمین كند و اصولاً علت پایه ای عضویت توده های كارگران در این صندوقها همین است. توده های كارگر از طریق عضویت در این صندوقها می میتوانند مشكلات خود را از طریق تعاونی و تشریك مساعی با هم طبقه ای های خود حل نمایند. کارگران می آموزند مشكلاتی كه رفع آنها از عهده تك تك كارگران، هنگامیكه به تنهائی با آن دست و پنجه نرم میكنند، بر نمیایند، در دل یك اتحاد و همبستگی می توانند بر این مشکلات غلبه کنند. ایجاد این صندوق علنی می تواند منجر به تقویت روحیه تشكل پذیری در بین كارگران گردد و موازین دموكراتیك اداره یك تشكل را به كارگران بیاموزند و اینها در گروه فعالیت پیگیر كارگران پیشرو و مبارز در این صندوقها است. فعالین پیشرو جنبش کارگری باید با فعالیت خود در میان اعضای این صندوقها روحیه تشكل پذیری، همبستگی طبقاتی و مایه گذاشتن از منافع فردی در مقابل منافع جمع را در بین اعضای آن تقویت نمایند. باید به امر آموزش كارگران یاری رسانند؛ بطوریكه كارگران با عضویت در این صندوقها كه نوعی از یك تشكل ساده است بیاموزند كه چگونه باید در تعیین سیاست، سرنوشت و اداره یك تشكل، شركت و دخالت نمایند، با مقولاتی نظیر اساسنامه، موازین عضویت، حقوق اعضاء، تقسیم كار، جایگاه مجمع عمومی و غیره آشنا گردند، با حضور فعال در مجمع عمومی در تعیین سرنوشت تشکل دخیل شوند، از مسئولین حسابرسی كنند و خود مسئولیت بپذیرند.
منابع مالی این صندوقهای کارگری میتواند باید مستقیماً در جهت كمك به رفع مشکلات مالی کارگران و در جهت خدمت به مبارزات کارگران و جنبش طبقه كارگر علی العموم به مصرف برسد. بطور مثال به خانواده های كارگران زندانی، به صندوق اعتصاب كارخانه خود و دیگر كارخانجات كمك مالی كنند.
اما باید توجه نمود که رژیم اسلامی درمقابل ایجاد همین صندوقها توسط كارگران به اشكال گوناگون سنگ اندازی میكند. آنجائیكه این صندوقها به همت و با پیگیری خود كارگران و بر خلاف اراده و میل رژیم اسلامی تشكیل شده است، رژیم اسلامی تلاش میكند تا از طریق عوامل خود مانع فعالیت های صندوق شود. بنابراین از یكطرف فقدان آگاهی اعضای این صندوقها در ارتقاء اهداف این صندوق ها در راه كمك به مبارزات طبقه كارگر و از طرف دیگر فشارهای رژیم اسلامی به صندوقها مانعی در راه تحول صندوقهای کارگری است. این موانع باید با فعالیت و تلاش پیشروان جنبش کارگری در جهت ارتقای آگاهی اعضای این صندوقها، با تلاش برای بسیج هر چه بیشتر کارگران برای عضویت در این صندوق ها و تبدیل كردن ایجاد این صندوقها به یك سنت پایدار در میان طبقه كارگر، رفع گردد. در شرایط کنونی و با در نظر گرفتن توازن قوای موجود میان رژیم اسلامی و جنبش کارگری و همچنین با توجه به کاردانی و تجارب فعالین و پیشروان کارگری در امر پیشبرد فعالیت علنی، این امکان وجود دارد که صندوق های همبستگی کارگری را به صورت علنی تشکیل داد و آن را عملا به رژیم تحمیل کرد.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له