اول ماه مه روز آرمان ماست! آرمانی که هم ضروری و هم ممکن است!
سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
برخلاف تمام تبلیغاتی که صاحبان سرمایه می کنند، سوسیالیزم یک خیال نیست که نتوان به آن جامه ی عمل پوشانید. در این روزها و مشخصا پس از قیام ژینا که هر لحظه ضرورت این آرمان در واقعیات روزانه نمود دارد، متحقق شدنش هم البته نمود دارد، هرچند سخت و پیچیده اما امکان پذیر. وقتی به زندگیمان نگاه می کنیم، وقتی با تمام رنجهایی که می بریم اما حقوقمان کفاف کمترین مایحتاج زندگی را نمی دهد، وقتی اقلام ضروری مصرفی مانند گوشت و لبنیات و میوه آنچنان گران شده اند که خریدنشان به آرزو شبیه شده، اما چنانچه بخواهی بپرسی چرا باید در چنین فلاکتی زندگی کرد یا کشته می شوی یا شکنجه و زندان در انتظارت است. وقتی بالاجبار به کولبری و سوختبری روی می آوریم و روزانه کشته می شویم و یا یکی از اعضای بدنمان را از دست می دهیم، وقتی هرروزه به خاطر زن بودن، به خاطر همجنسگرایی و…. مورد قتل، سرکوب، شکنجه، زندان و بی حرمتی قرار می گیریم دیگر چه ضرورتی بالاتر از این که بخواهیم زنجیرهای این استثمار و ستمهای چندلایه را از هم بگسلیم.
اگر صاحبان سرمایه چه اسلامی و چه غیراسلامی تمام تلاششان این است که به مردم بقبولانند که آرمان سوسیالیزم و اول ماه مه روز همبستگی و رزم طبقاتی یک وهم کودکانه و ناممکن است، پس چرا ما با این همه خشونت و شکنجه و سرکوب روبرو می شویم، چرا به توماج حکم اعدام می دهند؟ چگونه است که شاه و شیخ در مورد اینکه توماج باید اعدام شود توافق دارند اما در عین حال هم می خواهند سر به تن دیگری نباشد؟ چرا هم سرنوشتانمان، چرا جوانان معترضمان چرا رضا رسایی، مجاهد کور کور، عباس دریس و دهها انسان مبارز و معترض دیگر هر لحظه بیم کشتنشان می رود؟ پس این ماشین کشتار برای ممانعت از چه چیزی از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند؟
اگر رهایی زنان در گرو مبارزه ی طبقاتی و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید نیست پس چرا در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری هم هنوز زن کشی وجود دارد و مردسالاری فرهنگ غالب جامعه است؟
ما اما می دانیم اگر صاحبان سرمایه تمام تلاششان را می کنند که اول ماه مه را به روزی بی خطر و مربوط به تشکلات دولتی و … نبست دهند، اما اول ماه مه فریاد طبقه ی کارگری است که در سراسر جهان گسترده است فریاد انسانهایی است که در سراسر جهان و مخصوصا در ایران هرچه رنج می دهند به جیب اقلیتی قلیل می رود و زندگی آنها با مشقت روز افزون همراه است اما اول ماه روز مبارزه این کارگران است که دیگر نمی خواهند تحت ستم و استیلا باشند، صدای زنانی است که برای رهایی هر روز در خانه و خیابانها سرکوب می شوند اما دست نمی کشند، صدای کولبر و سوختبر و بیکارانی است که هیچ آینده ای برای خود متصور نیستند.
پس در این روز به خیابانها بیاییم، علیه احکام اعدام فرزندانمان فریاد نه سردهیم، بایستیم و مبارزه و همبستگی جهانی خود را به گوش همه ی همسرنوشتانمان برسانیم.
زنده باد اول ماه مه روز رزم و همبستگی طبقاتی
اردیبهشت ۱۴۰۳
جوانان انقلابی محلات کردستان
ShoraieMahalatK@gmail.com