اوضاع سیاسی عراق در آیینه انتخابات دهم اکتبر
پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۰
سرانجام کمیسیون عالی انتخابات در شامگاه روز شنبه ۱۶ اکتبر نتایج انتخابات پارلمانی عراق را که در روز یکشنبه دهم اکتبر برگزار شده بود را اعلام کرد. این انتخابات سوت و کور ترین انتخابات از زمان سقوط دیکتاتوری صدام حسین تاکنون بوده است. بر اساس گزارش خبرگزاری ها ۶۰ درصد از واجدان شرایط به پای صندوق های رأی نرفتند و این انتخابات را تحریم کردند. ۴۰ در صدی که در این انتخابات شرکت کرده اند شامل افرادی است که کارت انتخاباتی خود را دریافت کرده اند نه واجدین شرایط رأی دادن، چون بیش از ۵ میلیون نفر و عمدتا جوانان با همه هشدارها حاضر نشدند کارت انتخاباتی را دریافت کنند. بنابراین رقمی حدود ۲۷ درصد از واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کرده اند. در بغداد پایتخت با احتساب آراء باطله حدود ۲۷ در صد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. در دیگر استان های مرکزی وضع از این بهتر نبوده است. در استان سلیمانیه ۳۷ در صد در انتخابات مشارکت کردند که بیش از ده درصد آراء قابل شمارش نبوده اند. در اربیل با احتساب آراء باطله ۴۲ درصد افراد داری کارت انتخاباتی به پای صندوق ها رفته اند. بر پایه گزارش ها در انتخاباتی که زیر تدابیر شدید امنیتی برگزار شد و اکثریت قاطع مردم عراق آن را بایکوت کردند جریان مقتدی صدر با کسب ۷۳ کرسی، ائتلاف گروه های سنی تقدم به ریاست محمد الحلبوسی ۳۷ کرسی، ائتلاف شیعیان دولت قانون ۳۴ کرسی، حزب دموکرات کردستان عراق ۳۳ کرسی، اتحادیه میهنی کردستان ۱۶ کرسی، ائتلاف عزم به ریاست خمیس الخنجر ۱۴ کرسی و ائتلاف الفتح به رهبری هادی العامری ۱۷ کرسی بیشترین کرسی های پارلمان آینده عراق را به خود اختصاص داده اند. ائتلاف الفتح وابسته به جمهوری اسلامی ایران که در مقایسه با انتخابات پیشین بیش از سه چهارم کرسی های خود را از دست داده است، فقط با قلدری تعداد کرسی های خودش را از ۱۲ به ۱۷ کرسی رساند. این گروه ها و ائتلاف های سیاسی برای یک دوره دیگر بر کرسی های پارلمان و وزارتخانه ها تکیه می زنند تا برای چهار سال دیگر بر اکثریت مردمی که دو سال پیش علیه حاکمیت سرتا پا فاسد آنها قیام کردند حکومت کنند.
انتخابات پارلمانی دهم اکتبر اولین انتخابات بعد از خیزش انقلابی مردم عراق در اکتبر ۲۰۱۹ بود. خیزش انقلابی اکتبر که علیه فقر و بیکاری، فساد و دزدی های نهادینه شده در ساختار سیاسی حاکم، مداخله گری های قدرتهای ارتجاعی منطقه و آمریکا و بویژه جمهوری اسلامی بر پا شده بود، برکناری دولت و پارلمان حاکم در محور خواسته های آن قرار داشت. حشد شعبی و جریان مقتدی صدر نقش انکار ناپذیری در سرکوب خونین این خیزش توده ای داشتند. در جریان این سرکوب خونین بیش از هزار نفر از معترضان جان خود را از دست دادند، ۳۰ هزار نفر زخمی و هزاران نفر دستگیر و یا ربوده شدند. به رغم این سرکوبگری ها و فروکش این خیزش توده ای خشم و اعتراض مردم علیه ادامه وضع موجود مانند آتش زیر خاکستر هر از چند گاهی شعله می کشد. قیام اکتبر ۲۰۱۹ عراق که نشانه بارز حضور توده های مردم در صحنه سیاسی جامعه بود تحول بزرگی در آگاهی مردم نسبت به آنچه در عراق می گذرد بوجود آورده است. پیامد و بازتاب این قیام شکوهمند در بایکوت گسترده انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۱ خود را نشان داد.
بایکوت گسترده و آگاهانه این انتخابات بیانگر آن است که کارگران و اکثریت قاطع مردم عراق هیچ امیدی به ایجاد تغییر از طریق صندوق آراء و تحت حاکمیت ائتلاف های سیاسی و مذهبی و احزاب و نیروهای موجود در صحنه سیاسی عراق ندارند. با این حال این انتخابات آرایش نیروهای سیاسی و مذهبی در صحنه حاکمیت عراق را برای یک دوره دیگر شکل می دهد. از آنجا که عراق بعد از سقوط رژیم صدام و تحت حاکمیت جریان مذهبی شیعه یکی از کانون های مداخله و رقابت آمریکا و قدرت های ارتجاعی منطقه مانند رژیم جمهوری اسلامی و حکومت سلطنتی عربستان سعودی و دولت ترکیه بوده است، این جدال و کشمکش ها مهر خود را بر آرایش و ائتلاف های انتخاباتی دوره اخیر هم کوبیده اند. جریان مقتدی صدر که بیشترین کرسی های پارلمان را بدست آورده و برای تشکیل دولت رایزنی با دیگر ائتلاف ها را آغاز کرده است در سالهای اخیر تلاش کرده تا با پناه بردن به هویت ناسیونالیسم عربی و گسترش مناسبات اقتصادی با عربستان سعودی، اردن و امارات و به هم نزدیک کردن برخی از گروههای مذهبی شیعه و سنی خطر تجزیه عراق را پشت سر بگذارند و مداخله گری های جمهوری اسلامی را محدودتر نماید. پشت پرده این تلاش ها آمریکا و بویژه عربستان قرار دارند و این بخشی از تلاش های آنها برای کنترل دخالتگری های جمهوری اسلامی در عراق بوده است. از اینرو موقعیت جریان مقتدی صدر در این انتخابات در مقایسه با ائتلاف الفتح به رهبری هادی عامری که متشکل از حشد شعبی است، نشانه گسترش نفوذ پادشاهی عربستان نسبت به رژیم اسلامی ایران در عراق است.
از هم اکنون روشن است که رژیم جمهوری اسلامی، حکومت سلطنتی عربستان و دولت ترکیه دور از چشم رأی دهندگان، با بده و بستانها ی پشت پرده برای تقویت موقعیت و گسترش نفوذ خود در عراقٍ بعد از خروج آمریکا خود را آماده می کنند. بار دیگر اصل توافق بر سر تقسیم قدرت جایگزین معیار قرار گرفتن رأی همین اقلیت رأی دهندگان می شود. در کشوری مانند عراق که بیشتر احزاب یا ائتلاف های سیاسی به نیروی مسلح، منابع مالی و حمایت قدرتهای ارتجاعی جهانی یا منطقه ای متکی هستند، انتخابات و صندوق آراء هیچ ربطی به تأمین دخالت مردم در تعیین سرنوشت جامعه ندارد. دستیابی به اهرمهای قدرت نه از صندوق آراء، بلکه از لوله تفنگ و دلارهای نفتی بیرون می آید. بعد از افغانستان، اوضاع عراق و پیامد مداخله گری نظامی آمریکا مرحله جدیدی از حیات امپریالیسم را نشان می دهد که در آن حتی تظاهر به توسعه یا بازسازی به طور کامل کنار گذاشته شده است.
در کردستان نیز حدود سه دهه حاکمیت احزاب بورژوا ناسیونالیست و بیزاری عمومی از عملکرد آنها طی این مدت باعث شده که درصد بالایی از مردم امید خود به بهبود اوضاع تحت حاکمیت این احزاب را از دست داده و پای صندوق های رأی نروند. در کردستان ناتوانی حکومت محلی و احزاب حاکم در جواب دادن به توقعات توده های مردم، نهادینه شدن فساد مالی و اداری، فلج شدن سیستم نیم بند دموکراسی پارلمانی، سرکوبگری احزاب حاکم در برابر اعتراضات حق طلبانه مردم و فراتر از اینها نبود یک چشم انداز روشن برای بهبود این وضعیت، همگی دست بدست هم داده اند و مردم کردستان را در ابعاد گسترده از احزاب حاکم رویگردان کرده است. تجربه این سال ها نشان داده است که سیستم نیم بند دمکراسی پارلمانی در کردستان هیچ میزان از دخالت مردم در تعیین سرنوشت آنان و اداره جامعه را تأمین نکرده است.
اما به رغم قبضه کردن دوباره قدرت از جانب ائتلاف های سیاسی و مذهبی و احزاب و نیروهای حاکم در عراق و مداخله حکومت های ارتجاعی منطقه، قیام شکوهمند اکتبر ۲۰۱۹، تحولی که در آگاهی مردم بوجود آمده و صف گسترده بایکوت کنندگان این انتخابات نشان می دهد که نیروی مادی و واقعی برای تغییر در این جامعه وجود دارد. طبقه کارگر و مردم زحمتکش، زنان ستمدیده، معلمان و همه انسانهایی که از ادامه وضعیت موجود در عراق و کردستان به تنگ آمده اند، راهی جز این ندارند که برای پایان دادن به وضعیت موجود، در صحنه سیاسی جامعه حضور داشته باشند، اراده و صفوف خود را متحد کنند، تشکل و سازمان خود را بوجود آورند، رهبری خود را شکل بدهند و از طریق همین نهادها مجرای دخالت در اداره جامعه و تعیین سرنوشت خود را پیدا کنند. کارگران آگاه، کمونیست ها و نیروهای رادیکال و آزادیخواه با متحد کردن صفوف خود و با استراتژی سیاسی روشن سوسیالیستی است که می توانند پیشروی خود را در مبارزه با اردوی طبقه حاکم تضمین کنند.