اهداف پس پرده جدال بر سر اوکرائین!
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۰
نصرت تیمورزاده
اکنون دیگر بحران اوکرائین به اصلی ترین ومهمترین تیتر مدیای جهانی تبدیل شده است، همه بازیگران صحنه جهانی به گونه ای دخالت خود را دراین بحران اعلام کرده اند .هر چند که گویا مسئله بر سر حق حاکمیت اوکرائین است و اینکه اوکرائین به مثابه یک کشور مستقل خود تصمیم می گیرد که در کدام بلوک بندی امپریالیست جای بگیرد. البته در این میان کسی نمی پرسد چگونه است که ترکیه عضو ناتو این حق را یافته است که حق حاکمیت سوریه وعراق را در هر فرصتی که تمایل دارد خدشه دار کند. بنابراین روشن است که مسئله بر سر نقض حاکمیت اوکرائین نیست. بلکه واقعیت این است که اوکرائین تنها یک مهره ناچیز در رقابت بلوک بندی های باز مانده از جنگ سرد است.
سالها همه از پایان جنگ سرد سخن به میان می آوردند. سالها بود که ناتو و روسیه کمیسیون مشترکی داشتند که در زمان های مختلف اجلاس مشترک برگزار می کردند. روسیه عضوی از اجلاس جی هشت بود. روسیه عضو “کمیسیون امنیت وهمکاری اروپا” بود. همه کشورهای غربی بر این نظر پای می فشردند که روسیه بخشی از اروپا ست و اکنون همه این ادعاها گویا به مثابه برفی در آفتاب تموز رنگ می یبازند. همه از قریب الوقوع بودن حمله روسیه به اوکراین سخن می رانند. آمریکا نیروهای نظامی جدید در کشورهای شرق اروپا مستقر می کند. کشورهای عضو ناتو هر کدام تسلیحات جنگی به اوراکئین ارسال می کنند. بایدن و پوتین دوبار در کوتاه مدت به مذاکره می پردازند. رئیس جمهور اوکرائین به آمریکا سفر می کند. صدر اعظم آلمان که گفته می شود مواضع شفافی علیه روسیه ندارد با بایدن ملاقات کرده وسپس عازم روسیه می شود . رئیس جمهور فرانسه به ملاقات پوتین می رود. رئیس جمهور فرانسه و لهستان در برلین به ملاقات صدر اعظم آلمان م یروند. پوتین وشی پینک در ملاقات حضوری در مسکو بر عمیق کردن روابط خود پافشاری کرده وتوافق بر یسر راه اندازی پروژه های جدید را اعلام می کنند. گفته می شود روسیه بیش از صدهزار نیروی نظامی در مرز اوکرائین مستقر کرده است و هم اکنون یک مانورنظامی مشترک پنج روزه را در بلاروس آغاز کرده است. روسیه می گوید خیال حمله به اوکرائین را ندارد و غرب را متهم به هیستری و جوسازی علیه خود می کند.
روز سه شنبه اول فوریه “اوربان” رئیس جمهور مجارستان با پوتین ملاقات کرد. خبرهای زیادی از این ملاقات به بیرون درز نکرده ولی ظاهرا گفته می شود که مذاکرات حول ارسال واکسن “اسپوتنیک” و گاز روسیه به مجارستان بوده و شاید در مورد بحران اوکرائین هم گفتگو شده است. رئیس جمهور مجارستان در مصاحبه مطبوعاتی مشترک با پوتین اعلام کرد، سفر او بیش از همه “پیام صلح” دارد و خطاب به پوتین گفت که “من مایلم به شما اطمینان دهم که هیچکدام ار رؤسای دولت های اتحادیه اروپا خواهان جنگ و یا بحران نیستند” البته این راز آشکاری است که دولت راستگرای مجارستان بیش از همه خود را اپوزیسیون اتحادیه اروپا می داند و از این رو به سختی میتوان او را بیان کننده نظرات اتحادیه اروپا در مورد بحران اوکرائین دانست. همزمان بسیاری از دولتمردان اروپا از جمله رئیس جمهور فرانسه و نخست وزیر بریتانیا و رؤسای ناتو به اوکرائین سفر کردند. رئیس جمهور اوکرائین سخن از توافق بر سر ارسال مقا دیر متنابهی سلاح های مختلف جنگی از جمله موشک های ضد هوائی و پهبادهای تجسسی به این کشور می کند و مضافا نخست وزیر بریتانیا قول داده است که صد میلیون یورو در اختیار دولت اوکرائین قرار دهد تا از وابستگی به گاز روسیه رهائی یابد. درهمان روز رئیس جمهور اوکرائین قانون سربازی اجباری را لغو نموده و فرمان افزایش ارتش حرفه ای را از دویست وشصد و پنج هزار به سیصد وشصد وپنج هزار تا سه سال آینده را داد. همزمان از جمهوری های خود مختار در شرق اوکرائین یعنبی “دونسک و لوگانسک” که بعد از کودتادر سال 2014 در اوکرائین شکل گرفته اند،اخباری مبنی برآماده سازی ارتش اوکرائین جهت حمله به این دو جمهوری شنیده میشود. از جمله ازاستقرار یک سامانه موشکی در مرز این دو جمهوری از جانب دولت اوکرائین نام برده می شود.
در روز جمعه در حاشیه افتتاح بازیهای المپیک رؤسای جمهور چین و روسیه با یکدیکر ملاقات کردند. فارغ از اهمیت سمبلیک این دیدار در روز افتتاحیه بازی های المپیک در حالیکه کشورهای غربی آنرا بایکوت کرده بودند، هر دو کشوردر عین انتقاد به “سیاست های ماجراجویانه غرب”همکاریهای نزدیکی را در بسیاری از زمینه ها از جمله سیاست های اقلیمی، همکاری در زمینه هوش مصنوعی، فضا نوردی، گاز ونفت” را اعللام کردند. پوتین در همین مصاحبه مطبوعاتی از اینکه “روابط دوطرف یک کاراکتر بی شباهتی را گرفته” سخن به میان آورد. رئیس جمهور چین از “پشتیبانی کامل دولت چین از روسیه در مقابل حملات غرب و کوشش روسیه” برای دریافت یک ضمانت جهت امنیت طولانی و متعهدانه غرب در برابر روسیه ” سخن رانده و بیان داشت که مخالف “هرگونه گسترش ناتو به شرق” می باشد. روسیه در مقابل “هر گونه فعالیت نظامی ایالات متحده در حوزه پاسیفیک در همکاری با استرالیا و بریتانیا” را خطری جدی دانست. مضافا اینکه در جریان ملاقات آندو یک قرارداد در زمینه ارسال نفت و گاز به چین به حجم یکصد و هفده و نیم میلیارد دلار در بیست تا سی و پنج سال آینده امضاء شد. این امر بویژه در حالیکه مسئله حمل گاز روسیه به اروپا به یکی از عرصه های جدال بین روسیه وآمریکا تبدیل شده است، اهمیت ویژه ای می یابد.
در این میان نباید فراموش کرد که شتاب بالا رفتن قیمت گاز در ماهای اخیر بیش از همه ناشی از جنگ رقابتی بین روسیه وآمریکا بر سر ارسال گاز به اروپاست. میدانیم که لوله گاز ” نورد استریم 2 ” از روسیه به آلمان که از طریق دور زدن اوکرائین و لهستان مستقیا وارد آلمان میشود، همواره میدان جدال برخی از کشورهای اروپائی وآمریکا با آلمان بوده است. تا جائیکه با وجود اختتام این لوله کشی، دولت آلمان به علت همین مخالفت ها هنوز دستور افتتاح این لوله را نداده است . آمریکائی ها از طریق تحریم شرکت هائی که با این پروژه همکاری می کنند کوشش همه جانبه ای بکار برده است که این پروژه به اتمام نرسد. البته فشار این رقابت را میلیونها نفر از مردم با افزایش هزینه حامل های انرژی تا دویست در صد درماه های اخیر باید تحمل کنند. این امر بویژه برای میلیونها مردمی که از طریق کمک هزینه دریافتی از دولت زندگی می کنند و خود باید هزینه حاملهای انرژِی را بپرازند فشار مضاعفی را سبب گردیده است.هر چند که صدر اعضم آلمان در ملاقات با بایدن اعلام کرد که در صورت حمله روسیه ” همه چیز روی میز است ” ولی با وجود این در مجامع بین المللی علت عدم موضعگیری سریع آلمان علیه روسیه را درست ناشی از همین پروژه ” نورد استریم 2″ میدانند.
در واقع رویدادهای هفته گذشته را بیش از همه در پرتو سفرهای متفاوتی دید که از جانب دولتمردان اروپائی در واشنگتن ومسکو صورت گرفت. سفر رئیس جمهور فرانسه به روسیه، سفر صدر اعظم آلمان به آمریکا، ملاقلات نمایندکان فرانسه، آلمان، روسیه و اوکرائین در چهارچوب طرح “نرماندی” که از سال 2014 برای گفتگو بین اوکرائین و روسیه در مورد جمهوریهای خودمختار در شرق اوکرائین شکل گرفته، و شکست آشکار این گفتگوها از جانب شرگت کنندکان، ملاقات رؤساس جمهور فرانسه، لهستان و صدر اعظم آلمان و بالاخره در روز جمعه یازدهم فوریه کنفرانس تلفنی مشترک آمریکا، فرانسه، بریتانیا، آلمان، کانادا ورومانی تنها بخشی از این ملاقاتها بوده است.
بایدن یک روز بعد از اجلاس بی نتیجه “نرماندی” ضمن تأکید بر بحرانی شدن اوضاع در مرز اوکراین با روسیه هشدار داد که “اوضاع هر لحظه ممکن است دیوانهوار وخیم شود” او در عین حال ار اتباع کشورش که مقیم اکرائین هستند خواست هر سریع تر این کشور را ترک کنند. بایدن با اشاره به اقدام روسیه در جمعآوری نیرو در مرز اوکراین یادآور شد: «اینطور نیست که با یک سازمان تروریستی سر و کار داشته باشیم. ما با یکی از بزرگترین ارتش های جهان روبرو هستیم. این وضعیت بسیار متفاوت است. همه چیز می تواند به سرعت و دیوانهوار وخیم شود “. بایدن در ادامه تاکید کرد: «در صورتی که آمریکاییها و نیروهای روسیه شروع به تیراندازی به سمت یکدیگر کنند باید منتظر وقوع یک جنگ جهانی بود”.
هر چند که در تمام این نشست و برخاست ها و در مدیاهای بستر اصلی طرفین یکدیگر را به ایجاد ناامنی وتدارک برای آغاز جنگ محکوم می کنند ولی واقعیت این است که در پس همه این تبلیغات کر کننده آن چیزی که سعی می شود پنهان بماند رقابت سختی است که با پایان جهان دوقطبی آغاز شده واکنون تا حد یک خطر بالقوه و وبالفعل یک جنگ نیابتی تبدیل شده است.
میگویند جنگ ادامه سیاست است.آن چیزی که اکنون بحران اوکرائین نامیده میشود، ادامه سیاستی است که بین بازیگران اصلی صحنه نبرد جهانی یعنی ایالات متحده ، اتحادیه اروپا، روسیه وچین در جریان است.
همه جنگ های بزرگ تا کنونی نشان داده اندکه جنگ زمانی آغاز میشود که طرفین بتوانند تصویری از پیروزی در حوزه نظامی، اقتصادی وسیاسی در نظر داشته تا از رهگذر آن بتوانند به منافعی دسترسی پیدا کنند و مضافا اینکه افکار عمومی کشور خودرا برای ورود به چنین جنگی آماده کرده باشند. والبته همه اینها دستکم بستگی به یک اجبار سیاسی و توازن نیروی بین المللی دارد. شاید بد نباشد کمی روی این مؤلفه ها خم شویم.
در حوزه نظامی آمریکا فاصله زیادی با رقیبانش روسیه، چین ومتحدش اروپا دارد.اروپا بویژه پس از خروج بریتانیا قدرت رقابت چندانی ندارد.این تنها فرانسه است که هنوز نیروی اتمی دارد و بی جهت نیست که اروپای غربی اساسا تکیه اش بر ناتوست. آمریکا به تنهائی بیش از هفتصد پایگاه نظامی در سرتاسر جهان داشته و ناوهای جنگی آمریکا تسلط کامل بر آبهای بین المللی دارند. قصد آمریکا بیش از همه این است که روسیه به مثابه رقیب نظامی اش را تا حد ممکن تضعیف نماید.در واقع گسترش ناتو به شرق اساسا در خدمت محاصره روسیه توسط پیمان نظامی ناتوست و روس ها این را می دانند. تمام اصرار روسیه بر ” تضمین کتبی و متعهدانه ناتو جهت عدم گسترش بیشتر به شرق وعضویت اوکرائین در ناتو درست از همین هراس بر میخیزد.
در حوزه اقتصاد آمریکا با تولید ناخالص ملی معادل هیجده هزار میلیار هنوز هم بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است. چین با تولید ناخالص ملی حدود سیزده میلیارد دلار در مقام دوم قرار گرفته است و بدون تردید در آینده نزدیک آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت. اروپا با تولید ناخالص ملی چهار هزار و چهار صد میلیارد و روسیه معادل یکهزار و سیصد میلیارد فاصله عظیمی با آمریکا دارند. بدون تردید میزان حجم صادرات چین به آمریکا در مقایسه با این کشور بسیار بالاست. تنها امتیاز آمریکا بر چین برتری سیستم جهانی پول به نفع آمریکاست که شرایط را برای فشار آمریکا بر چین آسانتر می کند. در عین حال آشکارا میتوان گفت که مردم در هیچ کدام ازاین کشورها آمادگی برای شرکت در چنین جنگی ندارند. دستکم سه بار تهاجم به روسیه از جانب ناپلئون و سپس دو دوجنگ جهانی اول ودوم ناکام مانده است. آمریکا با هزینه کردن بیش از دوهزار میلیارد مجبور به هزیمت فضاحت بار از افغانستان گردید. خاطره این هزیمت هنوز بسیار زنده است تا امریکا به چنین ریسکی اقدام کند.جنگ اتمی و یا غیر اتمی غرب با روسیه با انهدام هردو طرف روبرو خواهد شد.بی جهت نیست که بایدن دو پهلو صحبت میکند. حتی وزیر خارجه آلمان خانم “بربوک” که سعی میکند در نقش به اصطلاح “بازها” ظاهر میشود، بهتر از هرکس میداند که با اولین شلیک گلوله و بسته شدن شیر گاز روسیه به اروپا و افزایش سرسام آور قیمت گاز، عمر چند ماهه وزارتش نقطه پایان خواهد یافت . این افزایش را نه صنایع آلمان و نه مردم میتوانند تحمل کنند. در عین حال واقعیت این است که اوکرائین توان مقابله نظامی با روسیه را ندارد و روسیه هم خیال جنگ ویا تجاوز به اوکرائین را ندارد. نتیجه تسخیر اوکرائین اقتصاد و سیاست روسیه را تا منتهای درجه با بحران روبرو خواهد ساخت. همین درجه از تحریم های اقتصادی از زمان انضمام جزیره کریمه به روسیه تاوان سنگینی برای اقتصاد روسیه به همراه آورده است. مضافا اینکه اقتصاد ورشکسته اوکرائین و الیگارشی حاکم بر آن تنها به یمن تزریق میلیاردها دلار از جانب آمریکا وغرب روی پای خود ایستاده است. بنابراین بحران اکرائین صحنه ای است که در پرتو آن سایر اهداف بین جهان چند قطبی باید به نفع این ویا به زیان آن دیگری حل وفصل شود.غرب میخواهد از طریق کشاندن روسیه به دایره مسابقه تسحیلاتی دیگر و انهدام اقتصادش آن نتیجه ای را کسب نماید که در جریان مسابقه تسلیحاتی دوران جنگ سرد انهدام بلوک شرق را به ارمغان آورد و در ست از همین زاویه روسیه خواستار تضمین کتبی از جانب ناتومبنی بر عدم گسترش آن به مرزها روسیه واستقرار موشک های نشانه رفته به سوی روسیه است.
واقعیت این است که قدرتهای امپریالیستی غرب و امپریالیست های روسی و چینی در همه حوزه ها رقابت را تشدید کرده اند. اگر این رقابتها قرار است برای آنان مناطق نفوذ جدیدی به ارمغان بیآورد ولی برای مردم جهان ره آوردی جز تشدید ناامنی و بر باد رفتن هستی شان نخواهد داشت. آنچه به خوبی آشکار است، جهان در تحت حاکمیت نظم ظالمانه سرمایه داری به امنیت و آسایش دست نخواهد یافت. امنیت برای مردم جهان تنها میتواند از مسیر مبارزه و به زیر کشیدن بربریت سرمایه داری تحقق پذیرد.
دوازدهم فوریه 2022
بیست وسوم بهمن 1400
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
اوکرائین