پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ | 06 - 03 - 2025

Communist party of iran

اهداف اصلی و استراتژیک جو بایدن از سفر به خاورمیانه

سفر چهارروزه‌ی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه بر متن اوضاع‌ و احوال پرتلاطم جهانی و منطقه‌ای صورت گرفت؛ تغییر و تحولاتی که هم اوضاع جهانی را دست‌خوش دگرگونی‌های شگرفی قرار داده و هم خاورمیانه را در میان انبوهی از بحران‌های اقتصادی و سیاسی، تنش‌های ژئوپلتیکی و رقابت‌های بینادولتی غرق کرده است. بایدن از سفرش به اسرائیل و سپس به عربستان سعودی و دیدار با سران برخی کشورهای منطقه، هم‌زمان سه هدف اصلی را تعقیب می‌کند که به اختصار مهمترین مؤلفه‌های آن را بر می‌شماریم.


در میان اهداف استراتژیک و بلندمدتی که ایالات متحده‌ی آمریکا در منطقه تعقیب می‌کند، مسئله‌ی نفت یکی از مهم‌ترین دلایل سفر بایدن به عربستان بود. در بحبوحه‌ی تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و افزایش سرسام‌آور قیمت نفت و دیگر حامل‌های انرژی، هم بحران سرمایه‌داری تشدید شده و هم شورش و اعتراضات اجتماعی علیه کمبود سوخت و گرانی افسارگسیخته‌ی حامل‌‌های انرژی در بسیاری نقاط جهانی سربرآورده است؛ برآمدهای اعتراضی و اجتماعی‌ که پیش‌بینی می‌شود دامنه‌ی آن تعمیق و گسترش یابد. از این رو، افزایش تولید نفت اکنون به دغدغه و نگرانی اصلی آمریکا و دیگر قدرت‌های اصلی سرمایه‌داری تبدیل شده است. یک دیپلمات ارشد سابق آمریکایی، در وب‌سایت سی‌ان‌ان نوشت: «به روشنی معلوم است که اگر به دلیل اشغال اوکراین به دست روسیه و تاثیر آن بر بازار جهانی نفت نبود، بایدن احتمالاً اکنون این سفر را انجام نمی‌داد.» همچنین روزنامه‌ی نیویورک تایمز چهارشنبه‌‌ی گذشته در یادداشتی تحلیلی نوشت: «در حالی که انتظار می‌رود هیچ توافق صریحی در مورد افزایش تولید نفت سعودی اعلام نشود، اما مقامات می‌گویند احتمالاً در یک یا دو ماه آینده انجام خواهد شد.» همچنین، در حالی که رسانه‌های دولت چین سفر باید به عربستان سعودی را «گدایی نفت» وصف کردند، نشنال دیفنس ژورنال نوشته: «هدف اساسی سفر بایدن این است که به عربستان اجازه دهد تولید نفت خود را افزایش دهد تا از افزایش قیمت نفت جلوگیری کند.»


هدف دیگر سفر بایدن و یکی دیگر از سیاست‌های راهبردیِ خارجی آمریکا در خاورمیانه، شکل دادن به بلوک‌بندی‌های جدید در میان متحدان خود در منطقه است. شکست سیاست‌های نظامی و سیاسی آمریکا در خاورمیانه‌ی بزرگ و خروج بخش چشم‌گیری از نیروهایش از منطقه، به شکل دوفاکتو نوعی «خلأ قدرت» ایجاد کرده که دیگر قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای و گروه‌های اسلام سیاسیِ مسلح و سازمان‌یافته درحال شکل‌دادن به بلوک‌بندی‌های جدید هستند. عادی‌سازی روابط میان دولت اسرائیل و کشورهای عربی بارزترین نمونه‌ی شکل‌گیری بلوک‌بندی‌های جدیدی است که مدتهاست در جریان است تا خلأ ناشی از کم‌رنگ شدن حضور نظامی آمریکا در منطقه را پُر کنند. بایدن در این سفر در نشست با مقامات دولت اسرائیل، در پی این است تا روند عادی‌سازی و ائتلاف‌ها میان اسرائیل و دولت‌های عربی برای مقابله با بلندپروازی‌های رژیم جمهوری اسلامی در منطقه را تسهیل و تقویت کند. نطفه‌ی این بلوک‌بندی در قالب «پیمان ابراهیم» در سپتامبر ۲۰۲۰ در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ به‌عنوان توافق‌نامه‌ی صلحِ اسرائیل ـ امارات متحده‌ی عربی، در کاخ سفید بسته شد. سپس کشورهای بحرین، سودان و مراکش نیز به این پیمان پیوستند و توافق‌نامه‌هایی به منظور عادی‌سازی مناسبات در عرصه‌های دیپلماتیک، سیاسی، نظامی و اقتصادیِ خود با دولت اسرائیل را امضا کردند. این روند همچنان در حال گسترش است، به‌طوری که پادشاه اردن در مصاحبه با شبکه‌ی خبری سی‌بی‌اس آمریکا، از ضررورت تشکیل اتحاد امنیتی ـ نظامیِ «ناتوی خاومیانه» سخن گفت. اگرچه خبرهایی از نشست‌های مخفیانه‌ی اسرائیل و عربستان، به رسانه‌ها درز کرده است، اما دیدار بایدن با مقامات دولت اسرائیل و عربستان، تلاشی برای پیوستن عربستان سعودی به «توافق‌نامه‌های صلح و عادی‌سازی روابط با اسرائیل» بوده است. اگرچه سخن ‌گفتن از شکل‌گیری «ناتوی خاورمیانه» در کوتاه‌مدت چندان قابل پیش‌بینی نیست، اما واقعیت این است که آمریکا در تلاش است نوعی هماهنگی و همگرایی میان متحدان منطقه‌ای‌اش ایجاد کند تا منافع اقتصادی و سیاسی کلان و بلندمدت‌اش را در تقابل با رقبای منطقه‌ای و جهانی‌اش حفظ و تثبیت کند. فشار بر جمهوری اسلامی برای تن دادن به توافق بر سر احیای برجام و تلاش برای تنگ‌کردن عرصه به روی مداخله‌گری‌هایش در منطقه، یکی از این اهداف است.


در همین راستا، بایدن در آخرین روز نشست‌اش در جده با شش کشور حاشیه‌ی خلیج فارس به همراه مصر، اردن و عراق، اظهار کرد: «ما کنار نمی‌کشیم و نمی‌گذاریم خلأیی برای [نفوذ] چین، روسیه یا ایران شکل بگیرد. ایالات متحده یک شریک فعال در خاورمیانه باقی خواهد ماند.» سوای کوشش برای محدودساختن مداخله‌گری‌های نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی در کانون‌های بحران در خاورمیانه، هدف دیگر بایدن از سفر به خاورمیانه، جلوگیری از نفوذ فزاینده‌ی قدرت‌های رقیب‌اش چین و روسیه در منطقه است. بایدن قبل از سفرش به خاورمیانه در یادداشتی در روزنامه‌ی «واشنگتن پست» نوشت: «ما باید با تجاوز روسیه مقابله کنیم و خود را در بهترین موقعیت ممکن برای پیشی گرفتن از چین قرار دهیم» و تأکید کرده بود که این سفر برای امنیت ایالات متحده و «رقابت با چین» «بسیار مهم» است. این اظهارات و نگرانی‌ها از این واقعیت ناشی می‌شود که در چند دهه‌ی اخیر، پابه‌پای اینکه قدرت‌های غربی هم‌چنان بر سلطه‌ و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در منطقه‌ی خاورمیانه می‌افزایند، چین به‌سان یک قدرت نوظهور وارد معادلات کلان منطقه شده و قدرت‌های غربی و آمریکا را (به‌ویژه از لحاظ اقتصادی) به چالش کشیده و در حال بازآرایی روابط قدرت تازه‌تری است. بسیاری از کشورهای عربی در خاورمیانه‌ی بزرگ (حتی متحدین استراتژیک آمریکا و غرب) اکنون به بزرگ‌ترین شریک تجاری چین تبدیل شده‌اند. سرمایه‌گذاری‌های چین در این منطقه روندی تصاعدی داشته‌اند و عملاً بخش مهمی از پروژه‌ی فرامنطقه‌ای و فراقاره‌ای «راه ابریشم نوین» را شکل می‌دهند. از این‌رو آمریکا در تلاش است موقعیت خود را در در برابر نفوذ «طرح کمربند و جاده‌ی» چین تقویت کند و در مقابل، «استراتژی هند ـ اقیانوس آرامِ» آمریکا را ترویج نماید. در واکنش به ظهور پرقدرت اقتصادی چین و پیشروی فزاینده‌ی آن، جو بایدن در جریان آخرین اجلاس سران گروه هفت در آلمان، راه‌اندازی طرح «مشارکت برای زیرساخت‌ها و سرمایه گذاری جهانی» را اعلام کرد که بناست تا سال ۲۰۲۷ میلادی، ۶۰۰ میلیارد دلار را برای مقابله با نفوذ روزافزون چین در کشورهای در حال توسعه تأمین کند.


بر بستر این تغییر و تحولات ژئوپلیتیکی، کشورهای خاورمیانه به یکی از مهم‌ترین بازارهای پررونق برای فروش تسلیحات نظامی و جنگیِ قدرت‌های امپریالیستی درآمده است. این منطقه کماکان در باتلاق جنگ و رقابت میان دولت‌ها و گروه‌های ارتجاعی، کشتار و ناامنی و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی غوطه‌ور است. یقیناً سرنوشت کارگران و ستمدیدگان خاورمیانه از رهگذر جنگ و جدال میان دولت‌های سرمایه‌داری و ارتجاعی منطقه‌ای و جهانی رقم نمی‌خورد. مبارزه مستقل و رادیکال فرودستان برای رهایی از استبداد سیاسی و نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی، می‌تواند افق روشن و تاریخ درخشانی را برای منطقه به ارمغان بیاورد. تغییر انقلابی در ایران از مسیر قیام توده‌های کارگر و زحمتکش و استقرار جامعه‌ای آزاد و سوسیالیستی، نقطه عطفِ امیدبخشی در تحولات کلان خاورمیانه خواهد بود.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی:

تگ ها :

سخن روز