افق ناروشن پایان جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین
دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
درحالی که جنگ و نسل کشی دولت فاشیست اسرائیل علیه مردم غزه وارد پنجمین ماه خود شده است، پیشنهاداتی به منظور کاهش فشار افکار عمومی از جانب بعضی دولتها به جریان افتاده است. ازجمله اینکه، روز ٢٨ ژانویه مقامات امنیتی آمریکا، اسرائیل، مصر با حضور نخست وزیر قطر در نشستی در پاریس طرحی دو مرحلهای برای آتش یس موقت ارائه دادند. مطابق آن طرح اسرائیل حملات خود به غزه را در یک دورۀ ۴۰ روزه متوقف نماید و در مقابل حماس نیز برخی گروگانهای اسرائیلی را آزاد کند و در مرحلۀ دوم جزئیات توافق بر سر آزادی بقیۀ گروگانها در مقابل آزادی فلسطینی های زندانی در اسرائیل و امداد رسانی و ارسال غذا به غیر نظامیان، به مذاکره بپردازند.
در پاسخ به آن طرح که بیشتر با هدف کاهش فشار از جانب مردم اسرائیل و افکار عمومی در جهان بر دولت اسرائیل بود، روز سه شنبه ١٧ بهمن حماس طرح جایگزین سه مرحلهای آتش بس ١٣٥ روزه و با هدف نجات خود ارائه داد. که شامل آزادی ۱۳۰ گروگان اسرائیلی در مقابل آزادی ١٥٠٠ نفر از زندانیان فلسطینی، خروج اسرائیل از غزه، شروع بازسازیها و مبادله جنازۀ کشته شدگان بود. حماس از سویی چنین طرحی ارائه می دهد و از سوی دیگر یکی از رهبران حماس اظهار داشته که: “بدون پایان یکبارۀ جنگ و خروج کامل اسرائیل از غزه، گروگانها آزاد نخواهند شد”. در پاسخ به طرح نشست مقامات امنیتی پاریس، عصر روز چهار شنبه ١٨ بهمن، نتانیاهو در یک کنفرانس خبری بدون اشاره به آتش بس و پایان جنگ و نسل کشی، به آن طرح جواب ردِ مطلق داد. او گفت: «تمام اقدامات ما در راستای بازگرداندن گروگانها است و تنها ادامۀ حملات نظامی راه آزادی آنهاست. به بلینکن وزیر خارجۀ آمریکا هم گفتهام که حملات نظامی اسرائیل تا بازگرداندن همۀ گروگانها و نابودی کامل حماس، نه نیمی یا بخشی از آن ادامه خواهد داشت». به این ترتیب دولت فاشیست نتانیاهو، زندگی و حیات دو و نیم میلیون نفر انسان بیدفاع و ستمدیدۀ مردم غزه را در معرض خطر مرگ و نابودی قرار داده است.
دولت اسرائیل طی بیش از چهار ماه گذشته با حمایت و پشتیبانی آمریکا و بریتانیا و بعضی دیگر از دولتها و در مقابل چشم جهانیان بیش از ٢۷ هزار نفر از مردم غزه را کشته است که بیش از یک سوم آنان را کودکان تشکیل می دهند؛ بیش از ٦٠ هزار نفر را مجروح کرده که بدون دارو و امکانات پزشکی به حال خود رها شدهاند؛ بیش از ٦٠ در صد خانهها و همۀ زیر ساختهای کل نوار غزه را نابود کرده است بدون آنکه حتی پس از پایان جنگ مسئولیتی در بازسازی آن بعهده بگیرد؛ دستور تخلیۀ مناطقی را برای بمباران صادر کرده که نزدیک به دو میلیون نفر در آن زندگی میکردند و آنان را بدون در اختیار قرار دادن هیچ گونه امکانات زیستی مانند سر پناه و خورد و خوراک از شهری به شهر دیگر کوچانده است؛ در حال حاضر بیش از یک میلیون نفر از آنان را در کنار حصار مرزی با مصر در شهر کوچک ٢٠٠ هزار نفری “رَفَح” چپانده و تحت عنوان شکار افراد حماس بی شرمانه میخواهد آنجا را نیز بمباران و مورد حمله قرار دهد. با وجود این همه کشتار و جنایت تا کنون دولت اسرائیل نتوانسته اهداف اعلام شدۀ خود یعنی آزادی گروگانها و نابودی حماس را برآورد سازد.
در این مدت دولت نژاد پرست و راستگرای اسرائیل از جانب کارگران و مردم آزادیخواه و افکار پیشرو و مترقی در اسرائیل و جهان و همچنین خانوادههای گروگانها بشدت تحت فشار قرار گرفته است. اما پاسخ سربالای نتانیاهو در رد پیشنهاداتی که برای پایان جنگ در غزه ارائه می شود، پیش از آنکه مربوط به آنچه او جلوگیری از تکرار حملات گروه تروریستی حماس به مردم اسرائیل می نامد، باشد، بخاطر حفظ موقعیت و مصالح شخصی خودش بوده است. این جنایتکار میداند با پایان جنگ و نسل کشی در غزه، نه تنها عمر سیاسی خودش پایان مییابد بلکه با به جریان افتادن پروندههای فساد و جنایاتش، در دادگاه، در جایگاه متهم قرار خواهد گرفت و به سرنوشت “ایهود اولمرت” نخست وزیر اسبق اسرائیل گرفتار خواهد آمد. از طرف دیگر شرط و شروط رهبران جریان ارتجاعی حماس برای آتش بس نیز در جهت حفظ و تداوم موقعیت حکمرانی تحمیلی و نکبت بارشان بر مردم ستمدیدۀ فلسطین در غزه می باشد. حاکمیت ارتجاع اسلامی ١٨ ساله حماس بر مردم نوار غزه و تحمیل قوانین قرون وسطایی اسلامی و ترویج فرهنگ و خرافۀ مذهبی به ویژه در مدارس، موجب عقبماندگی جامعه و فقر و گرسنگی بیش از بیش مردم غزه شده است. تا جایی که اگر ١٨ سال قبل از روی توهم و برای نجات به این گروه اسلامی رأی دادند، اکنون بسیاری از مردم غزه حماس را یکی از عوامل اصلی فقر و گرسنگی، کشتار و ویرانی و عقب ماندگی می دانند. تا قبل از آغاز این جنگ جنایتکارانه، روزانه هزاران نفر از کارگران غزه از سر اجبار و برای پیدا کردن کار و تأمین هزینۀ زندگی راهی داخل اسرائیل می شدند و با دستمزدهای پایین نیروی کار خود را بفروش میرسانند. این در حالی است که اکثر رهبران و مسئولان حماس در قطر و سوریه و لبنان به سرمایه داران فاسدی تبدیل شدهاند که از زندگی اشرافی و بسیار مرفهی برخوردارند.
در این میان نباید نقش مخرب جمهوری اسلامی در ایجاد تشنج و برپایی این جنگ جنایتکارانه را از نظر دور داشت. رژیم اسلامی بیش از چهار دهه است با شعارهای ارتجاعی از قبیل “راه قدس از کربلا میگذرد” و “اسرائیل غدۀ سرطانی است، باید نابود گردد” و با تشکیل گروههای تروریست اسلامی که اینک نام “محور مقاومت” برآنها گذاشته است و با صرف صدها میلیارد دلار از حاصل رنج و کار کارگران ایران، همواره یک پای اصلی ایجاد تشنچ و ناامنی و جنگ افروزی در منطقه بوده است. این رژیم جنایتکار تا کنون غیر از شعار و شانتاژهای بی پایه، نه تنها نتوانسته کاری به نفع مردم ستمدیدۀ غزه انجام دهد، بلکه در تلاش است با تکرار اکاذیبی از قبیل این که “جمهوری اسلامی در عملیاتهای نظامی حماس، حزب الله لبنان، حوثیها و گروههای حشد شعبی در عراق و سوریه نقشی نداشته است و روی گروههای مسلحی که در منطقه به آمریکا و اسرائیل حمله میکنند، اعمال نفوذ نمیکند.”، خود را تبرئه نماید و به سازش و معامله با آمریکا و دیگر قدرتهای غربی بپردازد.
در شرایط و اوضاع و احوال پیچیدۀ امروزۀ دنیا و منطقه تنها راه خاتمۀ جنگ و خونریزی موجود در غزه و ساحل غربی رود اردن، گسترش جنبش همبستگی با مردم فلسطین علیه نسل کشی دولت اسرائیل، پایان دادن به اشغالگری دولت نژادپرست اسرائیل و تشکیل دولت مستقل فلسطین در جوار دولت اسرائیل است. تشکیل دولت مستقل فلسطین میتواند به جنگ و کشتار صد سالۀ مردم ستمدیدۀ فلسطین پایان دهد و همجواری و در کنار همزیستی آنها را ممکن سازد.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn