افغانستان و کابوس بازگشت طالبان به قدرت
چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
همه داده ها وهمه گزارشات آشکارا نشان میدهند که طالبان همه روزه مناطق جدیدی را تصرف کرده و شتابان برای ساقط کردن دولت مرکزی افغانستان در حرکتند. در بسیاری از مراکز استانها سربازان دولتی حتی قبل از رسیدن نیروهای طالبان راه فرار را در پیش میگیرند. اکنون همه قرارگاههای مرزی به چنگ طالبان افتاده است. بی جهت نیست که به جز جمهوری اسلامی که همواره روابط نزدیکی با طالبان داشته و در بسیاری از مواقع پنهان وآشکار میزبان آنان بود، سایر دولت های همجوار نیروهای نظامی خود را به حالت آماده باش در آورده اند.
نماینده سازمان ملل در امور افغانستان، اعلام کرده است که این کشور وارد مرحلهای خطرناک و مرگبار شده است. وی هشدار داده است که عواقب این وضعیت از مرزهای افغانستان نیز فراتر خواهد رفت. اینکه دولت افغانستان در قبال از دست رفتن مراکز ولایات هیچ واکنشی نشان نداده و تنها متعهد به باز پس گیری سریع آنها شده است. خود حکایت آشکاری است از نتایج توافق آمریکا با طالبان و اینکه در طول تمام این بده و بستانها آنکه در این میان حضور نداشت به اصطلاح دولت قانونی اشرف غنی بود. دولتی که تنها با آراء کمتر از بیست در صد رأی دهندگان به قدرت رسیده بود در واقع مترسکی بیش نبوده و پوشالی تر از آن بود که به حساب بیاید.
از روز پنجشنبه گذشته نیروهای نظامی روسیه، تاجیکستان و ازبکستان اقدام به برگزاری مانور نظامی در مرزهای افغانستان نموده اند. برمبنای سخنان فرمانده نیروهای نظامی مرکزی روسیه در این عملیات از ادوات و نیروهائی استفاده میشوند که در سوریه در مقابله با داعش بکار گرفته شده بودند. به گفته مقامات نظامی روسی مرز ترکمنستان ضعیفترین حلقه ای است که امکان عبور طالبان از مرز این کشور را فراهم کرده و میتواند امکان دستیابی آنان به منابع نفتی قزاقستان را فراهم نماید. هر چند که نیروهای نظامی ترکمنستان در مانور مزبور شرکت نکرده اند ولی اخبار منتشر شده نشان میدهند که ترکمنستان هم نزدیک به هفتاد در صد از نیروهای نظامی خود را در مرز این کشور با افغانستان مستقر کرده است. برای همه این کشورها روشن است که مسئله سقوط دولت مرکزی افغانستان یک امر پذیرفته شده است و این به معنای این است که با بقدرت رسیدن طالبان واعلام “دولت امارات اسلامی” در افغانستان جغرافیای سیاسی جدیدی در این منطقه شکل خواهد گرفت که نتیجه اش به هم خوردن توازن موجود و پیش درآمد آشوبهای جدیدی خواهد بود.
پیشروی سریع طالبان از زمان خروج نیروهای ناتو و بویژه در روزهای اخیر دولت بایدن را مجبور به دخالت نظامی نمود. سخنگوی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا روز شنبه تایید کرد که آمریکا بر حملات هوایی خود افزوده و روزهای اخیر حملات متعددی را انجام دادهاند. سفارت ایالات متحده در کابل، روز شنبه، ۱۶ مرداد، در اعلامیهای با اشاره به حمله های اخیر طالبان به شهرهای مختلف وتصرف دستکم مرکز چهار استان مختلف گفته است که «این اقدام های طالبان به منظور تحمیل اجباری حاکمیت شان ناپذیرفتنی است و با ادعای آن گروه مبنی بر حمایت از راه حل سیاسی از طریق مذاکرات صلح دوحه، مغایرت دارد». پیشترها هم در جریان گفتگوهایشان با طالبان و امضاء توافقنامه گفتند که مذاکره با طالبان به منظور “آوردن صلح به افغانستان” است. بیست سال پیش هم تجاوز نظامی به افغانستان قرار بود به اصطلاح “آزادی ودمکراسی” به افغانستان بیاورد. این ادعاها یک فریبکاری آشکار است. تاریخ نزدیک به پنج دهه گذشته افغانستان حکایت بند وبست های دولتهای امپریالیستی با مرتجعترین و جنگ سالاران و حتی کمک به شکل گیری آنان است. طنز تاریخ اینکه همه آنهائی که به یمن کمکهای بیدریغ دولتهای امپریالیستی به جنگ همه ارزشهای انسانی، به جنگ میلیونها مردم در این مناطق رفتند، خود در پروسه ای به نیروهای متخاصم در تقابل با یاری دهندگانشان تبدیل شدند. مردم این منطقه و بویژه مردم افغانستان فراموش نمی کنند که در جریان رقابت بلوک شرق وغرب چگونه جنگ سالاران با بودجه دولتهای امپریالیستی وهم پیمانانشان در منطقه علیه اشغال افغانستان توسط روسیه امپریالیستی به میدان آمدند، چگونه همین جنگ سالاران بعد از خروج روسیه، افغانستان را به میدان کشمکش های وحشیانه خود تبدیل کردند، و چگونه در شرایطی که جامعه در پرتو این جدالها به قتلگاه مردم تبدیل شده بود، پرورده شدگان در مدارس پاکستان و این بار به نام طالبان سرنوشت جامعه را در دست گرفتند. کارنامه آنان از زمان به قدرت رسیدن تا سقوطشان کارنامه خونینی بود که زنان و دختران جوان قربانیان اصلی این وحشیان هار گشتند. و اکنون بیست سال بعد از سقوط طالبان، بیست سالی که خاک افغانستان به توبره کشیده شده و نزدیک به دویست هزار انسان جان خود را از دست داده ومیلیونها انسان آواره گشتند باز هم نمایندگان امپریالیسم آمریکا وناتو همانهائی که به اصطلاح برای” دمکراسی وآزادی زن ” ده ها هزار نیروی نظامی در این کشور مستقر کرده بودند با یکی از مرتجعترین جریانات اسلامی به مذاکره نشستند و هنوز همه نیرویشان را خارج نساخته بودند که طالبان حملات خود را آغاز کرد. از همین الان دهها هزار نفر از مردم افغانستان با ترک خانه و کاشانه خود آواره شده و به مرزها روی آورده اند. بیش از دوهزار میلیارد دلار هزینه شد تا بعد از بیست سال آخرین بقایای انسانیت در افغانستان لگد کوب وحشی ترین وعقب مانده ترین نیروی اسلامی گردد. اگر پیروزی ضد انقلاب اسلامی در ایران زمینه را برای رشد اسلام سیاسی و عروج جریانات به غایت ارتجاعی مذهبی در خاورمیانه و بخشهائی از آفریقا فراهم نمود . اینباربا به قدرت رسیدن طالبان میدان جدیدی برای جولان این جریانات گشوده خواهد شد. اگر دولت آمریکا با استراتژی مقابله با گسترش نفوذ روسیه و چین، طالبان را به قدرت باز می گرداند، دولت های روسیه و چین هم سعی خواهند کرد به روش های خود این نیروی فوق ارتجاعی را در راستای منافع خود مهار نمایند.
آنچه که روشن است مردم افغانستان چه طالبان در روزها وهفته های آینده کابل را هم تصرف کند و چه با دولت دست نشانده اشرف غنی به توافق برسند، راهی به جز مقاومت در مقابل این ارتجاع هار ندارند. اگر بیش از همه زنان قربانی بازگشت طالبان به قدرت خواهند شد، از اینرو لازم است آنان در قامت پیشروان این مقاومت ظاهر شوند. مسلح شدن زنان و شکل گیری مقاومت توده ای در بعضی از مناطق بارقه های امید بخشی هستند که باید مورد پشتیبانی بشریت مترقی قرار گیرند.