سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ | 11 - 03 - 2025

Communist party of iran

افغانستان، ره آورد دمکراسی امپریالیستی


کابوسی که دوسال پیش در پانزدهم ماه اوت، بیست و چهارم مرداد به مثابه بختکی واقعیت زمینی یافت، جانشین آن نیروهائی گشت که به نام دمکراسی، به نام مبارزه با تروریسم و به نام آزادی زن بیست سال تمام یک جامعه را شخم زدند. دولت آمریکا و هم پیمانانش طی بیست سال حکومتهای پوشالی را یکی پس از دیگری به کار گماردند و سرانجام همان هائی را گویا برای نابودیشان رفته بودند، به قدرت باز گرداندند. هنوز هم بعد از دوسال تصاویر جوانانی که خود را به بالهای هواپیماهای ناتو آویزان کرده بودند که شاید از دم تیغ طالبان رهائی یابند، به عنوان تصاویری هولناک در ذهنیت مردم نقش بسته اند. دو سال آزگار است که میلیونها تن از این مردم در ترس و هراس  روز را به شب و شب را به روز میرسانند.


در جنگ نیروهای ناتو علیه طالبان نزدیک به هشتصد هزار نفر قربانی شدند. در همه آن دوره بیست ساله تنها یک قشر کوچک از گماشتگان به یمن بندگیشان در درگاه امپریالیستها جیبهایشان را پر کردند. پانزده سال پس از هجوم به افغانستان  بیش از پنجاه و چهار در صد از مردم افغانستان در همان فقر و شرایط فلاکتباری زندگی میکردند که قبل از سقوط طالبان قرار داشتند. این در حالی بود که امپریالیسم آمریکا بیش از دو هزار میلیارد و امپریالیسم آلمان بیش از پنجاه میلیارد دلار هزینه برای این جنگ کردند و با این وجود حتی نتوانستند یک سازمان اقتصادی نیم بندی را هم شکل بدهند. اقتصادی که در لحظه خروج نیروهای امپریالیستی، چهل و سه در صد تولید ناخالص آن را کمک های نظامی وکمک های سازمانهای بشردوستانه و کمک به توسعه تشکیل میدادند. با به قدرت رسیدن طالبان این بار تحریم های غرب  علیه طالبان گلوی این مردم را فشار میدهد.  همان هائی که با طالبان بطور مخفیانه مذاکره کرده و بالاخره پیمان تحویل مجدد افغانستان را با آنان بستند، حاضر نبودند آنان را به عنوان یک دولت به رسمیت بشناسند. فراتر از این حتی هفت میلیارد دلار ذخیره افغانستان در امریکا و دو میلیارد و صد میلیون دلار در کشور های اروپائی را ضبط کردند. در پرتو همین تحریم ها دیگر حتی سازمانهای بشر دوستانه نیز قادر بە ارسال کمک مالی به افغانستان نیستند. با این وجود بی شرمانه سخن از امنیت سیاسی و سخن از رونق اقتصادی میگویند. اما  واقعیتهای زمینی پرده از فاجعه ای بر میدارند که همه حوزه های حیاتی این جامعه را فرا گرفته است.


نتیجه بیست سال اشغالگری و اکنون دوسال حاکمیت طالبان این شده است که طبق اعلام ” برنامه غذائی وابسته به سازمان ملل ” بیست و هشت میلیون و سیصد هزار نفر از جمعیت چهل میلیونی افغانستان نیاز به کمک این سازمان دارند. بیست میلیون نفر از کمبود مواد غذائی رنج میبرند و بیش از شش میلیون نفر با خطر فوری گرسنگی روبرو هستند که سه میلیون دویست هزار نفر از آنان را کودکان تشکیل میدهند. فراخوان سازمان ملل برای کمک به افغانستان  با حجم چهار میلیارد وششصد هزار دلار در چهار ماه اول امسال  تنها چهار درصد از این مبلغ را جواب گرفت. طبق گفته ” برنامه کمک های توسعه سازمان ملل” خانواده ها هر آنچه را که داشتند برای بقاء خود به فروش رساندند و اکنون به این سو رفته اند که پسران خود را به کارگری بفرستند و دخترانشان را در سنین کودکی ازدواج دهند. در حالی که از تأمین امنیت سیاسی سخن می گویند، در همین مدت دست کم هزار و پانصد نفر از مردم به دست اوباشان اسلامی طالبان به قتل رسیده و بیش از دوهزار نفر زخمی شده اند. کسی از آمار واقعی کسانی که به بند کشیده شده اند خبری ندارد. این به بند کشیده شدگان با همه  وحشیگریهائی روبرو هستند که در زندان های مخوف جریانات اسلامی امری عادی است. کسی از تعداد آنانی که از جهنم طالبان فرار کرده، آواره گشته و یا در جریان فرار قربانی شده اند، خبری ندارد. این همان امنیتی است که بیش از نیمی از جامعه را از همه حقوق انسانی محروم کرده است. انتشار تصاویر دخترانی که از پشت دروازه های مکاتب به خانه هایشان بر میگشتند برای همه آنهائی که اندکی وجدان انسانی دارند، نمیتوانست شوک آور نباشد. آنانی که ناشی از تبلیغات رسانه های امپریالیستی به این باور رسیده بودند که گویا طالبان عوض شده اند، مدت زیادی نیاز نداشتند که از این توهم بیرون بیایند.


 طالبان از همان جوهری برخوردارند که اسلافشان در جمهوری اسلامی، هنوز چند ماهی از خزیدنشان به قدرت نگذشته بود که اولین یورش خود را به زنان سازمان دادند. القاعده و دستجات رنگارنگ مجاهد در افغانستان طور دیگری رفتار نمیکنند. داعش در سوریه و عراق و بوکو حرام و الشباب در سودان و سومالی غیر از این نکردند. مردم عراق جنایات وحشیانە داعش علیه زنان ایزدی را فراموش نکردەاند. اکنون در افغانستان بار دیگر همین تاریخ خشونتبار هجوم بر زنان تکرار میشود. زنان در افغانستان یکبار حاکمیت توحش طالبان را دیده بودند و هیچ دلیلی نداشت که تصور کنند دوره جدید طالبان ارمغان دیگری برای آنان بیاورد. سخنگوی طالبان درست در زمان مذاکره با امپریالیسم آمریکا بدون لکنت زبان اعلام کرد که ” ما به حقوقی که اسلام برای زنان تعیین کرده پایبندیم. ما با حق زنان بر مبنای موازین اسلامی موافق هستیم “. والبته این ” موازین اسلامی ” برای زنان در همه کشورهائی که اوباشان اسلامی به قدرت رسیده بودند ، موازین ناآشنائی نبودند. 


اکنون بعد از کذشت دو سال از حاکمیت این وحشیان آنچه که اهمیت دارد درسهای این اشغال و درسهای حاکمیت جریانات اسلامی است. مردم افغانستان و به همان اندازه مردمان این منطقه از جهان باید بدانند که توهم به نیروهای امپریالیستی به همان اندازه فلاکت بار است که به قدرت رسیدن نیروهای به غایت ارتجاعی مذهبی. مردم افغانستان و به همان اندازه مردمان این منطقه باید بدانند که راهی به جز اتکاء به نیروی خود جهت رهائی از جنگ و جدالهای نیروهای امپریالیستی و باندهای جهادی ندارند. خیزش انقلابی ” ژینا ” در ایران تلاشی شکوهمند برای پایان دان به برزخی است که در این منطقه حاکم است.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

https://cpiran.org

https://komala.co

اشتراک در شبکه های اجتماعی: