جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ | 27 - 12 - 2024

Communist party of iran

افزایش دستمزدها در گرو به میدان آمدن نیروی طبقاتی کارگران


ماههای آخر سال به روال همه سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی همه آنهائی که از رهگذر فشار بر گرده کارگران ثروت اندوزی میکنند، به حرکت در میآیند. ارکستر بدآهنگی که تمام نوازندگانش با تمام تفاوتها در جایگاهشان آهنگ یک نواختی را مینوازند. آهنگی که قرار است بازهم چون ضربه های شلاق بر بدن مزد بگیران فرود بیآید.


از نمایندگان به اصطلاح کارگری در شورایعالی کار که چیزی جز بازوان دولت وسرمایه داران نیستند، تا نمایندگان دولت که خدمتگذار سرمایه اند و بالاخره نماینده مستقیم بورژوازی حریص به صحنه میآیند.اسم این نمایش تکراری و مسخره را هم سه جانبه گرائی گذاشته اند که خود فریب آشکاری است. اینها در این شورا همزمان علیرغم ظاهر سه گانه شان و چک وچانه زدنهای شرکت کنندگان در واقع امر یک جانب بیش نیستند که برخی از آنها تن پوش عاریتی به تن کرده اند. جانب دیگر آنهائی هستند که در کارخانه و کارگاه و در گذر محلات به بردگی کشیده میشوند و دستمزدشان حتی کفاف ده روز ماه را نمیدهد. اگر در جوامع متروپل سرمایه داری، اتحادیه های کارگری در چهارچوب پارلمانتاریسم بورژوائی میدان بازی و قدرت چانه زنی دارند، در جمهوری اسلامی از همین نوع اتحادیه ها هم خبری نیست. اینجا خودشان میبرند، خودشان میدوزند و تازه همین دست دوزشان را هم در عمل دور میزنند. روزی به بهانه عدم بار آوری، روزی به خاطر تورمی که محصول سیاستهای اقتصادی دولت بوده است، روزی به نام دستمزد منطقه ای، روزی به نام مزد توافقی و روزی به بهانه کرونا، همین دستمزدها را هم بموقع پرداحت نمی کنند.


در ماه های آخر سال بازار عدد و رقم پر رونق میشود. میزان تورم در یک چشم به هم زدنی تک رقمی میشود، آنهم در شرایطی که قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز دو، سه برابر شده است. خط فقر اعلام میشود و بر سرش چانه زنی صورت میگیرد تا در صورت به اصطلاح انصاف کارفرما  به حداقل دستمزد چند برابر زیر خط فقر کارگران چند درصدی اضافه گردد و آنگاه بیشرمانه با آب و تاب در بلند گوهایشان بدمند که دستمزدها بالا رفت. در همه این نمایش تهوع آور سخنی در مورد رفاه کارگر در میان نیست. بحث بر سر این است که آن اندازه دریافت کند که تنها بخش ناچیزی از نیروی کارش باز سازی شود و چرخ سرمایه بچرخد. اما اگر قرار است که دستمزد کارگران تعیین شود در اینصورت باید به این نمایشنامه تهوع آور  پایان داد. در اینصورت این نمایندگان واقعی کارگران هستند که باید طرف حساب باشند. نه خانه کارگر  و شوراهای اسلامی کذائی. هیچ دلیلی وجود ندارد که پذیرفت در پشت درهای بسته و در دل بده وبستان سه نیروئی که ذاتأ در تقابل با کارگران قرار دارند، میزان دستمزد تعیین گردد.


فراموش نکنیم که مسئله دستمزد تنها مسئله کارگران شاغل نیست. مسئله کارگران بیکار، کارگران فصلی، کارگران قراردادی، کارگران روز مزد، معلمان، پرستاران، مسئله زنان و مسئله همه آنهائی است که از رهگذر فروش نیروی کار خود سهم ناچیزی نصیبشان میشود. درست همین امر ایجاب میکند که همه اینها که مورد تهاجم وبند و بست شورای سه جانبه قرار دارند، در صفوفی فشرده به خیابان بیابند. چه کسی میتواند مدعی شود که زنانی که به کار بی اجر و مواجب خانگی و یا دور کاری مشغولند، مورد هجوم نیستند. چه کسی میتواند مدعی شود که کارگران روز مزد که در میدانها و محلات حتی برای پیدا کردن یک روز کار باید به رقابت بپردازند، قربانیان تهاجم دستمزد های چند برابر زیر خط فقر نیستند.


واقعیت این است که بورژاوزی در اینجا فقط به یمن یک دولت سرکوبگر، کارگرخاموش میخواهد و ارزان. اگر نرخ کارگر ارزان را همه ساله در نشست و برخاستهای آخر سال تعیین میکنند، ولی مدتهاست که دیگر با کارگر خاموش روبرو نیستند. اکنون مدتهاست که دوره تصمیم گیری بر فراز کارگران در مورد سطح زندگی آنان در اطاق ها دربسته گذشته است. مگر نه اینکه کارگران هفت تپه با تکیه بر اعتصابات سازمانیافته و راهپیمایی های پر شور در میدان یک نبرد بیش از پنج ساله برخی از مطلباتشان را به دشمن تحمیل کردند. مگر نه اینکه کارگران فصلی هفت تپه همچنان برای دستمزدشان میجنگند، مگر نه اینکه در همین سه ماه گذشته فرهنگیان در چهارگوشه جغرافیای این سرزمین با حضور در خیابانها، با صدور اطلاعیه ها و فراخوانها اعلام کردند که دستمزدشان چه اندازه باید باشد. مگر بازنشستگان هفته های متوالی نیست که برای حقوقی که کفاف زندگیشان را بدهد، تجمع اعتراضی برپا میکنند. همین ها کسانی هستند که باید سطح دستمزد را تعیین کنند. همین ها تصویر واقعی جنبش کارگری ایران است. اگر کارگران هفت تپه درب شورای اسلامی کار را گل گرفتند چرا نباید افق گل گرفتن درب شورایعالی کار در مقابل ارتش میلیونی کارگران قرار بگیرد. “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” در بیانیه خود به درستی برهمین امرپای میفشارند زمانی که طرح میکنند « اولین حرف ما کارگران اینست که ما برده نیستیم که از بالای سرمان در مورد نرخ مزدمان تصمیم گیری شود و شورایعالی کار و نمایندگان منتخب تشکلهای دست ساز حکومت را که تحت عنوان “جامعه کارگری” در آن شرکت دارند را به رسمیت نمی شناسیم و قبول نداریم» .


برای افزایش دستمزدها کارگران شاغل، کارگران قراردادی و روز مزد، معلمان، بازنشستگان، زنان، بیکاران، کارگران فصلی و همه آنهائی که برای یک زندگی مرفه وانسانی مبارزه میکنند لازم است در صفی واحد کارخانه وخیابان را به میدان ابراز وجود خود تبدیل نمایند و نیروی طبقاتی و اراده خود را متشکل کنند.


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: