افزایش بروز حوادث و انفجارات در ایران، هرج و مرج و آشفتگی رژیم
یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱

روز دوشنبه ۲۳ خرداد، بیش از هفتصد کارگر از دوهزار کار گر شیفتی کارخانه “کربُنات سُدیُم، درهوای داغ دشت فیروزآباد شیراز مشغول کار بودند که ناگهان صدای مهیب انفجار و بلند شدن شعله های آتش و پخش گازهای سمی آمونیاک و اکسید کربن، امکان دید و نفس کشیدن را از کارگران گرفت. پخش گازهای سمی به سرعت اطراف کارخانه و جادههای جم و شیراز را فراگرفت و هوای شهر را از آنچه بود آلوده تر ساخت. قابل ذکر است که کارخانه کربنات سُدیُم فیروزآباد، آذرماه سال ۱۳۹۹ با گنجایش ۳۲۰ هزار تن در سال آغاز به کار کرد. این کارخانۀ ظاهرأ تولید کننده مواد اولیه صنایع آرایشی، بهداشتی، نساجی، دباغی، صنایع غذایی، کاغذ و البته بعضی “مواد شیمیایی” برای مصارف دیگر نیز هست و کمتر از دو سال از راهاندازی آن میگذرد.
مسئولین و رسانه های خبری رژیم علت این حادثه خطرناک را ترکیدن لوله اتصال به مخزن اعلام کردند که موجب نشت گاز آمونیاک و آتش سوزی یکی از مخازن نیتروژن شده است و گفتند پنج نفر در این انفجار “مصدوم” شده اند. اما مسئولین بیمارستان تعداد مصدومین این حادثه را ۱۳۳ نفر اعلام کردند که بخشی از آنان به آسیبهای تنفسی و ریوی دچار شده اند. البته ارائه آمارهای غیر واقعی و متناقض از جانب کارگزاران جمهوری اسلامی امری عادی است. از این رو مردم نیز به آمار و اطلاعات و دلایلی که رژیم برای بروز حوادثی که روزانه در گوشه و کنار ایران اتفاق می افتند ارائه می دهند، اعتمادی ندارند. خواه این حوادث طبیعی بوده باشد یا اقدامی عمدی و تخریبی علیه حکومت یا حتی هدفمند و با برنامه که از جانب خود دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی با هدف خاص سازمان داده شده باشد. از آنجا که نگاه رژیم به همه این حوادث نیز نگاهی امنیتی است، با بروز هر رویدادی دم و دستگاههای رسانه ای و خبریی نیروهای امنیتی، دست به کار می شوند و با جلوگیری از دسترسی رسانه های مستقل به محل حادثه و با سناریو پردازیهای جعلی تلاش می کنند واقعیت ماجرا را کتمان کنند.اما نهایتأ مردم واقعیتها را برملا می سازند.
به دنبال انفجار کارخانه “کربُنات سُدیُم، فیروزآباد شیراز نیز پس از فرار کارگرانی که در مرکز انفجار نبودند، نیروهای امنیتی و سرکوبگرِ رژیم کارخانه را محاصره کرده و جادهها را بستند و از ورود خبرنگاران و تهیه هرگونه گزارش خبری مستقل جلوگیدی کردند. مانع حضور مردم خشمگین و خانواده کارگران مصدوم نیز شدند تا بلکه بتوانند از تکرار اعتراضات افتضاح فروریزی ساختمان متروپل آبادان در فیروزآباد جلوگیری کنند.
در آتش سوزی جانگداز دیگری که شامگاه سه شنبه ۲۴ خرداد در رستورانی در شهرک “مریم شهر اندیشه” در شهرستان “شهریار” به وقوع پیوست، متأسفانه هشت نفر از جمله چهار کودک، سه زن و یک مرد در اثر استنشاق دود و گازهای سمی دچار خفگی شدند و جانباختند و تعدادی نیز مصدوم شدند.
گرچه مسئولین دولتی علت این انفجار را آتش سوزی ناشی از اشتعال یک بادکنک حاوی گاز هلیوم و کنفی بودن سقف رستوران و بی احتیاطی اعلام کردند، اما بروز چنین انفجاری و مرگ هشت انسان بر اثر ترکیدن یک بادکنک نیز مشکوک بوده و قابل اعتماد نیست. بروز چنین حادثه ای چه بر اثر بی احتیاطی سرمایه داران در ایمن نکردن محیط کار بوده باشد یا یک عمل تخریبی عمدی، عملی جنایت کارانه به حساب می آید.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بر اثر بی توجهی مقامات حکومتی روزانه دهها مورد از رخدادهای مرگآور در محیط کار اتفاق می افتد. بنا به اعتراف مدیرکل دفتر معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی جمهوری اسلامی، “در سال ۱۴۰۰، نزدیک به ۲۸ هزار مورد حادثه در پزشکی قانونی مورد بررسی قرار گرفته است”. اما معلوم نیست نتیجه این بررسی ها به اقدام پیشگیرانه و مجازات عامل آن منجر شده باشد. بدون شک مسئولیت این رخدادهای دلخراش و مرگ آور به عهدۀ سرمایه داران و حکومت جمهوری اسلامی است که به خاطر منافع سرمایه و تداوم بقای خود توجهی به آنها نمی شود. اما نکته اساسی و نگران کننده این حوادث این است که اکثریت کارگرانی که در این حوادث جانشان را از دست میدهند و یا مجروح می شوند و یا صدمه می بینند و مادام العمر ناتوان از کارکردن می شوند، بدون قرار داد استخدامی و به صورت پیمانی وادار به کار می گردند و برخوردار از حق بیمه و هیچ حق و حقوق و مزایا و جبران خسارت نیستند.
انفجار کارخانه کربنات سُدیُم فیروزآباد نیز تنها یک مورد از صدها انفجار و حادثۀ رایج مرگبار سالانۀ کار در تاسیسات صنعتی سوختی از جمله تأسیسات نفتی، پتروشیمی و ذغال سنگ در ایران است. علت بخشی از آنها فرسودگی دستگاه ها و نبود قطعات یدکی در نتیجۀ تحریم های بین المللی اعلام می شود. این درست اما واقعیت انکار ناپذیر در ایران و کشورهای مشابه این است که دولت و کارفرمایان سرمایه به خاطر سودجویی بیشتر، ارزشی برای حفظ سلامتی و جان کارگران و خانوادههای کارگری قایل نیستند. این در حالی است که دولت و کارفرما مسئول تأمین امکانات لازم برای ایمنی محیط کار هستند، موظفند با برپایی دوره های آموزشی توسط متخصصان کارآزموده کارگران را با دستگاهها و ابزارها و نحوۀ کار آنها آشنا سازد. باید دستگاهها، مواد و ابزار کار با ضریب ایمنی بالا را به کار برند و از بکار گیری دستگاهها فرسوده و دود زا خودداری کنند. کارفرما موظف است ملزومات پیش گیری از حادثه در محیط کار را با تهیه و نصب نقشه و تعبیۀ راهها و درهای خروج اضطراری هنگام بروز حادثه، فراهم سازد. موظف است لباس، کفش، دستکشِ کار، کلاه، عینک و سمعکِ کارِ و دیگر وسائل لازم ایمنی و حفاظ مناسب را تهیه و در دسترس کارگران قرار دهد. بدون شک رعایت موارد ایمنی می تواند به درجات بالایی از صدمات و تلفات محیط کار بکاهد. اما معمولا کارفرمایان سود جو به قیمت سلامتی و جان کارگران هم شده از آن فراهم آوردن آنها خودداری می کنند. اما کارگران برای تأمین امنیت جانی و حفظ سلامتی خود و دیگر هم سرنوشتان باید با مبارزات خود آنرا به دولت و کارفرمایان تحمیل نمایند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومهله